تحقيقى پيرامون احاديث مربوط به شمار امامان عليهم السلام

تحقيقى پيرامون احاديث مربوط به شمار امامان عليهم السلام

احادیثی که حکایت از آن دارند که جانشینان رسول خدا(ص) دوازده نفرند، اندک اختلافاتی باهم دارند. توضیحی در این زمینه.

مضمون احاديث شماره ۷۷ تا ۸۴ با اختلاف در لفظ در بسيارى از منابع اهل سنّت[۱]تكرار شده است و همين مضمون در برخى از منابع روايى شيعه نيز ديده مى شود[۲]. اختلاف متن اين روايات حاكى از ملاحظات جدّى سياسى در نقل آنهاست. لذا در برخى كلمه «بعدى» حذف و واژه «خليفه» تبديل به «امير»[۳]شده است و در پاره اى «خليفه» تبديل به «قيّم»[۴]يا «ملك»[۵]گرديده است. در برخى، جان جان مايه اسلام تا رستاخيز با خلافت خلفاى دوازده گانه[۶]پيامبر صلى الله عليه و آله پيوند خورده و در بعضى اين ارتباط ديده نمى شود. در پاره اى، مصالح جامعه اسلامى به ولايت آنها[۷]گره خورده و در بعضى نه در برخى نيز جريان طبيعى امور در جامعه اسلامى به ولايت آنها[۸]مرتبط شده و در برخى نشده است. مسأله مهم و شايان توجّه اين است كه اين احاديث با همه ناهمسانى ها در دو نكته اساسى اشتراك دارند:

۱ ـ پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله بهترين كسانى را كه مى توانسته اند پس از او تا سالهاى متمادى جامعه اسلامى را رهبرى كنند به مردم معرفى كرده است.

۲ ـ تعداد پيشوايانى كه رهبرى آنان مورد تأييد پيامبر گرامى قرار گرفته دوازده نفر است.

اين حقيقت وقتى روشن تر مى شود كه به روايات پيروان اهل بيت مراجعه كنيم، در اين صورت خواهيم ديد كه اين روايات ضمن تأييد مضمون ياد شده توضيحات دقيقترى[۹]درباره نام و مشخّصات خلفاء پيامبر اسلام ارائه كرده اند. اين توضيحات در روايات ۹۲ تا ۹۵ و روايات فصل ششم آمده است، نيز معلوم مى شود آن جا كه راوى[۱۰]صداى پيامبر صلى الله عليه و آله[۱۱]را نشنيده[۱۲]، آن حضرت صلى الله عليه و آله يا فرموده «كلُّهم من بنى هاشم» چنان كه در برخى روايات آمده، يا چيزى فرموده كه اين مفهوم از آن به دست مى آيد، همان گونه كه از على صلى الله عليه و آله روايت شده كه فرموده است: «محقّقاً امامان و پيشوايان دينى از قريش هستند كه از هاشم به وجود آمده اند (و از نسل فاطمه عليهاالسلام ظاهر گشته اند)، امامت و خلافت بر غير ايشان سزاوار نيست[۱۳]و خلفاى غير آنان صلاحيت ندارند».

بدون ترديد ملاحظات سياسى موجب حذف مشخّصات دقيق خلفاى دوازده گانه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله گشته است، ولى همين مقدارِ آمده براى روشن شدن حقيقت كافى است، زيرا عدد مذكور جز بر برخى محققان گفته اند: احاديثى كه دلالت دارند شمار خلفا پس از پيامبر صلى الله عليه و آله دوازده تن است از طرق بسيارى شهرت يافته است و با توضيح زمان و تعريف وضع موجود و شرايط جغرافيايى دانسته مى شود كه مقصود پيامبر خدا صلى الله عليه و آله از اين حديث، امامان دوازده گانه از اهل بيت و عترت اوست و نمى توان اين حديث را به خلفايى كه از صحابه بوده اند، تطبيق كرد، چه شمار آنها از دوازده كمتر است و امامان اهل بيت قابل انطباق نيست و اگر اين احاديث در كنار حديث متواتر ثقلين و ساير احاديثى كه در اين كتاب درباره معرفى اهل بيت و وجوب تمسّك به آنها آمده ملاحظه گردند معلوم مى شود كه پيامبر اسلام بيش از هر چيز در مقوله رهبرى آينده جهان اسلام و پيشوايان پس از خود، دقيق و روشن سخن گفته است[۱۴].


[۱]در مسند احمد حنبل بيش از ۳۰ حديث از جابر بن سمره نقل شده است . نگاه كنيد به : ج ۷ / ۴۰۳ ـ ۴۴۹ .

[۲]شيخ صدوق از كتاب خصال ۳۲ حديث با اين مضمون آورده است و نگاه كنيد به : ص ۴۶۶ باب الخلفاء والأئمّة بعد النبيّ صلى الله عليه و آله .

[۳]نگاه كنيد به : ص ۹۲ / ۷۸ و ۸۰ .

[۴]المعجم الكبير : ۲ / ۱۹۶ / ۱۷۹۴ جابر مى گويد : با پيامبر صلى الله عليه و آله بودم كه فرمود : يكون لهذه ا لاُمّة اثنا عشر قيّمًا لا يضرّهم من خذلهم . اين امت دوازده قيم خواهد داشت كه خوار كردن آنان آسيبى به آنها نرساند .

[۵]الخصال : ۴۷۱ / ۱۹ جابر مى گويد : با پدرم بر پيامبر وارد شدم كه فرمود : لا تزال هذه الاُمّة صالحًا أمرها ظاهرة على عدوّها حتّى يمضي اثنا عشر ملكًا ـ أو قال : اثنا عشر خليفة ـ اين امت راه صلاح مى پيمايد و بر دشمن پيروز است تا زمانى كه دوازده ملك يا قيم بر آنان حكومت كند .

مسند ابن حنبل : ۷ / ۴۲۴ / ۲۰۹۵۹ جابر مى گويد : رسول خدا در عرفه سخنرانى كرد و فرمود : لن يزال هذا الدين عزيزًا منيعًا ظاهرًا على من ناوأه لا يضرّه من فارقه أو خالفه حتّى يملك اثنا عشر كلّهم من قريش ، اين دين سربلند و عزيز است و بر بدخواهان پيروز است و مخالفت ها و جدايى به آن آسيبى نرساند تا زمانى كه دوازده ملك از قريش بر آنان حكم راند .

[۶]نگاه كنيد به : ص ۹۲ / ۷۷ .

[۷]نگاه كنيد به : ص ۹۴ / ۸۲ .

[۸]نگاه كنيد به : ص ۹۲ / ۷۹ .

[۹]نگاه كنيد به : الخصال : ۴۶۶ ، البحار : ۳۶ / ۲۲۶ باب نصوص الرسول صلى الله عليه و آله على الأئمّة عليهم السلام .

[۱۰]مسند ابن حنبل : ۷ / ۴۰۵ / ۲۰۸۴۰ جابر گويد در حجة الوداع از رسول خدا صلى الله عليه و آله شنيدم كه فرمود : إنّ هذا الدين لن يزال ظاهرًا على من ناوأه ، لا يضرّه مخالف ولا مفارق حتّى يمضي من اُمّتي اثنا عشر خليفة . قال : ثمّ تكلّم بشيء لم أفهمه ، فقلت لأبي : ما قال ؟ قال : كلّهم من قريش ، اين دين هميشه پيروز است و مخالفت ها و جدايى ها بدان آسيبى نرساند تا زمانى كه دوازده خليفه بر آنان حكم راند ، آنگاه مطلبى فرمود كه نفهميدم ، از پدرم پرسيدم چه فرمود : آنان از قريش اند . ونگاه كنيد به : ۲۰۸۴۳ و ۲۰۸۵۷ و ۲۰۸۸۵ و ۲۰۸۹۲ .

[۱۱]مسند ابن حنبل : ۷ / ۴۲۹ / ۲۰۹۹۱ ابى ربيع گويد از رسول خدا صلى الله عليه و آله شنيدم كه فرمود : لن يزال هذا الأمر عزيزًا ظاهرًا حتّى يملك اثنا عشر كلّهم . ثمّ لغط القوم وتكلّموا فلم أفهم قوله بعد «كلّهم» ، فقلت لأبي : يا أبتاه ، ما بعد كلّهم ؟ قال : كلّهم من قريش . وقال القواريريّ في حديثه : لا يضرّه من خالفه أو فارقه حتّى يملك اثنا عشر ، اين دين سربلند و عزيز است تا زمانى كه دوازده نفر بر آنان حكومت كند . آنگاه مردم سخن گفتند و كلام رسول خدا را نشنيدم . از پدرم پرسيدم چه فرمود : گفت : تمام آنان از قريش اند . و نگاه كنيد به : ۲۰۹۲۲ و ۲۰۹۵۹ و ۲۰۹۶۰ و ۲۰۹۹۰ .

[۱۲]آن گونه كه از حديث سنگسار اسلمى كه در مدينه اتفاق افتاد ، آشكار است . نگاه كنيد به : صحيح مسلم : ۳ / ۱۳۱۸ ـ ۱۳۲۴ .

[۱۳]نهج البلاغة : الخطبة ۱۴۴ .

[۱۴]برخى محققان گفته اند: احاديثى كه دلالت دارند شمار خلفا پس از پيامبر صلى الله عليه و آله دوازده تن است از طرق بسيارى شهرت يافته است و با توضيح زمان و تعريف وضع موجود و شرايط جغرافيايى دانسته مى شود كه مقصود پيامبر خدا صلى الله عليه و آله از اين حديث، امامان دوازده گانه از اهل بيت و عترت اوست و نمى توان اين حديث را به خلفايى كه از صحابه بوده اند، تطبيق كرد، چه شمار آنها از دوازده كمتر است و نمى توان آن را به خلفاى اموى نيز اطلاق كرد، چه، شمار آنها از دوازده بيشتر بود و جز عمر بن عبدالعزيز همگى ستم پيشه بودند و از بنى هاشم هم نبودند، زيرا در روايت عبدالملك به نقل از جا پيامبر صلى الله عليه و آله فرموده بود: «همه آنها از بنى هاشم هستند» و پايين آمدن صداى پيامبر صلى الله عليه و آله همين روايت را ترجيح مى دهد، زيرا آنها خلافت بنى هاشم را خوش نمى داشتند. اين حديث را بر خلفاى بنى عبّاس نيز نمى توان حمل كرد، چه، شمار آنها از دوازده بيشتر است و توجّهى به آيه «قُلْ لا اَسْأَلُكم عَلَيْه اَجْراً اِلاَّ الْمَودّةَ فِى القُربى» وحديث كساء نداشتند، پس ناگزير بايد اين حديث بر امامان دوازده گانه اهل بيت و عترت حمل گردد، زيرا آنها در ميان مردم زمان خود داناترين، والاترين، پاكترين، پرهيزگارترين، والاتبارترين افراد بودند و از شريفترين حسب برخوردار و گرامى ترين بندگان نزد خدا و علوم آنها از پدرانشان با علم ارثى ولدنّى به جدّشان صلى الله عليه و آله مى پيوست. اهل علم و تحقيق و اهل كشف و تدقيق، ايشان را چنين مى شناسانند. حديث ثقلين و احاديث فراوانِ آمده در اين كتاب و جز آن بر همين مفهوم ـ دوازده تن بودن امامان از اهل بيت ـ گواهى و آن را ترجيح مى دهند. (ينابيع المودّة: ۲ / ۲۹۲ ونفحات الازهار فى خلاصة عبقات الانوار: ۲ / ۳۲۸).

ملاّصدرا مى گويد: همه اين روايات از طرق عامّه، اسانيد صحيح كه صحت آن در همه صحاح و اصول به اثبات رسيده است. وجه مشترك دو طريق ، مسانيد صحاح و طرق مستفيض آن است كه پيامبر صلى الله عليه و آله فرموده است: امامان پس از من از عترتم به شمار جلوداران بنى اسرائيل هستند، نُه تن از پشت حسين كه خداوند علم و فهم را بديشان ارمغان كرده است و نهمين ايشان مهدىّ آنهاست. در صحاح ستّه و جامع اصول آنها آمده است كه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: مهدى از عترت من واز فرزندان فاطمه است كه زمين را همان گونه كه از ستم و جور آكنده شد از عدل و داد بياكند و اين كه پيامبر صلى الله عليه و آله فرموده است: دنيا از ميان نمى رود تا آن كه مردى از اهل بيت من بر عرب حاكميت يابد، نام او منطبق با نام من است و اين كه پيامبر صلى الله عليه و آله فرموده است: اگر حتّى جز يك روز از دنيا باقى نمانده باشد خداوند اين روز را چنان طولانى گرداند تا مردى از من يا اهل بيت مرا برگزيند كه نام با نام من يكى است و او زمين را همچنان كه از ظلم و ستم آكنده است از عدل و داد بياكند.

شارح مشكاة مى گويد: اين احاديث و نظاير آن دليل آشكارى است در اين كه خلافت به قريش اختصاص دارد و نبايد آن را براى ديگران سامان داد و پيامبر صلى الله عليه و آله روشن فرمود كه اين حكم تا پايان روزگاران كه تنها دو تن بزيند خواهد بود. اينك مى گوييم: هر كه به خردش آفت و آسيبى نرسيده باشد و بر بينشش پوششى قرار نگرفته باشد مى داند كه اين نصوص صحيح و فراوان دلالت دارد بر آن كه خلفاى پس از پيامبر صلى الله عليه و آله دوازده امام هستند و بس و همه آنها از قريش اند و در پرتو وجود آنها دين برپا مى شود و اسلام سامان مى يابد تا رستاخيز رسد. اين شمار و اين توصيف تنها درباره امامان شيعه اماميه وجود دارد و اينها هستند همان جانشن يان وخلفا. پس ثابت شد كه حجّتى الهى، همچنان در زمين خواهد بود. (شرح اصول كافى : ۲ / ۴۸۱).