احادیث داستانی بی اعتباری اعتراف با شکنجه

وقتی عمر خواست زنی را به جرم زنا سنگسار کند، امام علی(ع) از این کار مانع شد چون زن از روی ترس اقرار به زنا کرده بود.

مسند زید عن زید بن علی عن أبیه عن جدّه عن الإمام علی(ع) ـ:

أنَّهُ قالَ لِعُمَرَ فِی امرَأَةٍ حامِلٍ اِعتَرَفَت بِالفُجورِ فَأَمَرَ بِها أن تُرجَمَ ـ:

فَلَعَلَّک انتَهَرتَها أو أخَفتَها. قالَ: قَد کانَ ذلِک، فَقالَ: أ وَما سَمِعتَ رَسولَ اللّهِ(ص) یقولُ: لا حَدَّ عَلی مُعتَرِفٍ بَعدَ بَلاءٍ؟ إنَّهُ مَن قَیدتَ أو حَبَستَ أو تَهَدَّدتَ فلا إقرارَ لَهُ. قالَ: فَخَلّی عُمَرُ سَبیلَها، ثُمَّ قالَ: عَجَزَتِ النِّساءُ أن تَلِدَ مِثلَ عَلی بنِ أبی طالِبٍ، لَولا عَلی لَهَلَک عُمَرُ.[۱]

مسند زید ـ به نقل از زید بن علی، از پدرش، از جدّش در باره امام علی(ع) ـ:

به درستی که او (علی(ع) ) به عمر در باره زنِ حامله ای که اعتراف به زنا کرده بود و عمر دستور داده بود سنگسار شود، فرمود: «شاید بر سرش فریاد کشیده ای یا او را ترسانده ای».

گفت: چنین بود.

فرمود: «آیا از پیامبر خدا نشنیدی که می فرمود: بر اعتراف کننده، پس از شکنجه حدّی نیست. به درستی که آن که را دربند کشی یا زندان کنی، یا تهدید کنی، اقرارش ارزش ندارد؟».

گوید: عمر، زن را آزاد کرد. سپس گفت: زنان، ناتوان اند که فرزندی مانند علی بن ابی طالب بزایند. اگر علی نبود، عمر هلاک می شد.


[۱]. مسند زید: ص ۳۳۵، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۷، ص ۵۵۸.