اُلفت (همدلی)

اُلفت (همدلی)

اُلفت در لغت ، مصدر و به معناى پيوستن چيزى به چيز ديگر است .

اُلفت ، در لغت

اُلفت در لغت ، مصدر و به معناى پيوستن چيزى به چيز ديگر است . ابن فارس در اين باره مى گويد :
الهَمزَةُ وَ الّلامُ وَ الفاءُ أصلٌ واحِدٌ يَدُلُّ عَلَى انضِمامِ الشَّى ءِ إلَى الشَّى ءِ ، وَ الأَشياءِ الكَثيرَةِ أيضاً ... قالَ الخَليلُ : ألِفتُ الشَّى ءَ آلُفُهُ ، وَ الأُلفَةُ مَصدَرُ الاِئتِلافِ ... وَ كُلُّ شَيءٍ ضَمَمتَ بَعضَهُ إلى بَعضٍ فَقَد ألَّفتَهُ تَأليفاً .معجم مقاييس اللغة : ص ۷۰ مادّه «ألف» . نيز ، ر . ك : العين : ص ۹۵ مادّه «ألف» .
همزه و لام و فاء ، ريشه اى است تك معنايى كه بر پيوستن چيزى به چيز ديگر و همچنين به هم پيوستن چيزهاى فراوان ، دلالت مى كند ... . خليل مى گويد : به آن پيوستم و به آن مى پيوندم . اُلفت ، «ائتلاف» است ... و هر چيزى كه بخش هايى از آن را با بخش ديگر پيوند دهم ، در واقع ، آن را «تأليف» كرده ام .
راغب در المفردات ، در باره وجه تسميه حرف «الف» مى گويد :
وَ الأَلِفُ ، العَدَدَ المَخصوصُ وَ سُمِّىَ بِذلِكَ لِكَونِ الأَعدادِ فِيهِ مُؤتَلِفَةً ؛ فَإِنَّ الأَعدادَ أربَعَةٌ : آحادٌ ، وَ عَشَراتٌ ، وَ مِئاتٌ وَ أُلوفُ فَإِذا بَلَغَتِ الأَلِفَ فَقَدِ ائتَلَفَت وَ ما بَعدَهُ يَكونُ مُكَرَّراً .مفردات ألفاظ القرآن : ص ۸۲ .
اَ لْف (هزار) ، عدد مخصوصى است و به اين نامْ ناميده شدن عددى خاص ، بهخاطر جمع آمدن اعداد در آن است ؛ چرا كه اعداد ، چهار دسته اند : يكان ، دهگان ، صدگان و هزارگان ، و وقتى اعداد به هزار (اَلْف) مى رسند ، بعد از آن ، ديگر تكرار مى شوند .
بنا بر اين ، الفت و تأليف ، گاه مادّى است (مانند كنار هم قرار دادن اجزاى يك مجموعه) و گاه معنوى است (مانند كنار هم قرار گرفتن دل ها) .


اُلفت ، در قرآن و حديث

اين واژه در قرآن و حديث نيز گاه در تأليف (كنار هم قرار دادن) مادّى ، استعمال شده است (مانند :«أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُزْجِى سَحَابًا ثُمَّ يُؤَلِّفُ بَيْنَهُ ثُمَّ يَجْعَلُهُ رُكَامًا ؛نور : آيه ۴۳ .آيا نمى دانى كه خدا[ست كه] ابرى را مى راند و سپس ميان [اجزاى] آن را پيوند مى دهد و آن گاه ، آن را متراكم مى سازد؟») و گاه در تأليف معنوى ، به كار رفته است (مانند :«وَاذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَآءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ ؛آل عمران : آيه ۱۰۳ .و نعمت خدا را بر خود ، ياد كنيد ، كه دشمن يكديگر بوديد و او [بود كه] ميان دل هاى شما ، الفت انداخت») .
مَدخل «اُلفت» در اين دانش نامه ، اختصاص به معناى دومِ «الفت» دارد و در آن ، اهمّيت و ارزش نزديكى دل ها به يكديگر از نگاه اسلام و نيز زمينه ها ، موانع و آثار آن از منظر قرآن و احاديث ، ارائه خواهد گرديد . مهم ترين نكات در اين زمينه ، عبارت اند از :


يك . اهمّيت الفت

تأليف قلوب ، يكى از مهم ترين اهداف تربيتى و سياسى اسلام است . قرآن كريم ، از نزديك شدن دل هاى مردم مسلمان صدر اسلام ـ كه موجب زدوده شدن كدورت ها و دشمنى ها و پديد آمدن اُخوّت دينى در ميان آنان گرديد ـ به «نعمتالهى» ياد مى كند كه به بركت بعثت پيامبر بزرگوار اسلام به آنان ارزانى داشته است . امام على عليه السلام در باره اهمّيت و ارزش اين نعمت مى فرمايد :
فَإِنَّ اللّهَ سُبحانَهُ قَدِ امتَنَّ عَلى جَماعَةِ هذِهِ الاُمّةِ فيما عَقَدَ بَينَهُم مِن حَبلِ هذِهِ الاُلفَةِ الَّتى يَنتَقِلونَ فى ظِلِّها لِأَنَّها أرجَحُ مِن كُلِّ ثَمَنٍ وَ أَجَلُّ مِن كُلِّ خَطَرٍ .نهج البلاغة : خطبه ۱۹۲ .
خداوند سبحان ، بر جماعت اين امّت ، منّت نهاد و اين رشته الفت و همبستگى را كه در سايه آن زندگى مى كنند و در پناه آن مى آرمند ، ميانشان ايجاد كرد و اين ، نعمتى است كه هيچ يك از آفريدگان نمى تواند برايش قيمتى تعيين كند ؛ چرا كه از هر بهايى ، فزون تر و از هر مهمّى ، مهم تر است .


دو . برنامه اسلام براى تأليف دل ها

تأليف دل ها ، بخصوص دل هايى كه از يكديگر نفرت دارند ، كارى است كارستان و گاه نشدنى . به گفته امام على عليه السلام :
إزالَةُ الرَّواسى أسهَلُ مِن تَأليفِ القُلوبِ المُتَنافِرَةِ .ر . ك : ص ۹۶ ح ۲۴ .
بركندن كوه هاى استوار ، آسان تر از اُلفت دادن دل هاى از هم رميده است .
برنامه اسلام براى ايجاد اُلفت و محبّت در ميان مردم ، در گام اوّل ، برطرف كردن موانع الفت و در گام دوم ، ايجاد زمينه هاى آن است :


الف ـ مبارزه با موانع

موانع الفت ، همان موانع محبّت و اخوّت اند ، مانند : حسد ، حقد ، كبر ، بداخلاقى ، عيبجويىر . ك : دوستى در قرآن و حديث : ص ۱۴۷ (بخش اوّل / فصل چهارم : موانع دوستى) و در همين دانش نامه نيز تحت عنوان «محبّت» شرح اين موانع خواهد آمد .و ... .
اين موانع ، ريشه در وسوسه هاى شيطانى و هوس هاى نفسانى دارند و گاه جهل و بى تدبيرى ، مانع الفت مى گردد ، چنان كه در مورد ازدواج كودكان روايت شده است :
إذا زُوِّجوا وَ هُم صِغارٌ لَم يَكادوا يَتَأَلَّفوا .ر . ك : ص ۱۲۴ ح ۷۴ .
چنانچه در خُردسالى به ازدواج درآورده شوند ، به ندرت [با همسرانشان ]اُنس مى گيرند .
در اسلام براى مبارزه با موانع اُلفت ، همه امورى كه سدّ راه الفت و محبّت اند و يا موجب كينه و عداوت و جدايى مى گردند ، ممنوع اعلام شده و در صورتى كه به هر دليلى ، رشته الفت ميان دو مسلمان قطع شود ، حق ندارند بيش از سه روز از هم جدا باشند و اين آيين الهى ، آنان را مكلّف كرده كه مجدّداً پيوند دوستى را ميان خود برقرار سازندر . ك : دوستى در قرآن و حديث : ص ۷۱ (بخش اوّل / فصل دوم / نهى از جدايى بيش از سه روز) .، آن جا كه پيامبر خدا مى فرمايد :
لا هِجرَةَ فَوقَ ثَلاثٍ .الكافى : ج ۲ ص ۳۴۴ ح ۲ ، مشكاة الأنوار : ص ۲۰۹ ، بحار الأنوار : ج ۷۵ ص ۱۸۵ ح ۲ ؛ صحيح مسلم : ج ۴ ص ۱۹۸۴ ح ۲۷ ، مسند ابن حنبل : ج ۳ ص ۳۱۹ ح ۸۹۲۸ ، كنز العمّال : ج ۹ ص ۳۳ ح ۲۴۷۹۱ .
هيچ قهر كردنى ، بيش از سه روز ، جايز نيست .


ب ـ زمينه سازى براى هماهنگى روحى

در نظام آفرينش ، مبدأ الفت و كنار هم قرار گرفتن دل ها ، تناسب و تعارف آنهاست و معناى سببيت خداوند متعال براى الفت خلق ـ كه در احاديث آمده ـ نيز همين است . امام على عليه السلام مى فرمايد :
إنَّ النُّفوسَ إذا تَناسَبَت ائتَلَفَت .ر . ك : ص ۱۰۲ ح ۳۴ .
جان ها ، هرگاه ميانشان تناسب باشد ، با يكديگر الفت مى گيرند .
از اين رو در اسلام ، افزون بر آن كه موانع نزديك شدن دل ها به يكديگر ممنوع اعلام شده است ، اكثر قريب به اتّفاق دستور العمل هاى سياسى ، اخلاقى و عملى اين آيين ، زمينه ساز هماهنگى و تناسب روحى و روانى اند .
بر اين پايه ، تأكيد اسلام بر پيروى از بهترين انسان ها و به طور مشخّص اهل بيت عليهم السلام در زندگى ، رعايت حقوق يكديگر ، حُسن معاشرت ، اظهار محبّت ، وفادارى ، نيكى متقابل ، نزديكى سببى ، اجتناب از تكلّف در برخوردها در جهت زمينه سازى براى هماهنگى روانى و تقويت رشته الفت و محبّت ميان مردم است .
توصيه اكيد اسلام به اين كه در هر شبانه روز ، مردم يك محلّه ، نماز خود را پنج بار به جماعت برگزار كنند ، زمينه ساز نزديكى و اُنس و اُلفت اهل محلّه مى گردد .
همچنين در هر هفته يك بار مسلمانان يك شهر بايد در يك نقطه جمع شوند و نماز جمعه را به جماعت برگزار نمايند تا ميان اهل شهر ، مؤانست و همدلى حاصل گردد .
و بالاتر ، اين كه : هر سال دو نوبت ، اهل شهر و روستا ، در صحرا اجتماع مى كنند و نماز عيد فطر و عيد قربان را به جماعت برگزار مى نمايند تا به بركت آن اجتماع عمومى و رهنمودهاى امام جماعت ، اُنس و اُلفت و وحدت در سطح گسترده ترى از جامعه اسلامى تقويت گردد .
مهم تر از همه ، اسلام بر همه مسلمانان جهان واجب كرده كه در صورت توان ، در مدّت عمر ، يك بار در پربركت ترين نقطه روى زمين ، در كنار خانه توحيد ، حضور يابند و با كنار گذاشتن همه نشانه هاى امتياز و تفرقه ، با لباسى همگون و به دور از هر گونه پيرايه ، شعار توحيد را در سراسر مراسم عبادى ـ سياسى حج تكرار كنند تا به بركت كلمه «توحيد» در كنار خانه توحيد و در آن اجتماع بزرگ و سراسرى ، زمينه براى ايجاد و تقويت هرچه بيشتر وحدت در ميان امّت اسلامىفراهم گردد .
فيض كاشانى با اشاره به نقش نمازهاى : جماعت ، جمعه و دو عيدِ فطر و قربان ، و كنگره بزرگ حج در انس و الفت امّت اسلامى مى نويسد :
از اين جا ، بر لبيب متفطّن ظاهر مى شود كه غرض شارع در جميع تكاليف شرعيه ، تحصيل اين نوع الفتى است كه مستحفظ نظام كلّ عالم تواند بود ، و لهذا بعضى از حكما گفته اند كه همچنان كه دعوت جميع انبيا از حيثيت علم ، اثبات توحيد پروردگار است و نفى شريك از او ، از روى عمل نيز به حصول وحدت راجع مى گردد .ده رساله ، فيض كاشانى : ص ۲۰۸ (رساله «الفت نامه») .
و به طور خلاصه ، اُلفت (همدلى) ، پيوند ناگسستنى با اسلام و ايمان راستين دارد كه «المؤمن إلف مألوف ؛ انسان با ايمان ، صميمى و مأنوس است»ر . ك : ص ۱۰۶ ح ۳۹ .و جامعه اسلامى هرچه به همدلى و وحدت نزديك تر شود ، به واقعيت خود نزديك تر مى گردد و هرچه دل ها از يكديگر بيشتر فاصله بگيرند ، از هويّت اسلامى خود دورتر مى گردند .


سه . مهم ترين بركات الفت

بركات الفت (همدلى) در زندگى فردى ، خانوادگى ، سياسى و اجتماعى ، حقيقتاً بى شمار است ؛ امّا برجسته ترين بركت آن ـ كه زمينه ساز انواع بركات مادّى و معنوى است ـ ، عزّت ، پيروزى حق و حاكميت عدالت سياسى و اجتماعى است . امام على عليه السلام در خطبه قاصعه ، به تفصيل در باره اين بركت ، سخن گفته و در يك تحليل بسيار مهمّ تاريخى نشان داده كه در طول تاريخ ، پيروزى ، عزّت و حاكميت حقجويان ، ريشه در الفت و وحدت آنان داشته ، و شكست و ذلّت و زبونى آنان درسايه شوم جدايى و اختلاف بوده است . ايشان در پايان اين خطبه ، پيروزى نهضت اسلامى به رهبرى پيامبر عظيم الشأن را چنين تحليل مى فرمايد :
فَانظُروا إلى مَواقِعِ نِعَمِ اللّهِ عَلَيهِم حينَ بَعَثَ إلَيهِم رَسولاً ، فَعَقَدَ بِمِلَّتِهِ طاعَتَهُم ، وَ جَمَعَ عَلى دَعوَتِهِ اُلفَتَهُم ، كَيفَ نَشَرَتِ النِّعمَةُ عَلَيهِم جَناحَ كَرامَتِها ، وَ أسالَت لَهُم جَداوِلَ نَعيمِها ، وَ التَفَّتِ المِلَّةُ بِهِم فى عَوائِدِ بَرَكَتِها ، فَأَصبَحوا فى نِعمَتِها غَرِقينَ ، وَ فى خُضرَةِ عَيشِها فَكِهينَ .ر . ك : ص ۸۴ ح ۷ .
پس به نعمت هايى كه خداوند عز و جل ارزانى شان داشت ، بنگريد ، آن گاه كه پيامبرى به سوى آنان فرستاد و همگى را به پيروى از آيين او درآورد و با دعوتش ، آنان را اُلفت [و اتّحاد] بخشيد . [بنگريد كه] چگونه اين نعمت ، بال كرامت خويش را بر سر آنان گسترد و جويبارهاى نعمتش را برايشان جارى ساخت و چگونه اين آيين (اسلام) ، با وفور بركت هايش ، آنان را از هر سو در ميان گرفت و غرق در نعمت هايش شدند و زندگى اى خوش و شادان يافتند .
بنا بر اين ، يكى از مهم ترين مسئوليت هاى رهبران فرهنگى و سياسى جوامع اسلامى ، برنامه ريزى جهت هرچه نزديك تر كردن دل هاى مردم مسلمان به يكديگر است .
پيامبر خدا ، خود ، فوق العاده به اين موضوع اهمّيت مى داد ، تا آن جا كه در روايتى آمده است :
كانَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله يُـقبِلُ بِوَجهِهِ وَ حَديثِهِ عَلى أشَرِّ القَومِ ؛ يَتَأَلَّفُهُم بِذلِكَ!الشمائل المحمّدية : ص ۱۸۶ ح ۳۳۹ .
پيامبر صلى الله عليه و آله چنان با چهره باز و روى خوش با بدترينِ مردم برخورد مى كرد كه آنان با همين برخورد ، صميمى مى شدند .
همچنين يكى از توصيه هاى اكيد ايشان به هر نماينده اى كه به جايى اعزاممى نمود ، اقدام جهت نزديك تر كردن دل هاى مردم به يكديگر بود .ر . ك : ص ۷۷ (همدلى / فصل يكم : ارزش اُلفت / الفت، يكى از اهداف نبوت) .امام على عليه السلام نيز راه او را ادامه داد ، تا آن جا كه فرمود :
وَ لَيسَ رَجُلٌ ـ فَاعلَم ـ أحرَصَ عَلى جَماعَةِ اُمَّةِ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله وَ اُلفَتِها مِنّى .ر . ك : ص ۸۶ ح ۹ .
و بدان كه هيچ كس به اندازه من ، به يكپارچگى و همبستگى امّت محمّد ، آزمند نيست .