کار در نظام طبیعت

امام رضا(ع):...

لیس لِلنّاسِ بُدُّ من طلبِ مَعاشِهم، فلا تَدَعِ الطَّلبَ.

وسائل الشیعه ۱۲/۱۸؛ الحیاة ۵/۳۲۰.

مردم ناگزیرند در تلاش زندگى خویش باشند، پس کوشش در راه کسب مال را رها مَکن. انسان موجودى نیازمند است، و کالاها و مواد مورد نیاز او در طبیعت نهفته است؛ لیکن بهره بردارى از آنها در بسیارى از موارد ساده و راحت نیست. تامین غذا و لباس و مسکن نیاز به سخت کوشى و کار دارد. از این رو در قانون طبیعت، کار وسیله‏اى است براى فعلیت یافتن آثار پدیده‏هاى بیعى، و آماده سازى آنها براى بهره بردارى انسان.

در پرتو کار و تلاش است که کشاورزى انجام مى ‏یابد، و مواد خوراکى تولید مى ‏شود، و در پرتو کوشش و کار است که ابزارهاى
زندگى ساخته مى ‏شود، و بدین سان دیگر نیازهاى انسانى. بدین جهت کار به صورت یک ضرورت براى انسان درآمده است، و این سنت و قانون خدایى بر اساس حکمتى است که براى تداوم حیات انسان لازم شده است؛ زیرا این تلاش‏ها براى بودن و شدن، و به فعلیت رسیدن نیروهاى جسمى، و رشد عقلى، و شکوفایى استعدادهاى فطرى انسان ضرورتى تردیدناپذیر دارد.

قرآن مى ‏گوید:(لَقد خَلقنَا الانسانَ فى کَبَد).

سوره بلد ۹۰/۴.

ما انسان را در رنج (و سخت کوشى) آفریده‏ایم. ماهیت هستى انسان نمی ‏بالد، و تداوم نمى‏ یابد مگر با تلاش و رنج و کوشش. در صورت بیکارگى، و راحت نشستن، و بى تلاش بودن، انسان دچار خمودگى، سستى و رکود مى‏ شود، یا اصل وجود خویش را نابود مى ‏کند، و یا رشد و بالندگى و سلامت خویش را تباه مى ‏سازد.امام على(ع): هر کس کار کند توادنش فزونى مى ‏یابد، و آن کس که کم کار کند و بیکاره باشد، ناتوانى و سستى او افزون مى ‏گردد.

غررالحکم/ ۲۶۹؛ الحیاة ۵/۲۹۳.

امام صادق(ع) در حدیثى فلسفه نیاز به کار را این چنین تبیین مى ‏کند:

«مردم در حالت بیکارى بنهایت گستاخ مى‏ گردند، و به ناسپاسى گرفتار مى‏ آیند، تا جایى که فساد فراوان مى‏ گردد، و کارهاى زشت شایع مى‏ شود، زیرا که اگر تمام اینها (امور زندگى و کالاهاى لازم براى مصرف) در اختیار انسان گذارده مى‏ شد، و نیازى به کار و تلاش در این امور نداشت، دیگر زمین زیر پاى او - از گستاخى و ناسپاسى - بند نمى ‏شد، و کار او به جایى مى ‏رسید که به کارهایى دست بزند که مایه هلاکت او باشد...».

بحارالأنوار ۳/۸۶؛ معیارهاى اقتصادى در تعالیم رضوىع/ ۲۲۴.

تنها تن آدمى نیست که به کار نیاز دارد، بلکه رشد روح و قواى معنوى و فکر و فرهنگ و تربیت و سلامت روان او نیز به کار بستگى دارد. طبق فرموده امام صادق(ع)، اگر انسان نیاز به کار نداشت، و پیوسته اوقات خود را به بیکارى مى‏ گذراند، به فساد و تباهى کشیده مى‏ شد، و ناگزیر نیرو و انرژى خود را در راه هایى صرف مى‏ کرد که به نابودى خود و همنوعش مى ‏انجامید. بنابراین انسان به عنوان یک ضرورت، و به تعبیر امام رضا(ع) یک «لابّد: ناگزیر» باید به تلاش و کوشش مشغول باشد، تا از پیامدهاى بیکارگى و بیهودگى و یا طغیان رفاه‏زدگى و راحت‏ طلبى در امان بماند.