گزیده سخنان امام هادی علیه السلام

گزیده سخنان امام هادی علیه السلام

گزیده سخنان امام هادی عليه السلام از کتاب «مروارید درخشان»

مِن كَلامِ الإِمامِ عَلِيٍّ النَّقِيِّ عليه السلام

از سخنان امام على النّقى عليه السلام ۱

۱۳۰.مَن رَضِيَ عَن نَفسِهِ كَثُرَ السّاخِطونَ عَلَيهِ. ۲

۱۳۰.آن كه از خودش راضى شود، ناراضيان از او فراوان گردند.

۱۳۱.الغِنى قِلَّةُ تَمَنّيكَ، وَالرِّضا بِما يَكفيكَ. ۳

۱۳۱.توانگرى، كمى آرزو و رضايت به چيزى است كه تو را بسنده باشد.

۱۳۲.الفَقرُ شَرَهُ النَّفسِ، وَشِدَّةُ القُنوطِ. ۴

۱۳۲.تهيدستى، آزمندى نفس و شدّت نااميدى است.

۱۳۳.النّاسُ فِي الدُّنيا بِالأَموالِ، وَفِي الآخِرَةِ بِالأَعمالِ. ۵

۱۳۳.مردم، در دنيا با اموالشان و در آخرت با كردارشان سنجيده مى شوند.

۱۳۴.راكِبُ الحَرونِ أسيرُ نَفسِهِ، وَالجاهِلُ أسيرُ لِسانِهِ. ۶

۱۳۴.سوار بر مركب چموش، كسى است كه اسير نفس خويش است و نابخرد كسى است كه اسير زبان خود باشد.

۱۳۵.قالَ لِبَعضٍ ـ وَقَد أكثَرَ مِن إفراطِ الثَّناءِ عَلَيهِ ـ: أقبِل عَلى شَأنِكَ ۷ ؛ فَإنَّ كَثرَةَ الثَّناءِ تَهجِمُ عَلَى الظِّنَّةِ، وَإذا حَلَلتَ مِن أخيكَ في مَحَلِّ الثِّقَةِ فَاعدِل عَن المَلَقِ إلى حُسنِ النِّيَّةِ. ۸

۱۳۵.حضرت به كسى كه در ستايش ايشان زياده روى كرده بود، فرمود: به كار خود بپرداز كه ستايش فراوان، شكّ برانگيزد و هر گاه از برادرت اعتماد يافتى، به جاى مدح و ثنا (در ظاهر)، نيّتت را (در باطن) نيكو كن.

۱۳۶.المُصيبَةُ لِلصّابِرِ واحِدَةٌ، وَلِلجازِعِ اثنَتانِ. ۹

۱۳۶.مصيبت براى شكيبا يكى و براى ناشكيبا دو تاست.

۱۳۷.العُقوقُ ثُكلُ مَن لَم يُثكَل. ۱۰

۱۳۷.عاق كردن، از دست دادن فرزندى است كه نمرده است. ۱۱

۱۳۸.الحَسَدُ ماحِقُ الحَسَناتِ. ۱۲

۱۳۸.حسادت، نابود كننده نيكى هاست.

۱۳۹.الزَّهوُ جالِبُ المَقتِ. ۱۳

۱۳۹.خود بزرگ بينى، نفرت و دشمنى مى آورد.

۱۴۰.العُجبُ صارِفٌ عن طَلَبِ العِلمِ، داعٍ إلَى الغَمطِ ۱۴. ۱۵

۱۴۰.خودپسندى، بازدارنده از جستجوى دانش و انگيزه انكار حقّ است ۱۶.

۱۴۱.البُخلُ أذَمُّ الأَخلاقِ. ۱۷

۱۴۱.بخل، نكوهيده ترين اخلاق است.

۱۴۲.الطَّمَعُ سَجِيَّةٌ سَيِّئَةٌ. ۱۸

۱۴۲.آزمندى، خوى زشتى است.

۱۴۳.الهُزءُ فَكاهَةُ السُّفَهاءِ، وَصَناعَةُ الجُهّالِ. ۱۹

۱۴۳.ريشخند كردن، شوخى كم خردان و كار نادانان است.

۱۴۴.العُقوقُ تُعقِبُ القِلَّةَ، وَتُؤَدّي إلَى الذِّلَّةِ. ۲۰

۱۴۴.سرپيچى از پدر و مادر، نادارى مى آورد و به خوارى مى كشاند.

۱۴۵.السَّهَرُ ألَذُّ لِلمَنامِ، وَالجوعُ يَزيدُ في طيبِ الطَّعامِ. ۲۱

۱۴۵.شب بيدارى، خواب را لذّت بخش تر و گرسنگى، خوراك را خوشايندتر مى كند.

۱۴۶.إذا كانَ زَمانٌ العَدلُ فيهِ أغلَبُ مِنَ الجَورِ، فَحَرامٌ أن يُظَنَّ بِأَحَدٍ سوءًا حَتّى يُعلَمَ ذلِكَ مِنهُ ؛ وإذا كانَ زَمانٌ الجَورُ أغلَبُ فيهِ مِنَ العَدلِ، فَلَيسَ لِأَحَدٍ أن يَظُنَّ بِأَحَدٍ خَيرًا حَتّى يَبدُوَ ذلِكَ مِنهُ. ۲۲

۱۴۶.هر گاه در روزگارى، عدالت بيش از ظلم باشد، حرام است به كسى گمان بد برده شود تا آن گاه كه بدى اش معلوم گردد و هر گاه در روزگارى ظلم بيش از عدالت باشد، كسى نمى تواند به كسى گمان خوب ببرد تا آن گاه كه خوبى او آشكار شود.

۱۴۷.قالَ عَلَيهِ السَّلامُ لِلمُتَوَكِّلِ: لا تَطلُبِ الصَّفا مِمَّن كَدِرتَ عَلَيهِ، وَلَا النُّصحَ مِمَّن صَرَفتَ سوءَ ظَنِّكَ إلَيهِ ؛ فَإِنَّما قَلبُ غَيرِكَ لَكَ كَقَلبِكَ لَهُ. ۲۳

۱۴۷.امام هادى عليه السلام به متوكل فرمود: صفا و صميميّت را از كسى كه با او كدورت دارى و خيرخواهى را از كسى كه به او بدگمان هستى، مجوى كه دل غير تو براى تو، مانند دل تو براى اوست.

1.امام على النقى عليه السلام ، در نيمه ذى حجه سال ۲۱۲ در «صُرْيا» (از حوالى مدينه) به دنيا آمد و در سوّم رجب سال ۲۵۴ در «سُرّمن رأى» ـ سامراء ـ در سن ۴۲ سالگى رحلت كرد و در همان جا به خاك سپرده شد . پدر بزرگوار ايشان امام محمّد تقى عليه السلام و مادرشان سمانه نام داشت . لقب مشهور حضرت ، «هادى» و كنيه ايشان «ابوالحسن» بود . امام فرزندان فراوانى نداشتند . حكومت عباسى حضرت را در سال ۲۴۳ هجرى از مدينه به سامراء منتقل كرد و تا آخر عمر زير نظر داشت . از اين رو احاديث نقل شده از ايشان اندك و بسيارى از آن به صورت مكاتبه و يا احتجاج مى باشد . برخى از احاديث حضرت در كتاب احتجاج طبرسى و تحف العقول آمده است .

2.نزهة الناظر : ۱۳۸/ ۱ ، أعلام الدين : ۳۱۱ ، غرر الحكم : ۸۴۹۱ ، نثرالدرّ : ۱ / ۲۷۹ وكلتا الأخيرتين عن الإمام عليّ عليه السلام ، بحارالأنوار : ۷۸ / ۳۶۸ / ۳ .

3.نثر الدر : ۱/۹۷ ، نزهة الناظر : ۱۳۸/ ۷ ، تنبيه الخواطر «مجموعة ورّام» : ۲ / ۳۲ ، بحار الأنوار : ۷۸/۳۶۸/۳ .

4.نثر الدر : ۱ / ۹۷ ، نزهة الناظر : ۱۳۸/ ۱ ، وراجع : تحف العقول : ۲۲۵ ، بحار الأنوار : ۷۸ / ۳۶۸ / ۳ .

5.. نزهة الناظر : ۱۳۹/ ۹ و ۱۰ ، أعلام الدين : ۳۱۱ ، بحار الأنوار : ۷۸ / ۳۶۸ / ۳ .

6.. نزهة الناظر : ۱۳۹/ ۹ و ۱۰ ، أعلام الدين : ۳۱۱ ، بحار الأنوار : ۷۸ / ۳۶۸ / ۳ .

7.في كلتا النسختين : «أقبل على ما شأنك» ، وفي نزهة الناظر : «أوك على ما في شفتك» وما أثبتناه مطابق لأحد نقلي بحار الأنوار عن الدرّة الباهرة(۴/۲۹۵/۷۳) ، و هو الأوفق بالاستعمال.

8.نزهة الناظر : ۱۳۹/ ۱۳ ، بحارالأنوار : ۷۸ / ۳۶۸ / ۳ .

9.تحف العقول : ۴۱۴ عن الإمام الكاظم عليه السلام ، نزهة الناظر : ۱۴۰/ ۱۵ ، أعلام الدين : ۳۱۱ ، بحار الأنوار : ۷۸ / ۳۶۸ / ۳ .

10.نزهة الناظر : ۱۴۰/ ۱۴ وفي صدره : «لرجل ذمّ إليه ولداً» ، أعلام الدين : ۳۱۱ ، بحار الأنوار : ۷۸ / ۳۶۸ / ۳.

11.آن گونه كه از كتاب نزهة الناظر بر مى آيد امام اين كلام را خطاب به شخصى فرموده كه فرزندش را سرزنش كرده است.

12.. نزهة الناظر : ۱۴۰/ ۱۶ ، بحار الأنوار : ۷۸ / ۳۶۸ / ۳ .

13.. نزهة الناظر : ۱۴۰/ ۱۶ ، بحار الأنوار : ۷۸ / ۳۶۸ / ۳ .

14.في النسخة «أ»: «العجز صارف عن طلب العلم راع إلى المقت» ، وما أثبتناه من نسخة الجباعي وبحار الأنوار : ۷۲ / ۱۹۹ / ۲۷ و ۷۸ / ۳۶۹ / ۳.

15.نزهة الناظر : ۱۴۰/۱۶ و فيه «داع إلى التخبط في الجهل»، بحار الأنوار : ۷۸ / ۳۶۸ / ۳ .

16.در نسخه «أ» چنين است: ناتوانى، بازدارنده از جستجوى دانش و راه برنده به سوى نفرت است.

17.نزهة الناظر : ۱۴۰/ ۱۶ ، عوالم العلوم : ۲ / ۲۴ / ۵۹ ، بحار الأنوار : ۷۸ / ۳۶۸ / ۳ .

18.نزهة الناظر : ۱۴۰/ ۱۶ ، بحار الأنوار : ۷۸ / ۳۶۸ / ۳ .

19.نزهة الناظر : ۱۴۰/ ۱۷ ، أعلام الدين : ۳۱۱ وفيه:«الهزل» بدل «الهزء» ، بحار الأنوار : ۷۸ / ۳۶۸ / ۳ .

20.نزهة الناظر : ۱۴۰/ ۱۷ و فيه: «العقب يعقب القلّة» ، بحار الأنوار : ۷۸ / ۳۶۸ / ۳ .

21.نزهة الناظر : ۱۴۱/ ۱۸ ، أعلام الدين : ۳۱۱ ، بحار الأنوار : ۸۷ / ۱۷۲ / ۵ عن أعلام الدين .

22.نزهة الناظر : ۱۴۲/ ۲۸ ، أعلام الدين : ۳۱۲ ، وراجع : تحف العقول : ۳۵۷ ،نهج البلاغة: الحكمة ۱۱۴ ، بحارالأنوار : ۷۵ / ۱۹۷ / ۱۷ .

23.نزهة الناظر : ۱۴۲/ ۲۹ ، أعلام الدين : ۳۱۲ وزاد فيه : «ولا الوفاء لمن غدرت به» ، إرشاد القلوب : ۱۳۵ ، بحار الأنوار : ۷۴ / ۱۸۲ / ۸ .