منابع سبب نزول آیه ولایت

پرسش :

کدام منابع شیعه و سنی، سبب نزول این آیه ولایت را صدقه دادن انگشتر توسط امام علی(ع) ذکر کرده اند؟



پاسخ :

آیه ولایت:

إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَوٰةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکَوٰةَ وَ هُمْ رَاکِعُون.[۱]

همانا ولی شما، تنها خدا و پیامبر اوست و کسانی که ایمان آورده اند؛ همان کسانی که نماز بر پای می دارند و در حال رکوع، زکات می دهند.

احادیث فراوانی در منابع شیعه و اهل سنّت در باره سبب نزول این آیه نقل شده که بیان می دارند این آیه، در جریان صدقه دادن انگشتر توسّط امام علی(ع) در حال رکوع نماز است. این روایات به وسیله طبری،[۲]ابن ابی حاتم،[۳]طَبَرانی،[۴]حاکم نیشابوری،[۵]ثعلبی،[۶]ابو بکر جَصّاص،[۷]واحدی نیشابوری،[۸]ابن عساکر،[۹]جلال الدین سیوطی[۱۰]و حاکم حَسَکانی[۱۱]از اهل سنّت، نقل شده است. همچنین مرحوم سیّد هاشم بحرانی، در کتاب غایة المرام، از طریق اهل سنّت، ۲۴ روایت گزارش نموده که آیه مورد بحث، در شأن امام علی(ع)، نازل شده است.[۱۲]از شیعیان نیز عیّاشی،[۱۳]علی بن ابراهیم قمّی،[۱۴]شیخ صدوق،[۱۵]فرات کوفی[۱۶]و دیگران، این روایات را نقل کرده اند. سیّد هاشم بحرانی، نوزده حدیث از طریق شیعه نقل کرده که مصداق آیه را امام علی(ع) معرّفی می کند.[۱۷]

می توان گفت روایاتی که بیان می کنند این آیه در شأن امیر مؤمنان(ع) نازل شده است، با وجود برخی اختلافات جزئی، به اندازه ای است که به این قدرِ مشترک آنها یقین پیدا می شود.
از میان این احادیث، یک روایت را نقل می کنیم:

شخصی به نام ابن ربعی نقل می کند که ابن عبّاس، در کنار چاه زمزم نشسته بود و از قول پیامبر خدا(ص) برای مردم حدیث می گفت. در این میان، شخصی عمامه به سر، وارد شد و بدان جمع پیوست. هر حدیثی که ابن عبّاس نقل می کرد، آن مرد تازه وارد هم حدیثی از پیامبر(ص) نقل می کرد. ابن عبّاس، اظهار شگفتی کرد و گفت: این کیست که به نقل بدون واسطه حدیث از پیامبر(ص) می پردازد؟ از این رو، او را سوگند داد که بگوید کیست. وی عمامه از سر برگرفت و گفت:

هرکس که مرا می شناسد که می شناسد و آن که نمی شناسد، بداند که من، ابو ذر غفاری هستم. من با همین دو گوشم از پیامبر(ص) شنیدم ـ و اگر دروغ بگویم، این دو گوش، کر شوند ـ و با این دو چشم دیدم ـ و اگر دروغ بگویم، این دو چشم، کور شوند ـ که فرمود: «عَلِیٌّ قائِدُ البَرَرةِ، وَ قاتِلُ الکَفَرَةِ، مَنصورٌ مَن نَصَرَهُ، مَخذولٌ مَن خَذَلَهُ؛ علی(ع)، رهبر انسان های نیک و کُشنده کافران است. هر که او را یاری کند، پیروز [و یاری شده] است و هرکس چنین نکند، شکست خورده است [و خوار می شود]». روزی با پیامبر(ص) نماز ظهر می خواندم، فقیری در مسجد از مردم، کمک خواست و کسی به او کمک نکرد. وقتی ناامید شد، دستانش را به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! تو شاهد باش که من در مسجد پیامبر(ص) از مسلمانان یاری خواستم و کسی به یاری ام نشتافت. علی(ع)، در رکوع بود. با انگشت دست راستش ـ که انگشتری در آن داشت ـ به آن فقیر اشاره کرد. با اشاره علی، فقیر، انگشتر را از دست او در آورد. پیامبر(ص) که شاهد این صحنه بود، بعد از پایان نماز، سر به آسمان بلند کرد و این دعا را خواند: «اللّهم إنّ موسی سألک فقال: (رَبِّ ٱشْرَحْ لِی صَدْرِی * وَ یسِّرْ لِی أَمْرِی * وَٱحْلُلْ عُقْدَةً مِن لِسَانِی * یفْقَهُوا قَوْلِی * وَ ٱجْعَل لِی وَزِیرًا مِنْ أَهْلِی * هَٰرُونَ أَخِی * ٱشْدُدْ بِهِ أَزْرِی * وَ أَشْرِكْهُ فِی أَمْرِی)[۱۸]؛ خدایا! موسی، از تو این گونه درخواست کرد: (پروردگارا! سینه ام را فراخ گردان و کارم را برای من، آسان ساز و از زبانم، گره بگشا تا سخنم را بفهمند و برای من دست یاری از کسانم قرار ده؛ هارون، برادرم. پشتم را به او، استوار کن و او را شریک کارم گردان). پس از این دعا، پیامبر(ص) فرمود: «خداوندا! وقتی موسی، چنین درخواستی را از تو کرد، به او پاسخ دادی: «سنشد عضدک بأخیک؛ من با برادرت، تو را پشتیبانی [و کمک] می کنم». خدایا! من هم پیامبرِ تو هستم، خدایا! به من سینه فراخ بده و علی را دست یارم بگردان و پشتم را به او محکم گردان». هنوز کلام پیامبر(ص)، به پایان نرسیده بود که جبرئیل(ع) از جانب حق فرود آمد و آیه ۵۵ سوره مائده را آورد.[۱۹]


[۱]. مائده: آیه ۵۵ ـ ۵۶.

[۲]. تفسیر الطبری: ج۶ ص۳۸۹ از سدی و ص۳۹۰ از مجاهد.

[۳]. تفسیر ابن أبی حاتم: ج۴ ص۱۱۶۲ از سلمة بن کهیل.

[۴]. معجم الأوسط: ج۶ ص۲۱۸.

[۵]. معرفة علوم الحدیث: ص۱۰۲.

[۶]. تفسیر الثعلبی: ج۴ ص۸۰ ـ ۸۱.

[۷]. أحکام القرآن: ج۴ ص۱۰۲.

[۸]. أسباب النزول: ج۱ ص۲۰۲.

[۹]. تاریخ دمشق: ج۴۲ ص۳۵۷ و ج۴۵ ص۳۰۳.

[۱۰]. الدرّ المنثور: ج۲ ص۲۹۳ ـ ۲۹۴.

[۱۱]. شواهد التنزیل: ج۱ ص۲۱۶ ـ ۲۱۸.

[۱۲]. غایة المرام: ج۲ ص۵.

[۱۳]. تفسیر العیّاشی: ج۱ ص۳۲۷ ـ ۳۲۸.

[۱۴]. تفسیر القمّی: ج۱ ص۱۷۰.

[۱۵]. الأمالی، صدوق: ص۱۸۶.

[۱۶]. تفسیر فرات: ص۱۲۵.

[۱۷]. غایة المرام: ج۲ ص۱۵.

[۱۸]. طه: آیه ۲۵ ـ ۳۲.

[۱۹]. تفسیر الثعلبی: ج۴ ص۸۰ ـ ۸۱، شواهد التنزیل: ج۱ ص۲۳۰ ـ ۲۳۱.



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت