بَدا در وقت قيام‏

پرسش :

در احاديث آمده كه خداوند براى «اين امر» (هذا الأمر) زمانى معيّن كرده است؛ امّا به دلايلى، از جمله شهادت امام حسين عليه السلام و افشا شدن خبر توقيت، « بدا» رخ داد و خداوند، زمان را به تأخير انداخت. از برخى از اين احاديث برمى آيد كه مراد از «هذا الأمر» آسايش بعد از بلاست.


در اين باره دو اشكال مطرح است:

اشكال اوّل: مخالفان شيعه با تفسير «هذا الأمر» به قيام منجى موعود، اشكال كرده اند كه لازمه اين مطلب كه خداوند زمانى را براى قيام مهدى موعود مشخّص كرده و سپس از حادثه اى اطلاع يافته و زمان ظهور را به تأخير انداخته است، جهل خداوند است؛ زيرا اگر او از ابتدا به وقوع اين حوادث علم داشت، نبايد زمان اوّل را معيّن مى كرد. (ر. ك: بطلان عقائد الشيعة: ص ۲۵، فرق معاصرة تنسب الى الإسلام: ج ۱ ص ۴۴۷، بذل المجهود فى إثبات مشابهة الرافضة لليهود: ج ۱ ص ۳۲۸، الانتصار للصحب و الآل : ج‏۱ ص‏۵۳، كتب المدعو للصارم المسلول: ص‏۲)


اشكال دوم: اگر اين تفسير از «هذا الامر» درست باشد، اين احاديث با احاديث متواتر در باره امامان دوازده گانه وتعيين امام دوازدهم به عنوان مهدى موعود مخالف است؛ زيرا بر اساس اين احاديث، مهدى موعود امام حسين عليه السلام يا امامى ديگر بوده كه بعداً جاى خود را به امام دوازدهم داده است. اين در حالى است كه در احاديث اثنى عشر كه از پيامبر صلى اللّه عليه و آله نقل شده، دوازده امام به ترتيب و با نام ذكر شده اند و در آنها امام حسين عليه السلام در جايگاه امام سوم، و امام مهدى عليه السلام امام دوازدهم است .



پاسخ :

پاسخ اشكال اوّل اين است كه «بدا» به معناى تغيير در قضا و قدر است، و قضا و قدر در علم خدا كه عين ذات اوست، رخ نمى دهد؛ بلكه در لوح تقديرات، كه گاه علم فعلى يا مخلوق ناميده مى شود، رخ مى دهد؛ مثلاً خداوند در شب قدر بر اساس وضعيت افراد، تقديراتى را در لوح تقدير ثبت مى كند؛ اما بعداً كه برخى افراد تغييرى در وضعيتشان ايجاد مى كنند تقديرشان هم عوض مى شود. اين تغيير در تقدير، كه در آيات متعدّدى به آن تصريح شده است، «بدا» ناميده مى شود. بنا بر اين، بدا با علم الهى تعارض ندارد و خداوند از ازل هم به تقدير اوّل، علم دارد و هم به تقدير دوم.

پرسش اگر منشأ بدا جهل نيست، پس منشأش چيست و اساساً چرا خداوند از ابتدا تقدير دوم را ثبت نمى كند؟

پاسخ: بدا حكمت هاى زيادى دارد كه توجيه كننده آن است. اوّلاً بدا نشان دهنده قدرت و آزادى مطلق خداست و اثبات مى كند كه حتّى تقدير خدا هم نمى تواند دست او را ببندد و برخلاف اعتقاد يهود كه مى گفتند: «يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ؛ دست خدا بسته است»؛[۲]چون او از قضا و قدر فارغ شده است، بدا مى گويد: «بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ يُنفِقُ كَيْفَ يَشَآءُ؛ بلكه هر دو دست او باز است؛ هر گونه بخواهد مى بخشد»[۳]؛ حتّى بعد از قضا و قدر.

بر اين اساس، علمِ بَدا ناپذير و غير قابل تغيير تنها مختص خداست؛ اما علم انبيا و اوليا به حوادث آينده در معرض بَداست؛ زيرا مبدأ آن لوح تقديرات است كه احتمال تغيير در آن هست؛ مگر اين كه خدا خبر دهد كه تقدير خاصى بدون تغيير خواهد بود.

از سوى ديگر عقيده به بدا، زمينه ساز تلاش براى تغيير سرنوشت است؛ در حالى كه با نفى آن ديگر اميد و انگيزه اى براى ساختن آينده بهتر در كار نخواهد بود، بنا بر اين آموزه بدا نه تنها تعارضى با علم ازلىِ الهى ندارد؛ بلكه بر اساس علم و حكمت استوار است .[۴]

و امّا پاسخ اشكال دوم، اين است كه با دقّت در احاديث مورد بحث روشن مى شود كه در هيچ يك از آنها سخنى از امام مهدى عليه السلام و قيام وى نيست . به نظر مى رسد كه تفسير جمله «هذا الأمر» به قيام امام مهدى عليه السلام منشأ اين اشتباه است؛ بويژه اين كه در برخى از احاديث يادشده آمده است : «بعد البلاء رخاء ؛ پس از بلا، آسايش است» . اشتباه از تطبيق اين حديث بر آسايش جامعه پس از قيام امام مهدى است .

معناى اين احاديث اين است كه خداوند بر اساس وضعيت موجود شيعه گشايشى را براى آنان در نظر گرفته بود؛ امّا به دليل تغيير وضعيت شيعه اين گشايش به تأخير افتاد. پيام اين احاديث مضمون اين آيه است: «إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى  يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ؛[۵]در حقيقت، خدا سرنوشت قومى را تغيير نمى دهد تا اين كه آنان حال خود را تغيير دهند» . اگر مؤمنان بر اساس فرمان هاى خدا و پيامبر و امامان عمل كنند، خداوند در كار آنان گشايش خواهد كرد؛ همان طور كه در تاريخ بارها براى شيعه گشايش هايى رخ داده است كه آخرين نمونه آن در عصر حاضر با برپايى حكومت اسلامى در ايران رخ داد؛ هرچند گشايش اصلى و جهانى پس از ظهور منجى موعود، كه امام  دوازدهم است، رخ خواهد داد.

علّامه مجلسى نيز در تفسير حديث اوّل كه از الكافى نقل شد، مى گويد:

«وقّت هذا الأمر» أى ظهور الحق وغلبته على الباطل بيد إمام من الأئمة، لا ظهور الإمام الثانى عشر.[۶]

مقصود از «وقّت هذا الأمر؛ براى اين امر، وقت معيّن كرده» اين است كه خداوند براى ظهور حق و پيروزى آن بر باطل به دست يكى از امامان، وقت معيّن كرده بود، نه ظهور امام مهدى عليه السلام .

بنا بر اين ، احاديث يادشده ارتباطى با وقوع «بدا» در قيام امام مهدى عليه السلام ندارند؛ بلكه مقصود از آنها اين است كه خداوند تقدير كرده بود كه در دوران برخى از امامان قبل از ايشان نيز گشايشى براى جامعه شيعه پديد آيد؛ امّا به دلايلى اين تقدير غير حتمى به تأخير افتاد .

ر . ك : ج ۷ ص ۲۲۳ امكان بدا در نشانه هاى ظهور

و ص ۴۳۱ احتمال بدا در نشانه ها.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۲]مائده: آيه ۶۴.

[۳]همان.

[۴]براى توضيح بيشتر درباره معناى «بدا» و حكمت‏هاى آن ر.ك: دانش‏نامه عقايد اسلامى: ج ۸ ص ۲۴۵(بخش دوم / فصل پنجم).

[۵]رعد: آيه ۱۱.

[۶]مرآة العقول: ج‏۴ ص‏۱۷۰.



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت