سيماى نبرد جمل

سيماى نبرد جمل

یکی از جنگ های مهم در عصر خلافت امام علی(ع)

زمان نبرد

برخى از مورّخان نوشته اند كه جنگ جمل در جمادى اوّل سال ۳۶ هجرى اتّفاق افتاد ، در حالى كه برخى ديگر تأكيد كرده اند كه در جمادى ثانى همان سال اتّفاق افتاد و بيش از يك روز به درازا نكشيد.[۱]

تاريخ دو نامه اى كه امام على عليه السلام براى مردم مدينه و كوفه پس از پايان جنگ نوشت ، نظر اوّل را تأييد مى كند ؛ زيرا در پايان اين دو نامه ، چنين آمده است :

عبيد اللّه بن ابى رافع ، آن را در جمادى اوّل سال ۳۶ هجرى نوشت.

نكته قابل توجّه در تاريخ نخستين جنگ داخلى در حكومت امام على عليه السلام آن است كه اين جنگ ، تنها پس از پنج ماه از بيعت مردم با امام عليه السلام اتّفاق افتاد و او از آن پس ، سرگرم خاموش ساختن فتنه ها و بحران هاى داخلى اى بود كه در تمام مدت زمامدارى اش ـ كه كم تر از پنج سال طول كشيد ـ ادامه يافتند .

معناى اين سخن ، آن است كه او فرصت سازندگى و اجراى سياست ها و برنامه هايش را نيافت. با اين همه ، امام عليه السلام هيچ فرصتى را از دست نداد و در دوران حكومتش برترين و انسانى ترين روش حكومت را ارائه داد و در عرصه سازندگى و عمران نيز آثارى ماندگار از خود بر جاى نهاد.

محل نبرد

بصره ، شهرى در دورترين نقطه جنوب شرقى عراق و نزديك مرزهاى ايران و كويت است. بصره و كوفه در دوران حكومت خليفه دوم و به فرمان او ساخته شدند و مراكزى نظامى بودند كه سپاه اسلام براى فتح منطقه شرق از آن جا حركت مى كرد. هنگامى كه ناكثينْ تصميم بر پيكار با اميرمؤمنان گرفتند ، به جستجوى شهرى نظامى پرداختند و از شهرى با اين خصوصيت ، جز بصره و كوفه ، نمونه اى وجود نداشت و از آن جا كه مردمان كوفه به امام على عليه السلام علاقه مند بودند و از سوى ديگر ، برخى سران ناكثين در ميان مردم بصره نفوذ داشتند، قرعه انتخاب به نام بصره اصابت كرد.

جنگ جمل در محلّى به نام زابوقه (در اطراف بصره) يا زاويه (يكى از محلّه هاى بصره) يا در خريبه (محلّى در نزديكى بصره) اتّفاق افتاد .

تعداد شركت كنندگان در نبرد

شـمارِ نيروهاى دو سـپاه در جـنگ جـمل بـه پنجاه هزار نفر رسيد كه سپاه امام على عليه السلام بيست هزار نفر بودند و سپاه ناكثين ، سى هزار نفر.

از مطالب قابل توجّه در سپاه امام على عليه السلام اين است كه در ميان فرماندهانش تعدادى از بزرگان اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله بودند كه به پاكى، بزرگى ، ديندارى و تعبّد ، شُهره بودند.

فرماندهان سپاه امام على

فرمانده سواره نظام : عمّار بن ياسر .

فرمانده پياده نظام : محمّد بن ابى بكر .

فرمانده ساقه سپاه: هند مرادى .

فرمانده پيش قراولان: عبد اللّه بن عبّاس .

فرمانده طرف راست سپاه: امام حسن عليه السلام .

فرمانده طرف چپ سپاه: امام حسين عليه السلام .

پرچمدار سپاه: محمّد بن حنفيه (فرزند على عليه السلام ) .[۲]

فرماندهان سپاه ناكثين

فرمانده جنگ : زبير بن عوام .

فرمانده سواره نظام: طلحة بن عبيد اللّه .

فرمانده سمت راست سواره نظام: مروان بن حكم.

فرمانده سمت چپ سواره نظام: هلال بن وكيع دارمى.

فرمانده پياده نظام: عبد اللّه بن زبير.

فرمانده سمت راست پياده نظام: عبد الرحمان بن عتّاب بن اسيد.

فرمانده سمت چپ پياده نظام: عبد الرحمان بن حارث.

پرچمدار: عبد اللّه بن حكيم .[۳]

بزرگان صحابه در سپاه امام

بسيارى از بزرگان صحابيان پيامبر صلى الله عليه و آله به همراه امام على عليه السلام در جنگ جمل شركت جُستند ؛ ليكن روايت ها در گزارش تعداد آنان متفاوت است. برخى مصادر ، تصريح دارند كه هشتاد نفر بدرى و هزار و پانصد صحابى پيامبر صلى الله عليه و آله در سپاه على عليه السلام بودند. برخى ديگر از مصادر ، بيان مى دارند كه تعداد صحابيان شركت كننده در اين جنگ ، هشتصد نفر از انصار بود و چهارصد نفر از كسانى كه در بيعت رضوان حضور داشتند .

از ميان شخصيت هاى برجسته اى كه در سپاه امام على عليه السلام شركت جستند ، مى توان به اين افراد اشاره كرد:

ابو ايّوب انصارى، ابو هيثم بن تيّهان، خزيمة بن ثابت، عبد اللّه بن بديل، عبد اللّه بن عبّاس، عثمان بن حنيف، عدىّ بن حاتم، عمّار بن ياسر، عمرو بن حمق ، عمر بن ابى سلمه و هاشم بن عتبه.

شخصيت هاى بزرگ ديگرى چون: اويس قرنى، جارية بن قدامه، حجر بن عدى، زيد بن صوحان، سليمان بن صوحان ، صعصعة بن صوحان ، مالك اشتر، شريح بن هانى، محمّد بن ابى بكر و محمّد بن حنفيه نيز درميان سپاه او بودند.

از ميان كسانى كه در كنار امام عليه السلام بودند، دو شخصيت ، بسيار تأثيرگذار بودند:

نخست ، عمّار بن ياسر. با توجّه به خبر دادن پيامبر صلى الله عليه و آله در مورد آينده زندگى عمّار، حضور او در سپاه امام على عليه السلام ضامن آن بود كه كسانى كه به پيامبر صلى الله عليه و آله ايمان آورده اند ، در صف مخالف امام عليه السلام قرار نگيرند و از اين رو ، گزارش شده است كه زبير ، وقتى شنيد عمّار به همراه على عليه السلام است ، در وضعيت خود ترديد كرد.

دوم ، پسر اُمّ سلمه. حضور او در سپاه امام ، دليلى بود بر تأييد جبهه امام على عليه السلام توسط همسر پيامبر صلى الله عليه و آله . اين تأييد ، گرچه به منزلت و جايگاه حسّاس عايشه در جنگ جمل نمى رسيد ، ولى تأثير بسيارى در افكار عمومى داشت.

سرشناسان سپاه جمل

سرشناسان سپاه جمل ، از ياران پيامبر صلى الله عليه و آله و نزديكان وى بودند . همچنين در سپاه آنان ، اشراف و بزرگان ديگر نيز حضور داشتند. در ميان آنان، عايشه ، طلحه ، زبير، مروان بن حكم، عبد اللّه بن عامر ، كعب بن سور و افراد ديگرى وجود داشتند كه يا حامى عثمان بودند و يا تاب تحمّل عدالت امام عليه السلام را نداشتند.

حضور شخصيت هاى برجسته اى چون طلحه و زبير و عايشه در جنگ، سبب شد گروهى ناآگاه كه حقيقت را در شخصيت هاى برجسته مى بينند، در شك و ترديد افتند يا به لشكر جمل بپيوندند.

براى بيدار ساختنِ خِرَد چنين انسان هايى ، امير مؤمنان ، آن سخن مشهور خود را بر زبان آورد كه : «حقيقت با شخصيت ها شناخته نمى شود . حق را بشناس تا اهل حق را بشناسى».

تعداد كشتگان در جنگ

از سپاه امام على عليه السلام در جنگ جمل ، پنج هزار نفر كشته شدند و تمام متون تاريخى ، بدون كم ترين اختلافى بر اين عدد ، اتّفاق دارند ؛ ولى متون تاريخى درباره تعداد كشته هاى لشكر جمل ، اختلاف بسيار دارند كه نمى توان بر هيچ يك از آنها اعتماد كرد. در برخى گزارش ها آمده است كه تعداد كشتگان آنها بيست هزار نفر بود ، با آن كه در گزارش هاى ديگرى آمده كه سيزده هزار نفر از آنان كشته شدند و در خبر ديگرى ده هزار يا پنج هزار نفر آمده است.

در گزارش سيف بن عمر آمده است كه : «پنج هزار نفر از لشكر جمل كشته شدند» كه البته او معمولاً اخبار دروغ و يا خبرهاى ساخته خود را گزارش مى كند.

آنچه گزارش شده كه : «تعداد كشته هاى لشكر جمل ، ده هزار نفر بود»، گرچه در مصادر تاريخى فراوانى نيامده ، ولى با خبر امام على عليه السلام درباره تعداد كشتگان آنها تأييد مى شود.

هنگامى كه خبر شورش عايشه به على عليه السلام رسيد ، فرمود : «به خدا سوگند ، مى دانم آن زن شترسوار ، گِرِهى نمى گشايد و از گردنه اى نمى گذرد و به منزلى فرود نمى آيد ، مگر به سوى گناه، تا خود و كسانى را كه به همراه اويند ، در مَهلكه اى قرار دهد كه يكْ سومِ آنان كشته شوند، يك سوم آنان فرار كنند و يك سوم بازگردند» و از آن جا كه تعداد سپاه جملْ سى هزار نفر بود،[۴]تعداد كشته هاى آنان بايد ده هزار نفر باشد.

شيخ مفيد در كتاب الجمل آورده است كه مجموع كشته ها[ ى دو سپاه] به ۲۵ هزار نفر رسيد و اگر از اين رقم ، پنج هزار نفرى را كه در سپاه امام عليه السلام كشته شدند، كم كنيم ، بيست هزار نفر خواهند ماند و اين ، تأييد كننده متونى است كه تعداد كشته هاى سپاه جمل را بيست هزار نفر مى دانند.

شيخ مفيد ، سپس مى گويد :

عبد اللّه بن زبير ، در روايتى شاذ ، گزارش كرده كه تعداد سپاه آنها [ در جمل] ، پانزده هزار نفر بود. گفته اند: «شايد سخن فرزند زبير ، صحيح تر باشد» ؛ ولى اين ، روايتى نادرست است ؛ زيرا با تمام آنچه اهل علم گفته اند ، فاصله دارد.

سخن اُمّ اَفعى با عايشه كه در عيون الأخبار آمده، اين سخن را تأييد مى كند ، گذشته از آن كه برخى مصادر ، دلالت دارند كه مجموع كشته هاى دو سپاه ، سى هزار نفر بوده است و برخى ديگر آن را بيست هزار نفر آورده اند.


[۱]برخى منابع يادآور شده اند كه جنگ ، چهار ساعت به طول انجاميد (ر . ك : تاريخ اليعقوبى : ج ۲ ص ۱۸۳) و برخى منابع ، زمان آن را ميان ظهر و مغرب دانسته اند (مانند : أنساب الأشراف : ج ۳ ص ۳۸) ، و برخى منابع ، يادآور شده اند كه جنگ ، يك روز به طول انجاميد (چون : تاريخ الطبرى : ج ۴ ص ۵۲۳) و ميان اين سخنان ، تعارضى نيست .

[۲]براى آگاهى بيشتر درباره فرماندهان سپاه امام عليه السلام (ر. ك: الفتوح : ج ۲ ص ۴۶۸) .

[۳]براى آگاهى بيشتر درباره فرماندهان سپاه جمل (ر . ك : الفتوح : ج ۲ ص ۴۶۱) .

[۴]ر . ك : ص ۴۹۱ (تعداد شركت كنندگان در نبرد) .