3 : نگاه تأويلى به آيات قرآن در «نقض»
دكتر محمّدرضا موحّدى۱
چكيده
شيوه بهرهگيرى از تأويل آيات قرآنى در كتاب نقض، اساسىترين دغدغه مقاله حاضر است. در اين مقاله، پس از توضيحى مختصر در باره تفاوت تفسير و تأويل، مطلبى به اختصار در باب كاربرد واژه «تأويل» و تنوّع معانى آن در نقض، آمده است. آن گاه به بررسى نمونههاى برجسته از تأويل آيات قرآنى در نقض پرداخته شده است.
بخش اعظم كاربرد آيات قرآنى در نقض، پس از استشهادهاى لفظى (لغوى، فقهى، تاريخى و...)، به تطبيقهاى كلامى و از آن مهمتر، برداشتهاى تأويلى، اختصاص مىيابد. ذكر اين تأويلها گاه در سياق ردّيّه بر اتهامها و افتراهاى حريف بوده و فى المثل در ردّ اين تأويل كه مقصود از (وَ التّينِ وَ الزَّيْتُونِ) على عليه السلام و فاطمه عليها السلام بوده باشند، سخن از چنين تأويلى به ميان آمده و گاه اين تأويلات در سياق پذيرش، اثبات يا تأييد عقيده مؤلّفْ صورت گرفته است. بررسى بخشى از تأويلهاى به كار گرفته شده در نقض، مىتواند خواننده را به اين نتيجه نزديك سازد كه ميزان كاربرد برداشتهاى تأويلى نسبت به مباحث تفسيرى، تا چه ميزان پُرتأثير و جريانساز بوده است. اين تأثير را حتّى مىتوان در برخى
1.عضو هيئت علمى دانشگاه قم.