آماده سازى شيعيان براى دوران غيبت

آماده سازى شيعيان براى دوران غيبت

از آن جا كه غائب شدن امام و رهبر هر جمعيتى، يك حادثه غيرطبيعى و نامأنوس است و باور كردن آن و نيز تحمل مشكلات ناشى از آن براى نوع مردم دشوار مى باشد، پيامبر اسلام و امامان پيشين به تدريج مردم را با اين موضوع آشنا ساخته و افكار را براى پذيرش آن آماده مى كردند.

از آن جا كه غائب شدن امام و رهبر هر جمعيتى، يك حادثه غيرطبيعى و نامأنوس است و باور كردن آن و نيز تحمل مشكلات ناشى از آن براى نوع مردم دشوار مى باشد، پيامبر اسلام و امامان پيشين به تدريج مردم را با اين موضوع آشنا ساخته و افكار را براى پذيرش آن آماده مى كردند.

اين تلاش در عصر امام هادى و امام عسكرى(عليهما السلام) كه زمان غيبت نزديك مى شد، به صورت محسوس ترى به چشم مى خورد. چنان كه در زندگانى امام هادى ديديم، آن حضرت اقدامات خود را نوعاً توسط نمايندگان انجام مى داد و كمتر شخصاً با افراد تماس مى گرفت.

اين معنا در زمان امام عسكرى(عليه السلام) جلوه بيش ترى يافت، زيرا امام از يك طرف، با وجود تأكيد بر تولد حضرت مهدى(عليه السلام) او را تنها به شيعيان خاصّ و بسيار نزديك نشان مى داد و از طرف ديگر تماس مستقيم شيعيان با خود آن حضرت روز به روز محدودتر و كمتر مى شد، به طورى كه حتى در خود شهر سامرّاء به مراجعات و مسائل شيعيان از طريق نامه يا توسط نمايندگان خويش پاسخ مى داد و بدين ترتيب آنان را براى تحمل اوضاع و شرائط و تكاليف عصر غيبت و ارتباط غيرمستقيم با امام آماده مى ساخت وچنان كه خواهيم ديد، اين همان روشى است كه بعداً امام دوازدهم در زمان غيبت صُغرى در پيش گرفت و شيعيان را به تدريج براى دوران غيبت كبرى آماده ساخت.

اشاره كرديم كه گاهى برخى از شيعيان خاص، موفق به ديدار حضرت مهدى(عليه السلام) مى شدند، اينك در اين جا به عنوان نمونه يك مورد از اين ديدارها را مى آوريم:

پيشگويى غيبت مهدى (عج)

«احمد بن اسحاق»، يكى از ياران خاص و گران قدر امام عسكرى(عليه السلام)، مى گويد: به حضور امام عسكرى(عليه السلام)رسيدم مى خواستم درباره امام بعد از او بپرسم، حضرت پيش از سؤال من فرمود:

اى «احمد بن اسحاق»! خداوند از زمانى كه آدم را آفريده تا روز رستاخيز، هرگز زمين را از «حجت» خالى نگذاشته و نمى گذارد. خداوند از بركت وجود «حجت» خود در زمين، بلا را از مردم جهان دفع مى كند و باران مى فرستد و بركات نهفته در دل زمين را آشكار مى سازد.

عرض كردم: پيشوا و امام بعد از شما كيست؟ حضرت به سرعت برخاست و به اطاق ديگر رفت و طولى نكشيد كه برگشت، در حالى كه پسر بچه اى را كه حدود سه سال داشت و رخسارش همچون ماه شب چهارده مى درخشيد، به دوش گرفته بود.

فرمود: «احمد بن اسحاق»! اگر پيش خدا و امامان محترم نبودى، اين پسرم را به تو نشان نمى دادم، او همنام و هم كنيه رسول خداست، زمين را پر از عدل و داد مى كند چنان كه از ظلم و جور پر شده باشد. او در ميان اين امت (از نظر طول غيبت) همچون «خضر» و «ذوالقرنين» است، او غيبتى خواهد داشت كه (در اثر طولانى بودن آن) بسيارى به شك خواهند افتاد و تنها كسانى كه خداوند آنان را در اعتقاد به امامت او ثابت نگه داشته و توفيق دعا جهت تعجيل قيام و ظهور او مى بخشد، از گمراهى نجات مى يابند....(۱)


[۱]صدوق، كمال الدين، ج۲، ص۳۸۴ (باب۳۸).