اذان

اذان

بررسی تفصیلی اذان از زوایای گوناگون

اذان ، در لغت

اذان ، اسم مصدر از ريشه «أذن» به معناى علم و اعلام است . ابن فارس در معناى اين واژه مى گويد :
الهَمزَةُ وَ الذّالُ وَ النّونُ أصلانِ مُتَقارِبانِ فِى المَعنى ، مُتَباعِدانِ فِى اللَّفظِ: أحَدُهُما أُذُنُ كُلِّ ذى أُذُنٍ ... . وَالأَصلُ الآخَرُ العِلمُ وَالإِعلامُ، تَقولُ العَرَبُ : «قَد أذِنتُ بِهذَا الأَمرِ» أى عَلِمتُ و «آذَنَنى فُلانٌ» أعلَمَنى ... . وَ مِنَ البابِ الأَذانُ ، وَ هُوَ اسمُ التَّأذينِ ، كَما أنَّ العَذابَ اسمُ التَّعذيبِ .معجم مقاييس اللغة : ج ۱ ص ۷۵ و ۷۷ مادّه «أذن» .
أذن (همزه و ذال و نون) ، دو ريشه معنايى دارد كه در معنا به هم نزديك اند و در لفظ ، از هم دور . يكى از آن دو ، به معناى گوش است ... و ديگرى به معناى آگاهى و آگاه ساختن . عرب مى گويد : «قد أذنتُ بهذا الأمر» يعنى: از آن آگاه شدم . و مى گويد : «و آذننى فلان» يعنى: فلانى مرا آگاه ساخت ... . و از همين معناست «اذان» كه اسم از «تأذين» (از باب تفعيل) است ، چنان كه «عذاب» اسم از «تعذيب» است .


اذان ، در قرآن و حديث

در قرآن ، واژه «أذان» و مشتقّات از مادّه «أذن» ، در همان معناى لغوى استعمالشده اند ، مانند :
«وَأَذَانٌ مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الأَْكْبَرِ .توبه : آيه ۳ .
شيخ طوسى در ذيل اين آيه شريف مى گويد : به گفته ابو زيد و زجّاج و جبّايى ، «اذان» به معناى اعلام كردن است . مى گويى : «آذننى فلان ، فأذنت» يعنى: مرا آگاهانيد و من آگاه شدم . بعضى گفته اند: معناى آن ، بانگ و ندايى است كه با گوش شنيده مى شود (التبيان فى تفسير القرآن : ج ۵ ص۱۹۹) .

و [اين،] اعلامى از جانب خدا و پيامبر او به مردم در روز حجّ اكبر است»
.
«ثُمَّ أَذَّنَ مُؤَذِّنٌ أَيَّتُهَا الْعِيرُ إِنَّكُمْ لَسَارِقُونَ .يوسف : آيه ۷۰ .
سپس اعلام كننده اى، بانگ زد كه : اى كاروانيان! شما سارق هستيد»
.
«فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَيْنَهُمْ أَن لَّعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ .اعراف : آيه ۴۴ .
و اعلام كننده اى از ميانشان بانگ زد كه : لعنت خدا بر ستمگران باد!»
.
نكته قابل توجّه ، اين كه : در قرآن ، واژه «اذان» در معناى مصطلح آن ، يعنى اَذكار ويژه اى كه در اسلام براى اعلام وقت نماز تشريع شده است ، به كار نرفته است و تنها يك بار ، با جمله«إِذَا نُودِىَ لِلصَّلَاةِ ؛جمعه : آيه ۹ .هر گاه براى نماز ندا داده شد»به اين معنا اشاره شده است . به عكس ، در احاديث اسلامى ـ بر اساس جستجويى كه به طور اجمالى انجام گرفت ـ كلمه «أذان» ، تنها در معناى مصطلح آن ، كار برد دارد ؛ معنايى كه هم اكنون موضوع تحقيق و بررسى است .

اينك ، اشاره اى كوتاه به آنچه در فصل هاى آينده خواهد آمد :


۱ . آغاز تشريع اذان

نخستين نكته مهمّى كه در باره اين سنّت مهمّ اسلامى ، قابل توجّه است ، نقد احاديثى است كه تشريع اذان را بر اساس رؤياى عبد اللّه بن زيد بن عاصم ذكرمى كنند . براى اين منظور ، ما ابتدا احاديث قابل قبول در باره خاستگاه تشريع اذان را مى آوريم و سپس به نقل احاديثى مى پردازيم كه در آن ، اهل بيت عليهم السلام ، استناد آغاز اذان به رؤياى عبد اللّه بن زيد را به شدّت رد كرده اند و در ادامه در يك تحليل دقيق علمى ، بى پايه بودن روايات رؤيا را اثبات مى نماييم.


۲ . حكمت اذان

در باره حكمت تشريع اذان ، نكات متعدّدى ذكر شده است كه همگى در واقع ، به دو نكته اصلى باز مى گردند :


الف ـ حكمت فردى

اذان ، اعلام وقت نماز و دعوت يكايك مسلمانان به بهترين كار ، يعنى ارتباط با خداى بى نياز براى رسيدن به رستگارى و كاميابىِ مطلق است.


ب ـ حكمت اجتماعى

اذان ، علاوه بر يادآورىِ وظيفه فردى ، يك شعار سياسى ـ اجتماعى نيز هست . كلام امام رضا عليه السلام : «مجاهرا بالإيمان ، معلنا بالإسلام ؛ر . ك : ص ۳۵۴ ح ۱۶ .آشكار كننده ايمان و علنى سازنده اسلام است» در تبيين فلسفه تشريع اذان ، اشاره به اين نكته مهم است كه تنها ، ارتباط پنهانى و فردى با خدا ، كافى نيست و در جوامع اسلامى ، در هر شب و روز ، بايد شعار توحيد و نفى شرك و دعوت به ارزش هاى دينى با صداى بلند تكرار شود . تكرار اين شعار ، نه تنها زمينه را براى تداوم حاكميّت اسلام در جوامع اسلامى فراهم مى كند ، بلكه در كنار استقرار ارزش هاى دينى ، مى تواند موجب انتقال اين فرهنگ به ساير جوامع گردد .


۳ . چگونگى اذان

يكى از مسائل مهم در مبحث تشريع اذان ، چگونگى اذان و تعداد بندهاى آن استكه در فصل دوم بر اساس احاديث اهل بيت عليهم السلام به آن پرداخته ايم و در ادامه توضيح داده ايم كه چگونه پس از پيامبر اسلام ، برخى از بندهاى آن ، تغيير كرد .


۴ . تفسير حقيقت اذان

بندهاى نورانى اذان را دو گونه مى توان تفسير كرد : يكى تفسير ظاهر آن ، و ديگرى تفسير باطن (حقيقت) آن . فصل سوم ، به احاديثى اختصاص دارد كه نكات مهمّى را در مورد تبيين حقيقت اذان مطرح كرده اند . توجّه به اين نكات ، بخصوص در هنگام نماز ، اهمّيت فراوانى براى اهل مراقبت دارد و به نمازگزار ، آمادگى بيشترى براى برخوردارى از بركات اين فريضه مهم مى دهد .


۵ . ارزش اذان و مؤذّن

از منظر احاديث اسلامى ، اذان ، چراغى است كه به دل ها نور مى دهد ، جان ها را به آسايش و آرامش در سايه ذكر خدا دعوت مى كند و فرشتگان آسمان ها به اين فريادِ روح افزا گوش فرا مى دهند و براى امّت محمّد صلى الله عليه و آله استغفار مى كنند .
اذان ، فرشتگان را در صفوف بلندى كه شرق و غرب جهان را در مى نوردد و گاه ، ميان زمين و آسمان را پر مى كند ، با نمازگزار، همراه مى سازد.
و براى مؤذّن ، اين فضيلت، بس كه همچون پيامبران ، مردم را به خدا فرا مى خواند و امين امّت اسلامى است ، دست خداى مهربان را بر سر دارد و هنگامى كه به يگانگى او شهادت مى دهد ، هر تر و خشكى در جهان ، او را تصديق مى كند .
اذان ، يكى از اسباب بزرگ شناخت خداوند است و بهشت را براى مؤذّن ، واجب مى گرداند. مؤذّن ، در قبر نمى پوسد و در قيامت ، در حال اذان گفتن ، از قبر خارج مى گردد و سرفراز در صحنه قيامت همراه با پيامبران و صدّيقان و شهدا و صالحان محشور مى گردد ... .
بارى ، گفتن اذان ، به قدرى فضيلت دارد كه اگر مردم ، ديده برزخى داشته باشند و آثار و بركات معنوى آن را ببينند ، براى درك فضيلت آن ، به اصرار، بر يكديگر پيشى مى گيرند؛ امّا با اين همه ـ چنان كه پيامبر صلى الله عليه و آله پيش بينى نموده است ـ در تاريخ اسلام ، غالبا جز افراد طبقه محروم ، كسى متصدّى اين مسئوليت نشده است ، آن گونه كه بلال ، مؤذّن پيامبر خدا ، بزرگِ آنان شمرده مى شود .


۶ . حقّ مؤذّن

مؤذّن ، به دليل آن كه يادآور خداوند متعال و خدمت گزار جامعه اسلامى در برپايى فريضه الهى است ، از حقّ ويژه اى برخوردار است و سپاس گزارى از او لازم است .


۷ . بركات اذان

بى ترديد ، حكمت اصلى در تشريع اذان ، همان است كه در بند ۲ ملاحظه شد ؛ امّا در كنار آن ، آثار و بركاتِ فراوانى وجود دارد كه در فصل پنجم خواهد آمد . يكى از مهم ترين بركات آن ـ كه در احاديث بسيارى مورد تأكيد است ـ ، دور كردن شيطان از انسان است و از اين رو ، بر گفتن اذان در گوش نوزاد ، توصيه و تأكيد شده است.


۸ . آداب اذان

آداب اذان ، به چهار دسته تقسيم مى شود:
دسته اوّل . آداب انتخاب مؤذّن كه اذان گو بايد از نظر ديندارى ، اخلاق و نيز فصاحت و زيبايى صدا ، شايستگى لازم را داشته باشد.
دسته دوم . آدابى كه مؤذّن بايد هنگام گفتن اذان رعايت كند ، مانند : طهارت ، بلند كردن صدا ، رعايت تجويد و ترتيل ، فرستادن صلوات بر پيامبر صلى الله عليه و آله به هنگام شهادت بر رسالت او ، فاصله انداختن ميان اذان و اقامه ، خواندن دعاى مأثور (رسيده از اهل بيت عليهم السلام ) پس از پايانِ آن ، سجود ميان اذان و اقامه ، اجتناب از آوازه خوانى در گفتناذان ، پرهيز از سخن گفتن در ميان آن و اجرت گرفتن براى آن .
دسته سوم . آدابى كه شنونده اذان بايد آنها رعايت كند ، مانند : تكرار آنچه مؤذّن مى گويد ، خواندن دعا و گفتن ذكر و فرستادن صلوات بر پيامبر صلى الله عليه و آله ، پاسخگويى به مؤذّن و حاضر شدن در نماز جماعت ـ اگر خارج از مسجد است ـ و خارج نشدن از مسجد ـ اگر داخل آن است ـ .
دسته چهارم . آدابى كه براى ساختن مأذنه در احاديث اسلامى ذكر شده است و آن ، اين است كه محلّ اذان ، نبايد به گونه اى بلند باشد كه موجب سلب آسايش از همسايگان مسجد گردد .
از اين رو ، در روايتى آمده است كه امير مؤمنان ، هنگامى كه مناره بلندى را ديد ، دستور داد كه آن را خراب كنند و فرمود كه مناره مسجد نبايد از سطح بام مسجد ، بلندتر باشد .
نيز در روايت ديگرى آمده است كه هنگامى كه امام مهدى عليه السلام ظهور كند ، دستور مى دهد مناره ها را خراب كنند . البتّه همان طور كه اشاره شد ، اين دستور ، مربوط به آن مواردى است كه موجب تضييع حقوق ديگران باشد.


۹ . اذانِ زنده در عصر حاضر

آنچه در احاديث اسلامى در باره تشريع ، حكمت ، تفسير ، فضيلت و بركات اذان آمده است ، به روشنى نشان مى دهد كه همه اين موارد ، مربوط به اذانِ زنده است ، نه اذانى كه از ضبط صوت و يا به صورت غير زنده از صدا و سيما پخش مى شود.
بنا بر اين ، پخش اذان از صدا و سيما ، گرچه لازم است ، امّا بى ترديد ، خلأ اذانِ زنده را نمى تواند پر كند . از اين رو ، برنامه ريزى براى پخش اذانِ زنده بخصوص در مساجد و مراكز دينى براى بهره گيرى از بركات فراوان اين سنّت بزرگ اسلامى ، ضرورى است.