ارزيابى كلّى احاديث طبّى

ارزيابى كلّى احاديث طبّى

این نوشته نگاهی کلی به حدیث هایی دارد که به طبابت اختصاص دارند.

پيش از ارزشيابى احاديث طبّى ، پاسخ دادن به سه سؤال اساسى در اين باره ، ضرورى است :
سؤال اوّل : آيا علم پزشكى ، مبدأ الهى دارد و متّكى به وحى است؟ يا سرآغاز آن ، تجربه انسان هاست؟
سؤال دوم : آيا پيشوايان دين ، يعنى پيامبر اسلام و اهل بيت آن بزرگوار ، از دانش پزشكى برخوردار بوده اند يا نه؟
سؤال سوم : بر فرض اطّلاع آنان از دانش پزشكى ، آيا اصولاً بناى دين ، ورود به مسائل پزشكى و درمان انواع بيمارى هاى جسمى بوده يا نه؟


۱ . مبدأ علم طب

برخى از دانشمندان بر اين باورند كه علم طب ، مبدأى الهى دارد و متّكى به وحى است . انديشمند و محقّق بزرگوار شيخ مفيد رحمه الله در اين باره چنين مى فرمايد :
طب ، [دانشى] است درست كه آگاهى از آن ، امرى ثابت است و راه دسترس بدان نيز وحى است . آگاهان به اين دانش ، آن را تنها از پيامبران بهره گرفته اند ؛ چه آن كه نه براى آگاهى يافتن از حقيقت بيمارى ، جز به كمك سمع (ادّله نقلى) ، راهى هست ، و نه براى آگاه شدن به درمان ، راهى جز توفيق . بدين سان ، ثابتمى شود كه يگانه راه اين آگاهى ، شنيدن از همان خدايى است كه به همه نهفته ها آگاه است .تصحيح الاعتقاد ، ص ۱۴۴ ، بحارالأنوار ، ج ۶۲ ، ص ۷۵ .
به نظر مى رسد نياز انسان هاى نخستين ، ايجاب مى كرد كه «وحى» ، برخى از دانش هاى تجربىِ ضرورى براى زندگى را در اختيار آنان قرار دهد. مؤيّد اين نظريه ، مطلبى است كه سيّد بن طاووس نقل كرده است :
إنَّ اللّهَ ـ تَبارَكَ وتَعالى ـ أهبَطَ آدَمَ مِنَ الجَنَّةِ ، وعَرَّفَهُ عِلمَ كُلِّ شَيءٍ ، فَكانَ مِمّا عَرَّفَهُ النُّجومُ وَالطِّبُّ .
خداوند ، آدم را از بهشت ، فرو آورد و او را از آگاهى به همه چيز ، برخوردار ساخت . نجوم و پزشكى ، از جمله چيزهايى بود كه خداوند ، وى را از آنها آگاه كرد .ر. ك : ج۱ ، ص ۳۵ ، ح ۶ .
بنا بر اين ، مى توان گفت كه سرآغاز علم طب ، آموزه هاى وحى بوده ؛ امّا تجربه دانشمندان نيز بدان افزوده شده و تدريجا اين دانش ، گسترده تر شده و مى شود ؛ ليكن اين ادّعا كه وحى ، تنها راه رسيدن به اين دانش است ، علاوه بر اين كه متّكى بر برهان عقلى و يا شرعى نيست ، بطلان آن به وسيله تجربه ثابت شده است و آنچه از مرحوم شيخ مفيد نقل شده كه راه رسيدن به دانش طب ، «السمع عن العالم بالخفيّات» است ، اگر مقصود ، يكى از راه هاى رسيدن به اين دانش باشد ، صحيح است ؛ وگر نه نمى تواند صحيح باشد .


۲ . اهل بيت و دانش پزشكى

بررسى دقيق احاديثى كه درباره ويژگى هاى علمى ، سرچشمه هاى دانش ها و نيزانواع دانش هاى اهل بيت عليهم السلام به ما رسيده ،ر. ك : اهل بيت در قرآن وحديث ، ج ۱ ، ص ۲۵۳ (ويژگى هاى علمى اهل بيت عليهم السلام ) وص ۲۷۹ (درهاى علوم اهل بيت عليهم السلام ) وص ۳۰۹ (مبادى علوم اهل بيت عليهم السلام ) ، دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام ، ج ۱۰ (دانش هاى امام على عليه السلام ) .نشان مى دهد كه پيامبر اسلام و اهل بيت آن بزرگوار ، نه تنها از دانش پزشكى ، بلكه از همه علوم ، نه از راه تحصيل ، بلكه از طريق الهام الهى برخوردار بوده اند، به گونه اى كه هر گاه اراده مى كردند چيزى را بدانند ، مى دانستند ، چنان كه امام صادق عليه السلام مى فرمايد :
إنَّ الإِمامَ إذا شاءَ أن يَعلَمَ عَلِمَ .ر. ك : اهل بيت در قرآن وحديث ، ج ۱ ، ص ۳۳۳ (چگونگى علوم اهل بيت عليهم السلام ) .
امام ، آن گاه كه بخواهد بداند ، مى داند .
به دليل اين دانش گسترده و علم خارق العاده بود كه امام على عليه السلام ، مكرّر خطاب به مردم مى فرمود: هر چه مى خواهيد ، از من بپرسيد :
سَلونى قَبلَ أن تَفقُدونى ، فَإِنَّ بَينَ جَنبَىَّ عُلوما كَثيرَةً كَالبِحارِ الزَّواخِرِ .ر. ك : دانش نامه اميرالمؤمنين عليه السلام ، ج ۱۰ ، ص ۳۳۱ (باب دهم : پيش از آن كه مرا از دست بدهيد ، از من بپرسيد) .
از من بپرسيد ، پيش از آن كه مرا از كف بدهيد ؛ چرا كه در سينه من ، به سان درياهاى بيكران ، دانش هاى فراوان نهفته است .
همه امامان عليهم السلام از چنين دانشى برخوردار بوده اند و در پاسخ دادن به هيچ مسئله علمى اى در نمى ماندند . امام رضا عليه السلام در اين باره مى فرمايد :
إنَّ العَبدَ إذَا اختارَهُ اللّهُ عز و جل لاُِمورِ عِبادِهِ شَرَحَ صَدرَهُ لِذلِكَ ، و أَودَعَ قَلبَهُ يَنابيعَ الحِكمَةِ ، و أَلهَمَهُ العِلمَ إلهاما ، فَلَم يَعىَ بَعدَهُ بِجَوابٍ ، و لا يُحَيَّرُ فيهِ عَنِ الصَّوابِ .الكافى ، ج ۱ ، ص ۲۰۲ ، ح ۱ ، عيون أخبار الرضا عليه السلام ، ج ۱ ، ص ۲۲۱ ، ح ۱ ، معانى الأخبار ، ص ۱۰۱ ، ح ۲ ، كمال الدين ، ص ۶۸۰ ، ح ۳۱ ، الاحتجاج ، ج ۲ ، ص ۴۴۶ .
آن گاه كه خداوند عز و جل بنده اى را براى عهده دارى كارهاى بندگان خويش برگزيند ، سينه وى را براى اين كار ، فراخ مى سازد و سرچشمه هاى حكمت را در دل او بهوديعت مى گذارد و دانش را به تمامى به او الهام مى كند و از آن پس ، او نه در پاسخى فرو مى مانَد و نه از راه صواب ، سرگشته مى گردد .
بنا بر اين ، بى ترديد ، پيامبر اسلام و اهل بيت او ، از دانش پزشكى برخوردار بوده اند و اگر ثابت شود كه در هر مسئله اى از مسائل مربوط به اين دانش ، چيزى فرموده باشند ، قطعا كلام آنان ، مطابق با واقع است .


۳ . دين و حرفه پزشكى

هر چند طبّ پيشگيرى ، چنان كه توضيح داديم ، در متن مقرّرات دينى مورد توجّه بوده و پيشوايان دينى ، از دانش پزشكى برخوردار بوده اند؛ امّا فلسفه دين ، ورود در حرفه پزشكى نبوده است و از اين رو ، در روايات اسلامى ، علم دين ، قسيمِ علم طب است .ر. ك : ج۱ ، ص ۳۳ ، ح ۱ .
همچنين اهل بيت عليهم السلام به عنوان يك حرفه ، وارد مسائل پزشكى نشده اند. جدا كردن فقه (دين شناسى) از طب (پزشكى) و حرفه فقيهان از كار طبيبان نيز شاهد ديگرى براى جدا بودن حوزه دين و حوزه علم طب است.ر. ك : ج۱ ، ص ۳۳ ، ح ۲ و ۳ وص۳۵ ، ح ۵ .
بنا بر اين ، ورود پيشوايان دين در مسائل پزشكى ، مانند ورود آنان به ساير علوم ، به صورت موردى و گاه به عنوان كرامت و اعجاز بوده ، نه به صورت دائم و بدان نحو كه مردم به ديگر پزشكان ، مراجعه مى كنند . بديهى است كه اگر مردم ، اهتمام مى ورزيدند و از دانش سرشار اهل بيت عليهم السلام بهره مى جستند و به صورت متقن ، آثار علمى آنان را ثبت و ضبط مى كردند ، امروز ، ذخاير علمى و فرهنگى عظيمى در رشته هاى مختلف دانش ، در اختيار بشر بود ؛ امّا متأسّفانه ، جايگاه علمى اهل بيت عليهم السلام شناخته نشد و آنچه از آنان به يادگار ماند نيز از نيرنگسياست بازان و دروغ پردازان ، مصون نماندْ ، به گونه اى كه اكنون ، دستيابى به ميراث علمى آنان ، نياز به تلاش هاى فراوان دارد .
با عنايت به آنچه گفتيم ، اينك به ارزشيابى احاديثى كه از اهل بيت عليهم السلام درباره مسائل پزشكى به ما رسيده مى پردازيم .


ارزيابى احاديث طبّى از نگاه شيخ صدو ق

بزرگِ محدّثان شيعه ، محمّد بن علىّ بن بابويه قمى ، معروف به صدوق رحمه الله حاديث طبّى را به گونه اى ارزيابى مى كند كه جز در موارد خاص ، نمى توان به آنها اعتماد كرد . وى مى نويسد :
عقيده ما درباره اخبار و احاديثى كه درباره طب رسيده ، آن است كه اين احاديث ، بر چند گونه اند:
ـ برخى از آنها با نظر به آب و هواى مكّه و مدينه گفته شده اند و به كار بستن آنها در ديگر شرايط آب و هوايى ، درست نيست ؛
ـ در برخى از آنها ، معصوم عليه السلام برپايه آنچه از حال و طبع سؤال كننده مى دانسته ، پاسخ داده و از همان موضع ، فراتر نرفته است ؛ چه اين كه امام ، بيش از آن شخص به طبع وى آگاهى داشته است ؛
ـ برخى از آنها را مخالفان ، با هدف زشت نماياندن چهره مذهب در نگاه مردم در ميان احاديث گنجانده اند؛
ـ در برخى از آنها ، سهوى از راوى حديث ، سر زده است ؛
ـ در برخى از آنها بخشى از حديث حفظ شده و بخشى ديگر از آن ، فراموش شده است ؛
امّا آنچه درباره عسل روايت شده كه درمان هر دردى است ، روايتى است صحيح و معنايش نيز اين است كه عسل ، شفاى هر بيمارى اى است كه از بُرودت طبع برخيزد.
آنچه نيز درباره استنجا به آب سرد براى مبتلايان به بواسير رسيده ، در موردى است كه بواسير شخص ، از حرارتِ طبع ، سرچشمه گرفته باشد .
آنچه هم در مورد بادنجان و درمانگر بودن آن روايت شده ، ناظر به هنگام رسيدن خرما و در مورد كسانى است كه خرما مى خورند ، نه ناظر به ديگر اوقات .
در نهايت بايد گفت: آنچه در مورد درمانِ درستِ بيمارى از امامان عليهم السلام رسيده ، مضمون آيات و سوره هاى قرآن و يا دعاهايى است كه به حكمِ سندهاى قوى و طُرُق صحيحى كه به واسطه آنها به ما رسيده اند ، پذيرفته خواهند شد .الاعتقادات ، صدوق ، ص ۱۱۵ ، بحارالأنوار ، ج ۶۲ ، ص ۷۴ .
بر اساس اين ارزيابى ، تنها بخشى از احاديث طبّى را مى توان در اختيار افراد خاصّى كه آن احاديث مربوط به آنهاست ، قرار داد و ساير احاديث طبّى را بايد كنار گذاشت و تنها احاديثى كه مى توانند در اختيار عموم مردم قرار گيرند ، احاديث صحيحى است كه مردم را به درمان از طريق دعا و استشفا به آيات قرآن ، دعوت كرده اند .
به نظر مى رسد كه هر چند سخن شيخ صدوق رحمه الله از نظر اصولى صحيح است ، چون غالبا احاديث طبّى ، فاقد سندند و زمينه جعل در آنها به طور جدّى وجود دارد؛ ليكن حاصل اين گونه ارزيابى ، بى بهره شدن مردم از بخشى از ذخاير علمى اهل بيت عليهم السلام خواهد بود؛ زيرا ضعف سند ، بى ترديد ، نشانه عدم صدور حديث نيست ، چنان كه درستى سند ، نمى تواند دليل صدور قطعى آن باشد . از سوى ديگر ، قضاوت درباره اين كه شمارى از درمان هايى كه در احاديث آمده ، ويژه افراد خاصّ است نيز ، كار آسانى نيست .
بنا بر اين ، نه مى توان همه اين احاديث را به عنوان رهنمودهاى پيشوايان دين در امر پزشكى در اختيار عموم گذاشت ، و نه مى توان به طور كلّى آنها را كنار زد و از كتب حديثى حذف كرد . پس چه بايد كرد؟



اقسام احاديث طبّى

براى پاسخ به اين پرسش ، بايد گفت كه احاديث طبّى را به سه دسته مى توان تقسيم كرد:
دسته اّول : احاديثى كه اعجازِ پيشوايان دين در درمان بيمارى هاست ، مانند آنچه قرآن كريم در بيان معجزه حضرت عيسى عليه السلام نقل كرده كه مى فرمود :
«وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْىِ الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ» .آل عمران ، آيه ۴۹ .به اذن خدا ، نابيناى مادرزاد و پيس را بهبود مى بخشم .
دسته دوم : احاديثى كه در مورد پيشگيرى از بيمارى ها وارد شده است .
دسته سوم : احاديثى كه در مورد درمان بيمارى ها نقل شده است . اين احاديث نيز به دو بخش تقسيم مى شوند :
بخش اوّل : درمان از طريق شفا خواستن به وسيله قرآن و دعا .
بخش دوم : درمان از طريق دارو .
احاديثى كه مربوط به اعجاز در مسائل پزشكى است؛ در واقع ، خارج از محدوده احاديث طبّى مورد بحث است .
نكته قابل توجّه اين كه طرح احاديث طبّ پيشگيرى ، براى عموم ، با توجّه به اين كه اين احاديث ، غالبا منطبق با موازين علمى اند و با اين توضيح كه عواملى كه براى پيشگيرى در اين احاديث مطرح شده ، به معناى علّت تامّه پيشگيرى نيست ، مشكلى ايجاد نمى كند .
همچنين ، بخش اوّل از احاديث طبّى كه به وسيله آيات قرآن و دعا به درمان مى پردازند را نيز با توجّه به شرايط اجابت دعا و مجرّب بودن دعا در درمانبسيارى از بيمارى ها ، براى عموم مى توان مطرح كرد .اين بخش به خواست خدا در كتاب نهج الدّعاء ، خواهد آمد .
بنا بر اين ، تنها احاديثى كه مبناى عمل قرار گرفتن آنها ، بدون ارزيابىِ كامل ، صحيح نيست و پيش از ارزيابى دقيق ، نمى توان آنها را به عنوان رهنمودهاى پيشوايان دين به آنها نسبت داد ، احاديثى است كه درمان بيمارى ها را از طريق داروهاى ويژه اى توصيه كرده اند . اين احاديث را مى توان از راهى كه اينك بدان اشاره مى كنيم ، مورد ارزيابى قرار داد .


ارزيابى احاديث طبّى از طريق آزمايش

براى ارزيابى دقيق احاديث طبّى و بهره گيرىِ كامل از آنها ، بهترين راه ، آزمايش است . در واقع آزمايش و آزمايشگاه ، بهترين قرينه عقلى براى اثبات صحّت و سقم احاديث طبّى است كه خوش بختانه ، در عصر حاضر ، امكان بهره بردارى از آن ، بيش از هر وقت ديگر ، فراهم است .


انگيزه اصلى نگارش دانش نامه احاديث پزشكى

همين جا مناسب است اشاره شود كه اين هدف ، يعنى ارزيابى احاديث طبّى از طريق آزمودن ، انگيزه اصلى نگارنده از برنامه ريزى براى تأليف دانش نامه احاديث طبّى بوده است .
با توجّه به اين كه ضعف سند احاديث طبّى نمى تواند دليل عدم صدور قطعى آنها باشد و با توجّه به وجود زمينه جعل در اين احاديث ، براى پالايش آنها و بهره مند شدن مردم و بخصوص مراكز علمى از ذخاير علمى اهل بيت عليهم السلام ، چند سال پيش ، مركز تحقيقات دارالحديث ، تصميم به جمع آورى احاديث طبّى و تنظيم آنها گرفت ، به گونه اى كه زمينه تحقيق پژوهشگران را در آزمايشگاه ها تسهيل شود . اينك به فضل خداوند متعال و يارى همكارانى كه از آنها نام بردهخواهد شد ، اين هدف ، تحقّق يافت .گفتنى است كه شمارى از احاديثى كه انتساب آنها به اهل بيت عليهم السلام بسيار ضعيف ارزيابى شد ، در جمع بندى نهايى حذف گرديد.
بنا بر اين ، مخاطب اصلى دانش نامه احاديث طبّى ، پژوهشگران علوم پزشكى اند . البته همان طور كه اشاره شد ، اين دانش نامه ، در مورد پيشگيرى از بيمارى ها كه «طبّ پيشگيرى (الطبّ الوِقائى)» ناميده مى شود ، همچنين خواصّ خوراكى ها ، براى عموم مردم نيز مى تواند مورد بهره بردارى قرار گيرد. به سخن ديگر ، به استثناى فصل هاى مربوط به درمان بيمارى ها ـ كه در بخش سوم آمده ـ ساير بخش هاى اين دانش نامه ، براى عموم ، قابل استفاده است .


ارزيابى علمى احاديث «اِثمِد»

اينك در پايان اين مبحث ، براى ارائه يك نمونه عينى از ارزيابى علمىِ احاديث پزشكى ، توجّه خوانندگان گرامى را به خلاصه گزارش دو طرح تحقيقاتى يكى از همكاران دانش نامه در مورد ارزيابى احاديثى كه در مورد فوايد پزشكى سرمه اِثمِدر. ك : ج۱ ، ص ۲۹۳ ، ح ۴۴۸. همچنين ر. ك : ج۱ ، ص ۳۰۱ (آنچه چشم را جلا مى دهد وتقويت مى كند / سرمه كشيدن با سنگ سرمه اِثمِد) .وارد شده است ، جلب مى نمايم .
طرح اوّل : تحقيق در مورد سرمه اثمد اَسودعنوان طرح : «بررسى آثار ضدّ ميكروبى سرمه اِثمِد بر روى پنج نوع باكترى گرم مثبت و گرم منفى در محيط Invitro» . مجرى طرح: آقاى احمد سعادتفر . همكاران طرح : دكتر مريم ميرزايى ، دكتر عليرضا فرومدى و دكتر محمّدرضا مشكوة . تاريخ تصويب : ۲۲ / ۵ / ۱۳۷۹. پايان طرح : ۴ / ۶ / ۱۳۸۰ . دانشگاه علوم پزشكى و خدمات بهداشتى درمانى كرمان .
در روايات اسلامى ، استفاده از سرمه اِثمِد (سنگ سرمه) براى پيشگيرى از ريزش مژه ها ، توصيه شده است و همچنين ، فوايد ديگرى در جهت سلامت انسان براى آن ذكر شده است. با در نظر گرفتن عوامل مساعد براى ريزش كه دربيمارى بلفاريت مزمن ديده مى شود و با توجّه به اين كه مهم ترين عامل يا علّت اين بيمارى ، باكترى «استافيلوكوك» است ، بر آن شديم تا اثر سرمه اِثمِد را بر روى اين ميكرو ارگانيسم (خُردْ سازواره) و ديگر باكترى هاى گرم مثبت و گرم منفى ، بررسى نماييم .
در اين مطالعه ، فعّاليت ضد ميكروبى سرمه اِثمِد نوع اسود ، با روش رقيق سازى در محيط جامد عليه دو باكترى گرم مثبت استافيلوكوكوس آرئوس و استافيلوكوكوس اپيدرميس ، و سه باكترى گرم منفى اشريشياكلى ، انتروباكتريو كلوآسه آ و كلبسيلا پنومونيه ، با در نظر گرفتن نورفلوكساسين ، به عنوان تركيب شاهد ، مورد استفاده قرار گرفت . حدّاقل غلظت مهارى سرمه اِثمِد در سه شرايط مختلف ، مورد ارزيابى قرار گرفت :
۱ . بلا فاصله پس از حل كردن سنگ در DMSO
۲ . بيست و چهار ساعت پس از حل كردن سنگ در DMSO
۳ . سه روز پس از حل كردن سنگ در DMSO
و نتايج به صورت MIC۱ MIC۲ وMIC۳ عليه استافيلوکوک آرئوس به دست آمد: MIC۳=۳۲ug/ml,MIC۲=۶۴ug/ml.MLC۱gt;۱۲۸ug/ml
آزمايش هاى ياد شده ، سه بار تكرار شدند. اين تركيب بر روى ساير باكترى هاى مورد استفاده ، بى اثر بود. نورفلوكساسين بر روى هر پنج باكترى به كار رفته ، مؤثّر و داراى MIC بين ۱۳ / ۰ تا يك ميكروگرم در ميلى ليتر بود. با توجّه به اين كه تركيب مورد آزمايش به صورت Crude مورد استفاده قرار گرفته است ، غلظت MIC=۳۲ug/ml قابل ملاحظه است و ادامه تحقيقات در مورد اين تركيب ، لازم است.
طرح دوم : تحقيق در مورد سرمه اِثمد اَحمرمجرى طرح: آقاى احمد سعادتفر . همكاران : دكتر مجيد محمودى ، دكتر عليرضا فرومدى و دكتر الهه كريميان .
سنگ سرمه اِثمِد نوع احمر ، تركيبى است با درجه خلوص نامشخّص كه در احاديث اسلامى بر استفاده از آن ، تأكيد شده و فوايد بسيارى براى سلامت دستگاه بينايى براى آن ذكر گرديده است ، بخصوص براى جلاى چشم ، رويانيدن مژه ، پيشگيرى از ريزش مژه ها ، گلوكم ، اشك ريزش ، و از بين بردن آلودگى ها و عفونت هاى چشم . لذا در اين تحقيق ، اثر ضدّ ميكروبى آن بر روى چند باكترى گرم مثبت و گرم منفى كه بعضى از آنها از علل بيمارى هاى چشمى هستند ، بررسى شد. نتايج به دست آمده ، نشان مى دهد كه سرمه اثمد احمر ، بر روى باسيلوس سابتيليس مؤثّر است و بر روى ساير باكترى هاى مورد استفاده ، فاقد اثر است. نورفلوكساسين به عنوان يك تركيب كنترل مثبت ، استفاده شده است .
اميد آن كه نگارش اين دانش نامه ، زمينه ساز تلاش بيشتر پژوهشگران مسلمان علوم پزشكى براى ارائه ذخاير گران بهاى علمى اهل بيت عليهم السلام به جهانيان گردد .