احمد بن محمّد بن ابی نصر بَزَنطی(ح 152 - 221 ق)

از اصحاب امام کاظم، امام رضا و امام جواد(ع) به شمار می آید.[۱] با توجّه به روایت الخرائج، ولادت او در سال ۱۵۲ ق است.[۲] بزنطی ازجمله شش فقیه بزرگ شیعه و از گروه سوم اصحاب امام کاظم و امام رضا(ع) است.[۳] پس از شهادت امام کاظم(ع)، در ابتدای امر، به همراه خانواده خود که مشهور به آل مهران بودند، در شمار قائلان به وقف قرار گرفت؛ امّا پس از مکاتباتی که با امام رضا(ع) داشت و معجزاتی که از ایشان دید، از مذهب وقف عدول کرد و در شمارِ یاران و خواصّ ایشان قرار گرفت.[۴] وفات وی در سال ۲۲۱ ق ثبت شده است.[۵]

مکانت حدیثی

بَزَنطی، از حدود ۱۲۰ تن از مشایخ، روایت کرده[۶] و چهل تن از شاگردانش از وی اخذ حدیث کرده اند. برخی استادان وی، عبارت اند از: اَبان بن عثمان، جَمیل بن دَرّاج، حمّاد بن عثمان، حمّاد بن عیسی، صفوان بن مِهران، عبد اللّٰه بن بُکَیر، عبد اللّٰه بن سِنان، معاویة بن عمّار. همچنین احمد بن محمّد بن خالد برقی، عبّاس بن معروف و محمّد بن حسین بن ابی خطّاب را از جمله شاگردان وی برشمرده اند.[۷] بر وثاقت، فقاهت، صداقت و پذیرش روایاتش اتّفاق نظر وجود دارد[۸] و از او به جلالت و عظمت، یاد کرده اند.[۹] وی نزد امام رضا(ع)، مرتبه و منزلتی والا داشت،[۱۰] بَزَنطی، از ثقات سه گانه ای است که تنها از افراد موثق حدیث نقل می کند: «لا یروون و لا یرسلون إلّا عمّن یوثق به».[۱۱]

احادیث و آثار

بَزَنطی در کتب اربعه، در هزار و ۴۴۷ سند، در موضوعات مختلف اعتقادی، فقهی و اخلاق واقع شده است. بَزَنطی، دارای تصنیفات بسیاری است. فهرست نویسان، برخی آثار وی را چنین بر شمرده اند: الجامع، معروف به جامع البزنطی؛[۱۲]مسائل الرضا(ع) ؛[۱۳] کتاب ما رواه عن الرضا(ع)[۱۴] و النوادر.[۱۵]


[۱] . رجال الطوسی: ص۳۳۲ ش۴۹۵۴ و ص۳۵۱ ش۵۱۹۶ و ص۳۷۳ ش۵۵۱۸.

[۲] . الخرائج و الجرائج : ج۱ ص۳۶۵ ح ۲۲ باب التاسع. در این نقل، بزنطی در پا سخ سؤال امام رضا(ع) که از سن وی پرسیده بود، می گوید: ۳۹ سال دارم. امام(ع) فرمود: سن من ۴۳ سال است. بنا بر این که ولادت ایشان (ع) در سال ۱۴۸ هجری واقع شده، با احتساب ۴۳ سال، این حادثه در سال ۱۹۱ ق اتّفاق افتاده است. بَزَنطی، در آن وقت، ۳۹ سال داشته و حدوداً در سال ۱۵۲ ق متولّد شده است.

[۳] . رجال الکشّی: ج۲ ص۸۳۰ ش۱۰۵۰.

[۴] . الغیبة، طوسی: ص۷۱ ح ۷۶، الخرائج و الجرائح : ج۲ ص۶۶۲ ح ۵، بحار الأنوار: ج۴۹ ص۳۶ ح ۱۷.

[۵] . الغیبة، طوسی: ص۷۱ ح ۷۶، رجال النجاشی: ص۷۵ ش۱۸۰.

[۶] . معجم رجال الحدیث: ج۲ ص۲۳۶ ش۸۰۰ و ج۲۳ ص۶۴ ش۱۵۲۲۵، مشایخ الثقات (الحلقة الاولی): ص۲۴۵-۲۶۷.

[۷] . معجم رجال الحدیث: ج۲ ص۲۳۶ – ۲۳۸ ش۸۰۰ و ج۲۳ ص۶۴ ش۱۵۲۲۵.

[۸] . رجال الکشّی: ج۲ ص۸۳۰ ش۱۰۵۰.

[۹] . رجال النجاشی: ج۱ ص۲۰۲ ش۱۷۸، الفهرست، طوسی: ص۶۱ ش۶۳، خلاصة الأقوال: ص۱۳ ش۱.

[۱۰] . رجال الکشّی: ج۲ ص۸۵۲ ش۱۰۹۹، قاموس الرجال: ج۱ ص۵۶۳ ش۵۰۲.

[۱۱] . عدّة الاُصول: ج۱ ص۱۵۴.

[۱۲] . رجال النجاشی: ج۱ ص۲۰۳ ش۱۷۸، الفهرست، طوسی: ص۶۱ ش۶۳، الفهرست، ابن ندیم: ص۳۶۸.

[۱۳] . الفهرست، ابن ندیم: ص۳۶۸ رسالة أبی غالب الزراری: ص۱۷۰ ش۵۳، قرب الإسناد: ص۳۴۷ – ۳۹۵.

[۱۴] . الفهرست، طوسی: ص۶۱ ش۶۳؛ الفهرست، ابن ندیم: ص۳۶۸.

[۱۵] . رجال النجاشی: ج۱ ص۲۰۳ ش۱۷۸، الفهرست، طوسی: ص۶۲ ش۶۳، مستطرفات السرائر: ص۲۵.