جابر بن عبدالله انصاری(م پس از 70 ق)

پدرش در پیمان عقبه اول و دوم با پیامبر(ص) بیعت کرد[۱] و او خود در پیمان عقبه دوم، جوان ترین نماینده انصار بود.[۲] پس از هجرت پیامبر(ص) به مدینه، وی از جوانانی بود که در بیشتر غزوه ها و سریه ها حضور داشت و تنها در غزوه بدر و اُحُد، غایب بود.[۳] وی در شمار منتقدان رویداد سقیفه بود و به امام علی(ع) و شناختن حقّ امامت او و جانشینی پیامبر(ص) برای ایشان، وفادار ماند.[۴] او از نخستین بیعت کنندگان با امام علی(ع) به خلافت بود[۵] و در جنگ صفّین، در کنار ایشان به جنگ با معاویه برخاست. از اولین زائران قبر سیدالشهداء(ع) در اربعین ایشان بود. در سال ۷۰ ق، در زمان عبد الملک، یا در سال ۷۸ ق، در ۹۴ سالگی در گذشت.[۶]

مکانت حدیثی

جابر، از امامان شیعه، نقل حدیث کرده است و امام صادق و امام کاظم(ع) نیز به نقل از امام باقر(ع)، چند حدیث نبوی از او نقل کرده اند.[۷] جابر، در شمارِ آن گروه از صحابیان است که شیعه و سنّی در وثاقت و جلالت او، اتّفاق نظر دارند. منابع امامی، جابر را نه تنها در شمارِ اصحاب خاص و برگزیده امام علی(ع) می دانند،[۸] بلکه او را در شمارِ اصحاب امام حسن، امام حسین، امام زین العابدین و امام باقر(ع) شمرده اند.[۹] بر اساس روایتی، پیامبر(ص)، طول عمر جابر را پیش بینی کرده و از او خواسته بود تا سلام ایشان را به امام باقر(ع) برساند.[۱۰] او از محدّثانی چون طلحة بن عبید اللّٰه، عمّار، مُعاذ بن جَبَل و ابو سعید خُدْری، اخذ حدیث کرده است[۱۱] و شماری از تابعیان چون سعید بن مسیب، عطاء بن ابی ریاح، مجاهد بن جُبیر و حسن بصری، از او نقل حدیث  کرده اند.[۱۲]

احادیث و آثار

جابر، در شمار صحابیان پُر حدیث به شمار می آید.[۱۳] در منابع حدیثی اهل سنّت، هزار و ۵۴۰ حدیث به نقل از پیامبر(ص) از طریق جابر به ثبت رسیده که از آن میان، شصت حدیث مشترک میان صحیح بخاری و صحیح مسلم، ۲۶ حدیث از مفردات بخاری و ۱۲۶ حدیث از مفردات مسلم هستند.[۱۴] احمد بن حنبل، در مسند جابر، هزار و ۱۸۵ حدیث از او در موضوعات فقهی، اخلاقی، تربیتی، ملاحم و جز آنها نقل کرده است.[۱۵]

از وی در منابع روایی شیعه، ۲۸ روایت[۱۶] در امامت و فضائل امام علی(ع) و اهل بیت پیامبر(ع) به چشم می خورد. وی راوی حدیث های مشهور «لوح»[۱۷]، «غدیر»،[۱۸] «ثقلین»،[۱۹] «أنا مدینة العلم و علی بابها»،[۲۰] «منزلت»،[۲۱] «ردّ الشمس»[۲۲] و «سدّ الأبواب» است.[۲۳]


[۱] . رجال الکشّی: ج۱ ص۲۱۷ ح ۸۷.

[۲] . صحیح البخاری: ج۳ ص۱۴۱۳، المعارف: ص۳۰۷.

[۳] . المعارف: ص۳۰۷.

[۴] . قرب الإسناد: ص۷۹، رجال الکشّی: ج۱ ص۱۷۸ ش۷۸، ص۲۲۴ ش۹۰ و ص۲۳۵ ش۹۳.

[۵] . الجمل: ص۱۰۵.

[۶] . اُسد الغابة: ج۱ ص۴۹۴، سیر اعلام النبلاء: ج۳ ص۱۹۴، مروج الذهب: ج۳ ص۱۲۲.

[۷] . الکـافی: ج۱ ص۵۳۲ و ج۲ ص۳۷۳ و ج۵ ص۵۲۸، عیـون أخـبار الرضا(ع) : ج۱ ص۴۷ و ج۲ ص۷۴.

[۸] . رجال البرقی: ص۳، الجمل: ص۱۰۵.

[۹] . رجال البرقی: ص۷، ۸ و ۹، رجال الطوسی: ص۳۱ ش۱۳۴، ص۵۹ ش۴۹۸، ص۹۳ ش۱۹۲۱، ص۹۹ ش۹۶۴، ص۱۱۱ ش۱۰۸۷ و ص۱۲۹ ش۱۳۱۱.

[۱۰] . الکافی: ج۱ ص۳۰۴ ح ۴، الإرشاد: ج۲ ص۱۵۸.

[۱۱] . تاریخ دمشق: ج۱۱ ص۲۰۸، تهذیب الکمال: ج۴ ص۴۴۴.

[۱۲] . تاریخ دمشق: ج۱۱ ص۲۰۸.

[۱۳] . الاستیعاب: ج۱ ص۲۹۳، اُسد الغابة: ج۱ ص۴۹۳.

[۱۴] . تهذیب الأسماء : ج۱ ص۱۴۲.

[۱۵] . مسند ابن حنبل: ج۵ ص۵ ـ ۲۲۱.

[۱۶] . معجم رجال الحدیث: ج۴ ص۱۵ ش۲۰۱۸.

[۱۷] . الکافی: ج۱ ص۵۳۲ ح ۹.

[۱۸] . الغدیر: ج۱ ص۲۱ ش۲۲.

[۱۹] . بصائر الدرجات: ص۴۱۴ ح ۵.

[۲۰] . المناقب، ابن شهر آشوب: ج۲ ص۳۴.

[۲۱] . معانی الأخبار: ص۷۴، سنن الترمذی: ج۵ ص۶۴۱ ح ۳۷۳۰.

[۲۲] . الإرشاد: ج۱ ص۳۴۵ ـ ۳۴۶.

[۲۳] . المناقب، ابن شهر آشوب: ج۲ ص۱۸۹ ـ ۱۹۰.