وإنّما حملنا على الاستحباب لما روياه فى الموثّق كالصحيح عن ابن أبى عُمَير ، عن بعض أصحابنا ، عن عبد الحميد الطائى ، قال : قلت لأبى عبد اللّه عليه السلام : أتزوج المرأة وأدخل بها ولا أعطيها شيئا؟ قال : نعم ، يكون دينا عليك؛۱
و آن را حمل بر استحباب كرديم به خاطر روايت موثق كه مانند صحيح است مى باشد . ابن ابى عمير از بعضى از اصحاب ما از عبدالحميد طايى نقل مى كند كه گفت : به امام صادق عليه السلام عرض كردم كه با زنى ازدواج مى كنم و با او آميزش مى كنم ولى چيزى به او نمى دهم ؟ حضرت فرمود : مى شود اما به او بدهكار مى شوى .
سخن در نحوه حل و جمع اخبار و بحث هايى مانند حمل بر ضرورت و اضطرار و تقيه و نيز بحث از ناسخ و منسوخ و نظر كردن به وضعيت زمانه و تأثير زمان و مكان در موضوع و حكم شرعى ، فراوان است ، اما جهت اشاره اى كوتاه به برخى موانع فهم حديث از ديدگاه مجلسى ، اين بحث دراز دامن را در همين جا به پايان مى بريم .
موانع فهم حديث
فهم معناى حديث ، مانند هر متن معنادار ديگرى ، ضابطه دار و روشمند است و نمى توان هر معنايى را بدان نسبت داد . اين فهم ، تنها در صورتى با مقصود گوينده و نويسنده مطابقت مى كند و يا حدّاقل به آن نزديك مى شود كه از روش عقلايى حاكم بر فهم متون ، پيروى كند و در چنبره موانع و آفات ، گرفتار نشود كه در اين صورت ، به سوء فهم منتهى مى گردد.
بى توجّهى به اين روش عقلايى و عواملى كه اقتضاى فهم حديث را فراهم مى آورند مانع تحقّق فهم حديث مى گردد و مانند هر علّتِ معلول ديگرى ، به عنوان جزء اصلى و بخش اوليه سبب وجودى فهم درست حديث ، ناگزير از فراهم آوردن آنيم.
اما اگر موانعى را كه از فهم درست حديث ، جلوگيرى مى كند ، و از تأثير مقتضى به دست آمده جلو مى گيرد ، برطرف نكرده و از آنها غفلت كنيم ، به راحتى همه زمينه ها و قابليتهاى گِرد آمده در سير فهم حديث خنثى مى شود و ما از دستيابى به فهم درست حديث ، محروم مى شويم و همه سرمايه هاى به دست آمده از چنگ ما رُبوده مى شود.به