هدايت كند . اما اين كه اين موضوع ها و مطالب به گونه اى منظم ومرزكشى و جدا شده و به نسبت مساوى در قرآن آمده باشد نيست . قرآن در هر سوره و بلكه در هر آيه به مقدار متناسب با نياز از هر يك از موضوعات چهارگانه بهره مى برد و در عين حفظ انسجام و ارتباط هدفمند ، از تنوع و ظرافت نيز برخوردار است. ۱
اندكى از بحث خود دور شديم ، اينك نمونه هايى را مى آوريم كه مجلسى رحمه الله به جهت تعارض اخبار ، از ظهور اوليه خبر دست كشيده و امر را بر استحباب و نهى را بر كراهت حمل كرده است . ابتدا موردى از حمل بر استحباب را مى آوريم .
اين نمونه در باره موش است كه مى دانيم پاك است و مانند سگ و خوك نيست كه نجاست ذاتى داشته باشد . روايات متعدد بر اين مطلب دلالت دارند و برخى از آنها را شيخ صدوق در كتاب الطهارة از جامع حديثى خويش و برخى ديگر را مجلسى در شرح خود بر آن آورده است ۲ . در برابر اينها روايتى از على بن جعفر رسيده است كه از برادر بزرگوار خود امام موسى كاظم عليه السلام چنين پرسيده است :
سألته عن الفأرة الرطبة قد وقعت فى الماء ، تمشى على الثياب ، أيُصلّى فيها ؟ قال : اغسل ما رأيت من أثره ، وما لم تره فانضحه بالماء ؛از امام عليه السلام در باره موش خيسى كه در آب افتاده و روى لباس راه رفته ، سؤال كردم آيا مى شود در آن لباس نماز خواند ؟ حضرت فرمود : هر چه از اثر آن مى بينى بشوى و آن قسمت را كه چيزى نمى بينى آب بپاش .
كه به دليل امر به غسل لباس براى صلاة دلالت بر نجس شدن لباس در اثر مشى موش داردو در نتيجه سبب ، يعنى موش هم بايد نجس باشد . مجلسى به جهت اخبار فراوان دسته اول كه طهارت موش را اثبات مى كند مى گويد :
اين روايت به خاطر جمع بين اخبار بر استحباب حمل مى شود . علاوه بر اين كه امر به شستن لباس به ويژه براى نماز اعم از اين است كه به خاطر نجاست باشد [چون ممكن است به جهت رفع كثافت باشد] .۳
1.البيان فى تفسير القرآن ، ترجمه نجمى و هريسى ، نشر مهر ، قم ، ۱۳۹۵ ه ق ، ص ۹۳ .
2.روضة المتقين ، ج ۱ ، ص ۷۲ .
3.همان ، و نيز ر . ك : ص ۷۳ .