را نسبت به اين نزاع دوم ، مجمل و بى طرف مى داند و احتمال آن كه حديث فقط به تفخيذ و رابطه عدم انزال و غسل برگردد و يا آن كه دخول در دبر را شامل شود ، مساوى مى داند و در توضيح عبارت سائل «فيما دون الفرج» ـ كه نسخه «او فيما دون ذلك» هم دارد ـ چنين مى گويد:
أى يفخّذها أو الأعمّ منه ومن وطئ الدبر... وللإجمال لا يمكن الاستدلال به من الطرفين ، ولمّا كان فى وقت السؤال كان القرائن الحالية والمقالية ولم تنقل حصل الإجمال؛۱يعنى زن را تفخيذ نمايد يا اعم از اين كه تفخيذ و دخول در دُبر كند ... و چون در عبارت ، اجمال وجود دارد ، استدلال براى هر دو وجه (تفخيذ و دخول در دُبر) مقدور نيست و از آنجايى كه هنگام پرسش از امام۷ قرينه حالى و مقالى وجود داشته اما نقل نشده ، حكم مسئله مجمل است .
مجلسى رحمه الله خود به اين مبنا ، يعنى به دست آوردن قرينه ها ، ملتزم است و ما سه گونه متداول از قرينه هاى داخلى ، يعنى تعليل امام ، سؤال و فهم راوى را تشريح نموده و سپس نمونه هايى را ارائه مى دهيم .
قرينه هاى داخلى
تعليل امام
يكى از قرينه هاى داخلى مؤثّر در فهم حديث ، علّت آورده شده از سوى امام عليه السلام در صدر و ذيل آن است؛ علّتى كه گوينده حديث ، حكم خود را به آن مستند كرده است . اين علّتها ـ كه بيشتر در دنباله حكم ، بازگو مى شود ـ در موارد بسيارى از سوى محدثان و فقيهان ، مورد استفاده قرار گرفته است و ايشان ، مراد واقعى و منظور حقيقى حديث را با توجّه به تعليلها بيان داشته اند و مباحث نظرى و تطبيقى آنها ، موجب گشودن بحث مستقل و خاصّى در علم فقه و اصول فقه شده ۲ و مثال مشهور اين بحث «حرّم الخمر ، لأنّه مسكر» در بسيارى از كتابها ، تكرار شده است .