اين عناوين ، قالب همه كارهاى ناشايسته اى است كه اسلام آنها را ممنوع كرده است و قرآن آنها را موجد موانع شناخت مى داند .
در اين جا نخست بايد ديد كه معنا و مقصود از اين عناوين چيست ؟ و سپس توضيح دهيم كه چگونه اين امور ، طبيعت نخستين آينه ذهن را تغيير مى دهد و جلو ديده عقل و قلب را مى گيرد و انسان را از شناخت حقيقت محروم مى نمايد .
1 . ظلم
ظلم در لغت
شايد بعضى تصور كنند كه مفهوم ظلم آن قدر روشن و بديهى است كه نيازى به توضيح و تبيين ندارد ، ولى با مراجعه به كتب لغت و بررسى موارد كاربرد اين واژه به ويژه در قرآن و حديث ، مشخص مى شود كه مفهوم اين واژه چندان هم روشن و بديهى نيست . در كتاب مفردات راغب ظلم ، اين گونه معنا شده است :
الظلم عند اهل اللغة و كثير من العلماء وضع الشى ء فى غير موضعه المختص به ، اما بنقصان او بزيادة و اما بعدول عن وقته و مكانه.۱ظلم نزد اهل لغت و بسيارى از دانشمندان عبارت است از نهادن چيزى در غير جاى ويژه آن يا كمتر و يا بيشتر ، و يا آن را در وقت و مكان خود انجام ندادن.
در نظام آفرينش هر چيز جايگاه و حد ويژه اى دارد كه اگر در آن حد و جايگاه قرار گرفت ، عدل و اگر قرار نگرفت ، ظلم تحقق يافته است . اگر از اندازه اى كه بايد باشد ، كمتر شد ظلم است و اگر بيشتر هم شد ، ظلم است؛ اگر در زمانى و مكانى كه بايد انجام شود ، انجام نشد نيز ظلم است .
بنا بر اين ، ظالم كسى است كه جايگاه و حد واقعى كارهاى خود را رعايت نمى كند و متقابلاً عادل به كسى گفته مى شود كه جايگاه و حد واقعى كارهاى