شده بود ، و در اين حديث ، در ارتباط با ادراك زيبايى و زشتى كردار انسان است . ۱
بنا بر اين ، از ديدگاه قرآن و حديث ، آينه ذهن ، تا وقتى طبيعت اوليه خود را از دست نداده است ، حقيقت نماست؛ يعنى به انسان نشان مى دهد كه حق كدام است و باطل كدام ؟ كدام سخن حق است و كدام سخن باطل ؟ وچه كارى زشت است و چه كارى زيبا؟ ولى اگر آينه ذهن ، طبيعت اوليه خود را از دست بدهد ، نمى تواند حقيقت نما باشد . و آنچه موجب مى شود كه طبيعت نخستينِ آينه ذهن تغيير كند ، كردار ناشايسته انسان و به تعبير قرآن «مَّا كَانُواْ يَكْسِبُونَ» است .
كردار ناشايسته ، آينه پاك و بى رنگ ذهن را آلوده و تيره مى كند و به تعبير قرآن كريم موجب «رين» و زنگار قلب مى شود و با تيره شدن آينه ذهن و تغيير طبيعت نخستين آن ، واقع نمايى از اين آينه ، و توانايى شناخت هاى عقلى و قلبى از انسان سلب مى گردد .
اعمالى كه آينه عقل را تيره مى كند
مسئله مهم در اين جا مشخص كردن كارهاى ناشايسته اى است كه موجب تيرگى آينه عقل مى شود . بايد ديد قرآن كه مى گويد كردار ناشايسته انسان زنگارهايى توليد مى كند كه آينه قلب را تيره و واقع نمايى را از آن سلب مى نمايد ، آيا مشخص كرده است كه چه كارهايى موجب اين تيرگى مى شود يا خير؟
پاسخ اين است كه قرآن اعمالى را كه موجب تيرگى آينه قلب مى شود مشخص كرده است و آنچه اين كتاب آسمانى در اين زمينه آورده است جان كلام در باب موانع شناخت هاى عقلى و قلبى است . اين اعمال عبارت از : ظلم ، كفر ، اسراف و فسق است .