مسئله نسخ در كتاب « الكافي » و ديدگاه كليني - صفحه 54

... إِنَّ الْحَدِيثَ ينْسَخُ كَمَا ينْسَخُ الْقُرْآن؛۱ حديث نيز به مانند قرآن ، نسخ مى شود .
اين روايت ، به لحاظ سند ، صحيح است و به لحاظ دلالت ، صريح ؛ لذا جاى خدشه در آن وجود ندارد. سيد مرتضى نيز تصريح به جواز نسخ اخبار به اخبار دارد. ۲
آرى! ممكن است گفته شود كه نسخ سنّت به سنّتْ امكان ندارد؛ زيرا سنّت ، كه خود ، شارح و مفسّر قرآن و بيانگر موارد نسخ آن است، چگونه ممكن است خود ، دچار نسخ شود؟ در پاسخ ، ممكن است بگوييم كه به همان دليل و مصلحتى كه نسخ اصل قرآن و مفسَّر وجود دارد، پا به پا در شارح و مفسِّر نيز وجود خواهد داشت.
در نتيجه ، به دليل صحّت روايت و صراحت دلالت آن، مفاد و مفهوم روايت ، قابل قبول است و بايد به آن ملتزم شد ؛ ليكن به لحاظ مصداقى بايد پذيرفت كه به لحاظ مصداق ، چنين نسخى، نه تنها در الكافى ، روايتى وجود ندارد، بلكه در ديگر منابع روايى نيز حديث معتبر و مسئله قابل توجّهى به چشم نمى خورد. ۳

2 . اقسام نسخ به لحاظ منسوخ

با پذيرش اصل نسخ در آيات تشريعى الهى ـ كه براى بيان احكام خدا نازل مى شود ـ ، در مقام تصوّر و تصوير اشكال آن ، ممكن است در قالب يكى از اين صُور باشد: نسخ حكم قرآن بدون نسخ تلاوت آيه ، نسخ تلاوت آيه بدون نسخ حكم آن ، نسخ حكم قرآن همراه با نسخ تلاوت آيه .

يك . نسخ حكمْ بدون نسخ تلاوت

آنچه تاكنون در باره نسخ آيات قرآن گفته شد ، همگى مربوط به نسخ حكم ، بدون

1.همان ، ص ۶۴ .

2.العدّة فى اُصول الفقه، ج ۲، ص ۵۰۳.

3.تلخيص المقباس، ص ۲۶۲.

صفحه از 72