قضا و قدر در لغت، قرآن و حدیث
پرسش :
قضا و قدر در لغت، قرآن و حدیث به چه معناست؟
پاسخ :
يك . «قضا» و «قدر» در لغت
قضا، از ريشه «قضى» به معناى استوار نمودن كارى و قرار دادن آن در جهت فلسفه وجودى آن است . ابن فارس در اين باره مى گويد :
القاف والضادّ والحرف المعتلّ أصلٌ صحيحٌ يَدلّ على إحكام الأمر وإتقانه وإنفاذه لجهته . قال اللّه تعالى : «فَقَضَهُنَّ سَبْعَ سَمَـوَاتٍ فِى يَوْمَيْنِ» (فصّلت / ۱۲) أي أحكم خلقهنّ . . . والقضاء : الحكم، قال اللّه سبحانه في ذكر من قال : «فَاقْضِ مَا أَنتَ قَاضٍ» (طه / ۷۲) أي : اصنع واحكم، ولذلك سمّى القاضيقاضيا، لأنّه يحكم الأحكام ويُنفذها ... .[۱]
قاف و ضاد و يا، ريشه صحيح است كه بر اتقان كار و استحكام آن و نافذ بودنش دلالت مى كند . خداوند متعال مى فرمايد : «پس آنها را [به صورت ]هفت آسمان، در دو هنگام، مقرر داشت» . يعنى آفرينش آنها را محكم كرد... . و قضا، حكم كردن است . خداوند پاك، گفته است : «هر حكمى كه مى خواهى، بكن» يعنى بساز و حكم كن و از همين رو، قاضى را «قاضى» ناميده اند ؛ چرا كه حكم مى دهد و آن را اجرا مى كند .
قَدَر، از ريشه «قدر» به معناى حد و اندازه چيزى و گوهر و پايان آن است، و تقدير، به معناى مشخّص كردن اندازه چيزى . ابن فارس در تبيين اين واژه مى گويد :
القاف والدّال والراء، اصل صحيح يدلّ على مبلغ الشيء وكنهه ونهايته، فالقَدْر : مبلغ كلّ شيء، يقال : قدره كذا، أي مبلغه، وكذلك القَدَر ... والقَدْر : قضاء اللّه تعالى الأشياء على مبالغها ونهاياتها الّتي أرادها لها، وهو القَدَر أيضا .[۲]
قاف و دال و راء، ريشه صحيح است كه بر مقدار و كنه و پايان چيز دلالت دارد . پس «قدْر»، يعنى مقدار هر چيز . گفته مى شود : مقدارش چنين است، يعنى اندازه اش . و همين طور است قَدَر... . قَدْر، قضاى خداوند درباره مقدار و انتهاى اشياست كه خواسته چنان شوند . قَدَر هم همين طور است .
دو . قضا و قدر، در قرآن و حديث
قضا و قدر، در قرآن و حديث، كاربردهاى متعدّدى دارند . طبق حديثى از امام على عليه السلام، كلمه «قضاء» در قرآن، در ده معنا به كار رفته است ؛[۳]امّا در اين مبحث، مقصود از «قَدَر»، هندسه اشيا و اندازه آنها، و مقصود از «قضا»، حكم به تحقّق آنهاست .
به سخن ديگر، هر پديده براى تحقّق، مقدّماتى دارد كه «قَدَر» و «قضا»، دو مقدّمه مهم و اساسىِ آنها هستند ؛ يكى اندازه گيرى و ديگرى فرمان تحقّق . امام كاظم عليه السلام در تبيين مقدّمه نخست مى فرمايد :
هُوَ الهَندَسَةُ مِنَ الطُّولِ وَالعَرضِ وَالبَقاءِ.[۴][قَدَر،] اندازه در درازا و پهنا و ماندگارى است .
و در حديثى ديگر مى فرمايد :
تَقديرُ الشَّيءِ مِن طولِهِ وَعَرضِهِ .[۵]اندازه چيز در درازا و پهناى آن است .
نيز در حديثى از امام رضا عليه السلام آمده است :
هُوَ وَضعُ الحُدودِ مِنَ الآجالِ وَالأَرزاقِ وَالبَقاءِ وَالفَناءِ .[۶][قَدَر،] تعيين حدود اجل ها، روزى ها و ماندن و فانى شدن است .
بدين سان، خداوند متعال پيش از انجام دادن هر كار و پديد آوردن هر پديده، نخست، محدوده وجودى آن را از هر نظر، معيّن مى كند . آن محدوده، «قَدَر» و اين عمل، «تقدير» ناميده مى شود . پس از تقدير، نوبت به مقدّمه دوم، يعنى «قضا» مى رسد . امام رضا عليه السلام در تفسير اين مقدّمه در حديثى مى فرمايد :
القَضاءُ : هُوَ الإِبرامُ وَإِقامَةُ العَينِ .[۷]قضا، استوارسازى و به عرصه وجود آوردن است .
در اين مرحله، خداوند متعال، آنچه را تقدير كرده، در خارجْ تحقّق مى دهد . به تعبير ديگر، وجود عينىِ هر پديده، در واقع، استوار نمودنِ وجود تقديرىِ آن است .
بنا بر اين، قَدَر، بر قضا مقدّم است، اگر چه در گفتار و نوشتار، قضا براى سهولت در به كارگيرى آنها، مقدّم مى شود .
[۱]معجم مقاييس اللغة : مادّه «قضى» .
[۲]معجم مقاييس اللغة : مادّه «قدر» .
[۳]ر . ك : ص ۱۴۵ ح ۵۷۶۳ .
[۴]ر . ك : ص ۱۵۰ ح ۵۷۶۴ .
[۵]. ر . ك : ص ۱۵۰ ح ۵۷۶۵ .
[۶]. ر . ك : ص ۳۷۶ ح ۶۰۳۶ .
[۷]. ر . ك : ص ۱۵۲ ح ۵۷۶۶ .
بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت