سختى هاى سازنده
پرسش :
آیا ممکن است سختی ها و گرفتاری های انسان گناهکار، برای ساختن شخص باشد؟
پاسخ :
حكمت بخشى از شُرور و سختى ها و گرفتارى هاى زندگى، آزمودن انسان و سازندگى اوست. قرآن كريم ، تصريح مى كند كه انسان به وسيله «شر» و «خير» ، آزمايش مى شود :
«وَ نَبْلُوكُم بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةً.[۱]و شما را از راه آزمايش به بد و نيك ، مى آزماييم» .
شر ، شامل انواع سختى ها، بيمارى ها و مشكلات زندگى ، و خير ، شامل انواع نعمت ها و خوشى هاست.
در حديثى از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه : امير مؤمنان ، بيمار شد و جمعى به عيادت رفتند. ايشان در جواب احوالپرسى ، بر خلاف متعارف فرمود : «أصبحت بشرّ». عيادت كنندگان كه انتظار اين گونه پاسخ را از امير مؤمنان نداشتند ، با تعجّب پرسيدند : «سبحان اللّه ! اين ، كلام مثل توست؟» و ايشان در پاسخ فرمود :
يَقولُ اللّهُ تَبارَكَ وتَعالى : «وَ نَبْلُوكُم بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةً وَ إِلَيْنَا تُرْجَعُونَ» ، فَالخَيرُ الصِّحَّةُ وَ الغِنى ، وَ الشَّرُّ المَرَضُ وَ الفَقرُ ابتِلاءً وَ اختِبارا.[۲]خداى متعال مى فرمايد: «و شما را از راه آزمايش به بد و نيك مى آزماييم...» . خير ، صحّت و غناست و شر، بيمارى و فقر است به خاطر آزمايش و انتخاب.
آيه اى كه در كلام امير مؤمنان آمده ، دليل روشنى است بر اين كه حكمت بخشى از مصائب ، «آزمايش» است تا انسان ، در نتيجه شكيبايى و موفّقيت در امتحان ، به كمال برسد. اين معنا در آيه اى ديگر ، چنين آمده است :
«وَلَنَبْلُوَنَّكُم بِشَىْ ءٍ مِّنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَ لِ وَ الْأَنفُسِ وَ الثَّمَرَ تِ وَبَشِّرِ الصَّـبِرِينَ.[۳]و قطعا شما را با چيزى از ترس و گرسنگى و كاهش در اموال و جان ها و محصولات مى آزماييم ، و شكيبايان را مژده بده» .
بر اين اساس ، شُرور و سختى هايى كه براى آزمون و سازندگى انسان اند ، نه تنها منافاتى با عدالت و حكمت خداوند ندارند ، بلكه عين حكمت اند. امام على عليه السلام مى فرمايد :
أَيُّها النّاسُ إنَّ اللّهَ قَد أعاذَكُم مِن أَن يَجورَ عَلَيكُم ، وَ لَم يُعِذكُم مِن أَن يَبتَليَكُم.[۴]هلا اى مردمان! خداوند ، شما را پناه داده كه به شما ستم نكند و پناه نداده كه شما را مبتلا نكند.
گفتنى است كه آزمايش الهى ، به منظور كشف حقيقت براى خودِ انسان و يا ديگران نيست ؛ بلكه براى اين است كه استعدادهاى نهفته انسان ، به اراده و اختيار او پرورش يابند ، به گونه اى كه آنچه را در درون دارد ، آشكار كند. امام على عليه السلام مى فرمايد :
أَلا إنَّ اللّهَ تعالى قَد كَشَفَ الخَلقَ كَشفَةً ، لا أَنَّهُ جَهِلَ ما أَخفَوهُ مِن مَصونِ أسرارِهِم وَ مَكنونِ ضَمائِرِهِم ، وَلكِن ليَبلوَهُم أَيُّهُم أَحسَنُ عَمَلاً ، فَيَكونَ الثَّوابُ جَزاءً وَ العِقابُ بَواءً.[۵]هان! بدانيد كه خداوند متعال ، [پنهانى هاى] مردم را آشكار كرد ، نه از سرِ اين كه نمى دانست نگاهدارِ چه اسرارى هستند يا در درون خود ، چه پنهان كرده اند؛ بلكه براى اين كه آنان را بيازمايد كه كدامشان از جهت عمل ، بهتر است تا ثواب ، پاداش و عقاب ، تقاص آنان باشد.
جان انسان، همانند جسم او در سختى ها پرورش مى يابد و آب داده و پولادين مى گردد. امام على عليه السلام در پاسخ به پندار كسانى كه تصوّر مى كردند زندگى در شرايط سخت و تغذيه ساده ، موجب ضعف و ناتوانى جسمى مى گردد ، مى فرمايد :
أَلا وَ إِنَّ الشَّجَرَةَ البَرِّيَّةَ أَصلَبُ عودا ، وَ الرَّواتِعَ الخَضِرَةَ أَرَقُّ جُلودا وَ النّابِتاتِ العِذيَةَ أَقوى وَ قودا وَ أَبطَأ خُمودا.[۶]بدانيد كه درخت بيابانى [كه آب كمتر مى خورد،] چوبش سخت تر ، و درختان سبز ، پوستشان نازك تر است و شعله آتش گياهان صحرايى، افروخته تر و خاموشى آنها ديرتر است.
در نظام حكيمانه جهان ، سختى ها و مشكلاتى كه به اهل ايمان مى رسند ، به منظور پرورش استعدادهاى درونى و تكامل آنهايند. در واقع ، خداوند متعال ، جان دوستان خود را در اين جهان ، با بلا تغذيه مى نمايد و به تعبير زيباى پيامبر خدا :
إنَّ اللّهَ لَيُغَذّى عَبدَهُ المُؤمِنَ بِالبَلاءِ ، كَما تُغَذِّى الوالِدَةُ وَلَدَها بِاللَّبَنِ.[۷]خداوند ، بنده مؤمنش را با بلا تغذيه مى كند ، همان گونه كه مادر ، فرزندش را با شير تغذيه مى كند.
نيز هر كس در بزم الهى مقرّب تر است ، جام بلا بيشترش مى دهند ، چنان كه در حديثى ديگر از پيامبر خدا آمده است :
ما كَرُمَ عَبدٌ عَلَى اللّهِ إِلّا ازدادَ عَلَيهِ البَلاءَ.[۸]هيچ بنده اى در نزد خداوندْ گرامى نشد ، مگر كه [خدا] بلا را بر او افزون كرد.
درست به همين دليل است كه كه رهبران بزرگ الهى ، بيش از ديگران در اين جهان ، محنت ديده و بلا كشيده اند. امام صادق عليه السلام در حديثى مى فرمايد :
إنَّ أَشَدَّ النّاسِ بَلاءً الأَنبياءُ ثُمَّ الَّذينَ يَلونَهُم ، ثُمَّ الأَمثَلُ فَالأَمثَلُ.[۹]گرفتارترينِ مردم به بلا ، پيامبران و پس از آنها دنباله روانِ آنها و آن گاه ، شريف ترين هايند.
و در حديثى ديگر مى فرمايد :
إِنَّما يَبتَلى اللّهُ تَبارَكَ وَ تَعالى عِبادَهُ عَلى قَدرِ مَنازِلِهِم عِندَهُ.[۱۰]خداوندِ خجسته و والا ، بندگانش را به اندازه جايگاهى كه در نزد او دارند ، گرفتار مى كند.
بنا بر اين ، مصائب (گرفتارى هاى) زندگى ، دو جهت مى توانند داشته باشند : گاه براى مجازات و تأديب و تطهيرند و گاه براى پرورش استعدادها و كماليابى نفْس ها و البتّه ، محنت هاى اولياى الهى ، از قسم دوم اند. از اين رو ، در جريان برخورد يزيد بن معاويه با امام زين العابدين عليه السلام ، هنگامى كه يزيد ، آيه : «وَ مَآ أَصَـبَكُم مِّن مُّصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ ؛[۱۱]و هر [ گونه ] مصيبتى به شما برسد ، به سبب دستاورد خودِ شماست» را قرائت كرد و اين چنين ، مصائب واردشده بر اهل بيت امام حسين عليه السلام را مجازات الهى معرّفى نمود ، امام زين العابدين عليه السلام در پاسخ فرمود :
ليست هذه الآية فينا ، إنّ فينا قول اللّه عز و جل : «مَآ أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٍ فِى الْأَرْضِ وَ لَا فِى أَنفُسِكُمْ إِلَا فِى كِتَـبٍ مِّن قَبْلِ أَن نَّبْرَأَهَآ» .[۱۲]اين آيه درباره ما نيست. درباره ما اين سخن خداوند متعال است كه : «هيچ مصيبتى نه در زمين و نه در نفْس هاى شما [به شما] نمى رسد ، مگر پيش از آن كه آن را پديد آوريم ، در كتابى است» .
جالب توجّه است كه همه آنچه درباره حكمت مصائب بيان كرديم ، در اين حديث كوتاه پيامبر خدا مى توان ملاحظه كرد كه :
إنَّ البَلاءَ لِلظّالِمِ أدَبٌ ، و لِلمُؤمِنِ امتِحانٌ ، و لِلأَنبِياءِ دَرَجَةٌ ، و لِلأَولِياءِ كَرامَةٌ.[۱۳]بلا ، براى ستمگر تنبيه است و براى مؤمن ، امتحان و براى پيامبران ، درجه و براى اوليا ، كرامت.
[۲]بحارالأنوار : ج ۸۱ ص ۲۰۹ .
[۴]ر . ك : نهج البلاغة : خطبه ۱۰۳ .
[۵]ر . ك : نهج البلاغة : خطبه ۱۴۴ .
[۶]نهج البلاغة : نامه ۴۵ .
[۷]بحار الأنوار : ج ۸۱ ص ۱۹۵ .
[۸]بحار الأنوار : ج ۹۶ ص ۲۸ .
[۱۰]الأمالى ، مفيد : ص ۲۴ .
بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت