مراد از اولو الأمر: هر زمامدار

پرسش :

آیا به قول اهل سنت، اولو الامر هر زمامداری است، خوب باشد یا بد، عاقل باشد یا فاسد؟



پاسخ :

آیه اولو الأمر:

یا أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ أَطِیعُواْ اللَه وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَ أُوْلِی الْأَمْرِ مِنکمْ.[۱]

ای کسانی که ایمان آورده اید! از خدا اطاعت کنید و از پیامبر و اولو الأمر خود، اطاعت نمایید.

این نظریه، که بیشتر اهل سنّت، آن را پذیرفته اند، بدین معناست که اطاعت از هر کس که به هر طریقی زمام امور جامعه اسلامی را به دست گرفته، واجب است و قیام بر ضدّ او، جایز نیست و شکستن بیعتش حرام است. مستند این فتوا و دیدگاه، روایاتی ساختگی[۲]مانند این سخن است:

شخصی به نام سلَمة بن یزید، از پیامبر خدا(ص) پرسید: اگر زمامدارانی بر ما حکم رانند که حقّ خود را از ما طلب کنند، ولی از دادن حقوق ما امتناع ورزند، چه وظیفه ای داریم؟ پیامبر(ص) با شنیدن این سخن، روی از او برگرداند! سلمه، دوباره پرسش خود را تکرار کرد. این بار، یکی از حاضران به نام اشعث بن قیس، وی را به عقب کشید و گفت: «اِسْمَعُوا وَ أطیعُوا، فإنَّما علیهم ما حُمِّلُوا وَ علیکم ما حُمِّلْتُم؛ حرف آنها را بشنوید و اطاعتشان کنید که آنها، مسئول کار خویش اند و شما، مسئول کارهای خود هستید».[۳]

در روایت دیگری آمده است: پس از این که اشعث، او را به عقب کشید، پیامبر(ص) فرمود:

حرف آنها را بشنوید و از آنها اطاعت کنید که آنها، مسئول کار خویش هستند و شما، مسئول کار خود هستید.[۴]

چنان که می بینید، این سخن می خواهد دو مطلب را در اذهان مردم، جای گیر کند:

۱. پاسخ گویی به مسائل سیاسی در شأن پیامبر خدا( نیست! از پیامبر(ص) باید تنها مسائل احکام فرعی، مانند نماز و روزه و... پرسیده شود. از این رو، با این که سؤال کننده، چند بار سؤال خود را می پرسد، پیامبر(ص) با روی گردانی از وی، ناخرسندی خود را از طرح این گونه مسائل، اظهار می کند!

۲. پیامبر( تأیید نموده که نهی از منکر زمامداران جامعه اسلامی و مبارزه با فساد و ستم آنان، جایز نیست و در حقیقت، می خواهد بگوید که وظیفه امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه با ستم، برای غیرِ طبقه حاکمان بر جامعه، تشریع و وضع شده است. بنا بر این، اگر زمامداری حقوق مردم را پایمال کرد، نباید با او مخالفت کنند؛ بلکه موظّف اند حرف او را بشنوند، زیرا آنان، مسئول کارهای خویش اند و شما نیز مسئول کارهای خود هستید.

این مضمون، به صورت های دیگری نیز نقل شده است؛[۵]امّا کدام منطق و عقلی می تواند بپذیرد اطاعت از شخصی مانند یزید، در کنار اطاعت خدا و رسول، واجب است؟!

ایراد آشکار این باور، سبب شده برخی چون زمخشری، آن را باطل بدانند[۶]یا دستِ کم بگویند: اطاعت از سلاطین و صاحبان قدرت، مشروط به عدم فرمان آنان به معصیت کردن خداوند است.[۷]

فخر رازی نیز با تأکید بر نظر خود، در نقد این باور می نویسد:

فکانَ حَمْلُ «أُولی الأمر» الّذی هو مَقرونٌ بِالرسولِ، علی المَعصومِ أولی مِن حمْلِه علی الفاجِرِ الفاسِقِ.[۸]

تفسیر «اُولی الأمر» که در کنار رسول آمده، به شخص معصوم، بهتر است تا این که آن را به [زمامداران] فاجر و فاسق، تفسیر کرد.


[۱]. نساء: آیه ۵۹.

[۲]. برای آگاهی بیشتر از ساختگی بودن این روایات، ر. ک: دانش نامه قرآن و حدیث: ج۱ ص۲۱۰ ـ ۲۱۷ و ۲۴۲ ـ ۲۴۵ (باب الاستئثار).

[۳]. صحیح مسلم: ج۶ ص۱۹، سنن الترمذی: ج۳ ص۳۳۱ ح ۲۲۹۵، السنن الکبری: ج۸ ص۱۵۸.

[۴]. ر.ک: مسند الطیالسی: ص۱۳۷، المصنّف، ابن ابی شیبه: ج۸ ص۶۱۵ ح ۱۵۳.

[۵]. برای اطّلاع بیشتر، ر.ک: رهبری در اسلام، محمّد محمّدی ری شهری.

[۶]. الکشّاف: ج۱ ص۵۲۴.

[۷]. تفسیر الآلوسی: ج۳ ص۶۴.

[۸]. تفسیر الفخر الرازی: ج۱۰ ص۱۱۴.



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت