مَثَل در قرآن

پرسش :

مَثَل در قرآن در چه معانی ای به کار رفته است؟



پاسخ :

مثل در قرآن، در معانى متعددى به كار رفته است؛[۱]گاه به معناى سرگذشت و رخدادهاى پيشينيان آمده است؛ مانند:

(أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُم مَّثَلُ الَّذِينَ خَلَوْاْ مِن قَبْلِكُم .[۲]

آيا پنداشتيد كه داخل بهشت مى شويد، حال آن كه هنوز مانند آنچه بر سر پيشينيانِ شما آمد، بر سر شما نيامده است).

گاه به معناى عبرت و مايه عبرت؛ مانند:

(فَجَعَلْنَهُمْ سَلَفًا وَ مَثَلاً لِّلْأَخِرِينَ .[۳]

و آنها را پيشگامان در عذاب و عبرتى براى آيندگان قرار داديم) .

در مواردى نيز به معناى الگو و نمونه به كار رفته است؛ مانند:

(ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَلِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيًْا وَ قِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّ خِلِينَ .[۴]خداوند براى كسانى كه كفر ورزيده اند، زن نوح و زن لوط را مثل آورده كه آن دو در نكاح دو بنده از بندگان شايسته ما بودند و به آن ها خيانت كردند و كارى از دست شوهران آنها در برابر خدا ساخته نبود، و گفته شد با داخل شوندگان ، داخل آتش شويد).

وصف و توصيف ، از ديگر معانى مَثَل در قرآن است كه براى نمونه مى توان به اين آيه اشاره كرد:

(مَّثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِى وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِيهَآ أَنْهَرٌ مِّن مَّآءٍ غَيْرِ ءَاسِنٍ وَ أَنْهَرٌ مِّن لَّبَنٍ لَّمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ .[۵]

وصف بهشتى كه به پرهيزگاران وعده داده شده است چنين است كه در آن نهرهايى است از آب صافى و خالص كه بدبو نمى شوند، و نهرهايى از شير كه طعم آنها هرگز دگرگون نمى شود).

ولى با توجه به آيات قرآن دانسته مى شود كه بيشترين كاربرد مَثَل در قرآن به همان معناى اصلى آن يعنى «تمثيل و تشبيه» بر مى گردد كه از آن جمله است:

(أَلَمْ تَرَكَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَ فَرْعُهَا فِى السَّمَآءِ .[۶]

آيا نديدى كه چگونه خداوند كلمه طيبه و گفتار پاكيزه را به درخت پاكيزه اى تشبيه كرده كه ريشه آن در زمين ثابت و شاخه آن در آسمان است).

افزون بر اينها صاحب نظران در تحليل و تشريح مَثَل هاى قرآنى دو بينش دارند: يكى اين كه اين مَثَل ها تشبيه صرف اند و تنها براى تقريب معارف بلند به اذهان انسان ها بيان شده اند و ديگر آن كه مَثَل ها بيانگر وجودِ مثالى آن حقايق اند و هيچ گونه تشبيه و مجازگويى در كار نيست . پس در جايى كه خداوند متعال انسان ها را به «حمار» يا «كلب» تشبيه كرده بنا بر ديدگاه نخست، واقعاً حمار نيستند؛ ليكن چون مانند حمار از فهم حقايق محروم اند به آن حيوان تشبيه شده اند . در حالى كه بر اساس ديدگاه دوم، اين تمثيل بيانگر حقيقت مثالى آنان است و در موطنى كه حقايق اشيا ظهور مى كنند، واقعيت و حقيقت مثالى نيز ظهور مى كند و از اين روست كه اينان در قيامت به صورت حيوان محشور مى شوند.[۷]«مَثَل» و «مِثْل» در قرآن به «اَمثال» جمع بسته شده است؛ براى نمونه واژه «أمثال» در آيه (وَ إِن تَتَوَلَّوْاْ يَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُونُواْ أَمْثَلَكُم؛[۸]و اگر روى برتابيد (خدا) جاى شما را به مردمى غير از شما خواهد داد كه مانند شما نخواهند بود) جمع مِثْل و در آيه (تُؤْتِى أُكُلَهَا كُلَّ حِينِ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُنَ؛[۹]ميوه اش را هر دم به اذن پروردگارش مى دهد و خدا مَثَل ها را براى مردم مى زند، شايد كه آنان پند گيرند) جمع مَثَل است.


[۱]ر. ك : البرهان فى علوم القرآن : ج ۱ ص ۴۸۸ - ۴۹۲؛ الإتقان فى علوم القرآن : ج ۲ ص ۳۴۴ - ۳۴۹؛ الأمثال فى القرآن الكريم : ص ۴۳ - ۵۷.

[۲]بقره : آيه ۲۱۴.

[۳]زخرف : آيه ۵۶.

[۴]تحريم : آيه ۱۰ .

[۵]محمد : آيه ۱۵ .

[۶]ابراهيم : آيه ۲۴ .

[۷]تسنيم : ج ۲ ص ۳۳۱.

[۸]محمد : آيه ۳۸.

[۹]ابراهيم : آيه ۲۵.



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت