دوازده تن بودن امامان(ع)

پرسش :

چند حدیث با منبع را بگویید که امامان را دوازده تن معرفی کرده اند.



پاسخ :

تعدادی حدیث در این زمینه ذکر می کنیم:

جابِرُ بنُ سَمُرَةَ: سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ(ص) یومَ جُمُعَةٍ عَشِیةَ رُجِمَ الأَسلَمِی یقولُ: لا یزالُ الدّینُ قائِماً حَتّى تَقومَ السّاعَةُ، أو یکونَ عَلَیکمُ اثنا عَشَرَ خَلیفَةً، کلُّهُم مِن قُرَیشٍ.[۱]

جابر بن سمره: شامگاه روز جمعه اى که اسلمى سنگسار شد از پیامبر خدا(ص) شنیدم که مى فرمود: این دین همچنان برقرار خواهد بود تا این که یا قیامت بر پا شود یا دوازده خلیفه بر شما فرمان رانند که همه آنها از قریش اند.

جابِرُ بنُ سَمُرَةَ: سَمِعتُ النَّبِی(ص) یقولُ: یکونُ اثنا عَشَرَ أمیراً. فَقالَ کلِمَةً لَم أسمَعها، فَقالَ أبی: إنَّهُ قالَ: کلُّهم مِن قُرَیشٍ.[۲]

جابر بن سمره: (ص) شنیدم که مى فرمود: دوازده امیر خواهد بود. بعد پیامبر(ص) کلمه اى گفت که من نشنیدم، پدرم گفت که ایشان فرمود: همه آنها از قریش هستند.

جابِرُ بنُ سَمُرَةَ: سَمِعتُ النَّبِی(ص) یقولُ: لا یزالُ أمرُ النّاسِ ماضِیا ما وَلِیهُمُ اثنا عَشَرَ رَجُلاً. ثُمَّ تَکلَّمَ النَّبِی(ص) بِکلِمَةٍ خَفِیت عَلَی، فَسَأَلتُ أبی: ماذا قالَ رَسولُ اللّهِ(ص)؟ فَقالَ: کلُّهُم مِن قُرَیشٍ.[۳]

جابر بن سمره: از پیامبر(ص) شنیدم که مى فرمود: امور مردم مادامى که دوازده مرد بر ایشان ولایت داشته باشند جریان مى یابد. سپس پیامبر(ص) کلمه اى گفت که بر من پنهان ماند. از پدرم پرسیدم پیامبر(ص) چه فرمود: پدرم گفت: فرمود: همه آنها از قریش اند.

جابِرُ بنُ سَمُرَةَ: سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ(ص) یقولُ: لا یزالُ الإِسلامُ عَزیزاً إلَى اثنَی عَشَرَ خَلیفَةً. ثُمَّ قالَ کلِمَةً لَم أفهَمها، فَقُلتُ لِأَبی: ما قالَ؟ فَقالَ: کلُّهُم مِن قُرَیشٍ.[۴]

جابر بن سمره: از پیامبر خدا(ص) شنیدم که مى فرمود: اسلام تا دوازده جانشین همچنان عزیز خواهد بود. سپس کلمه اى فرمود که من نفهمیدم. به پدرم گفتم. پیامبر(ص) چه فرمود؟ او گفت: همه آنها از قریش اند.

أبو جُحَیفَةَ: کنتُ مَعَ عَمّی عِندَ النَّبِی(ص) فَقالَ: لا یزالُ أمرُ امَّتی صالِحاً حَتّى یمضِی اثنا عَشَرَ خَلیفَةً، ثُمَّ قالَ کلِمَةً وخَفَضَ بِها صَوتَهُ، فَقُلتُ لِعَمّی وکانَ أمامی: ما قالَ یا عَمِّ؟ قالَ: قالَ یا بُنَی: کلُّهُم مِن قُرَیشٍ.[۵]

ابو جحیفه: با عمویم در خدمت پیامبر(ص) بودیم. ایشان فرمود: امور امّت من همچنان نیک خواهد بود تا دوازده جانشین راه خود را بسپرند، سپس صداى خود را پایین آورد و کلمه اى فرمود. من به عمویم که جلوى من بود گفتم. عمو! پیامبر(ص) چه فرمود: عمویم گفت: فرزندم، پیامبر(ص) فرمود: همه آنها از قریش اند.

جابِرُ بنُ سَمُرَةَ: دَخَلتُ مَعَ أبی عَلى رَسولِ اللّهِ(ص) فَسَمِعتُهُ یقولُ: ألا إنَّ هذَا الأَمرَ لاینقَضی حَتّى یمضِی اثنا عَشَرَ خَلیفَةً، ثُمَّ تَکلَّمَ بِشَی ءٍ لَم أفهَمهُ، فَقُلتُ لِأَبی: ما قالَ؟ قالَ: کلُّهم مِن قُرَیشٍ.[۶]

جابر بن سمرة: با پدرم خدمت پیامبر(ص) رسیدم و من شنیدم که پیامبر(ص) فرمود: این امر همچنان باقى است تا دوازده جانشین سرِکار بیایند. سپس چیزى فرمود که من نفهمیدم. به پدرم گفتم: پیامبر(ص) چه فرمود؟ گفت: فرمود: همه آنها از قریش اند.

جابِرُ بنُ سَمُرَةَ: کنتُ مَعَ أبی عِندَ النَّبِی(ص) فَسَمِعتُهُ یقولُ: بَعدِی اثنا عَشَرَ خَلیفَةً. ثُمَّ أخفى صَوتَهُ، فَقُلتُ لِأَبی: مَا الَّذی أخفى صَوتَهُ؟ قالَ: قالَ: کلُّهُم مِن بَنی هاشِم.[۷]

جابر بن سمره: با پدرم خدمت پیامبر(ص) بودیم. شنیدم که پیامبر(ص) فرمود: پس از من دوازده جانشین خواهند بود. سپس حضرت(ص) صدایش را آهسته کرد. من به پدرم گفتم: آن چه آهسته فرمود چه بود؟ گفت: پیامبر(ص) فرمود: همه آنها از بنى هاشم هستند.

مَسروقُ: کنّا جُلوساً عِندَ عَبدِاللّهِ بنِ مَسعودٍ وهُوَ یقرِؤُنا القُرآنَ، فَقالَ لَهُ رَجُلٌ: یا أبا عَبدِالرَّحمنِ، هَل سَأَلتُم رَسولَ اللّهِ(ص): کم تَملِک هذِهِ الامَّةُ مِن خَلیفَةٍ؟ فَقالَ عَبدُاللّهِ بنُ مَسعودٍ: ما سَأَلَنی عَنها أحَدٌ مُنذُ قَدِمتُ العِراقَ قَبلَک، ثُمَّ قالَ: نَعَم، ولَقَد سَأَلنا رَسولَ اللّهِ(ص)، فَقالَ: اثنا عَشَرَ، کعِدَّةِ نُقَباءِ بَنی إسرائیلَ.[۸]

مسروق: نزد عبداللّه بن مسعود نشسته بودیم و او قرآن خواندن به ما مى آموخت. مردى به او گفت: اى ابو عبدالرحمن! آیا از پیامبر خدا(ص) پرسیده اید که چند خلیفه بر این امّت حکومت خواهد کرد؟ عبداللّه بن مسعود گفت: از وقتى به عراق آمده ام هیچ کس پیش از تو این پرسش را از من نکرده است. سپس گفت: آرى، ما از پیامبر خدا(ص) پرسیدیم و ایشان فرمود: دوازده تن، به شمار جلوداران بنى اسرائیل.

الإمام الباقر(ع): قالَ رَسولُ اللّهِ(ص): مِن وُلدِی اثنا عَشَرَ نَقیباً، نُجَباءُ مُحَدَّثونَ مُفَهَّمونَ، آخِرُهُمُ القائِمُ بِالحَقِّ، یملَؤُها عَدلاً کما مُلِئَت جَوراً.[۹]

امام باقر(ع): پیامبر خدا(ص) فرموده است: از فرزندان من دوازده تن جلودارند که بزرگوارانى هستند محدّث و مفهَّم. آخر آنها قائم به حقّ است که زمین را همان گونه که آکنده از ستم شد از دادگرى بیاکند.

ابنُ عَبّاسٍ فی قَولِهِ تَعالى «وَالسَّماءِ ذاتِ البُروجِ»: قالَ رَسولُ اللّهِ(ص): أنَا السَّماءُ، وأمَّا البُروجُ فَالأَئِمَّةُ مِن أهلِ بَیتی وعِترَتی، أوَّلُهُم عَلِی وآخِرُهُمُ المَهدِی، وهُمُ اثنا عَشَرَ.[۱۰]

ابن عبّاس پیرامون آیه شریفه: «والسَّماءِ ذاتِ البروج»: پیامبرخدا(ص) فرموده است: ما، آسمان هستیم و بروج، امامان از اهل بیت من و عترت من هستند. نخست آنها على و پایانىِ آنها مهدى است و شمار آنها دوازده تن مى باشد.

الإمام الباقر عَن أبیهِ عَنِ الحُسَینِ(ع): دَخَلتُ أنَا وأخی عَلى جَدّی رَسولِ اللّهِ(ص)، فَأَجلَسَنی عَلى فَخِذِهِ، وأجلَسَ أخِی الحَسَنَ عَلى فَخِذِهِ الاخرى، ثُمَّ قَبَّلَنا وقالَ: بِأَبی أنتُما مِن إمامَینِ صالِحَینِ، اختارَکمَا اللّهُ مِنّی، ومِن أبیکما وامِّکما، واختارَ مِن صُلبِک یا حُسینُ تِسعَةَ أئِمَّةٍ، تاسِعُهُم قائِمُهُم، وکلُّکم فِی الفَضلِ والمَنزِلَةِ عِندَ اللّهِ تَعالى سَواء.[۱۱]

امام باقر(ع): به نقل از پدرش به نقل از حسین(ع): من و برادرم خدمت جدّم رسول اللّه(ص) رسیدیم. پیامبر(ص) مرا بر ران خود و حسن را بر دیگر ران خود نشاند، سپس ما را بوسید و گفت: پدرم فداى شما دو امام نیکو گردد، خداوند شما دو تن را از من و پدر و مادرتان برگزیده است و از پشت تو اى حسین نُه امام برگزیده که نهمین آنها قائم ایشان است و همه شما در فضیلت و منزلت نزد پروردگار متعال یکسانید.

الامام الباقر(ع): الاثنا عَشَرَ الإمامَ مِن آلِ مُحَمَّدٍ(ع)کلُّهُم مُحَدَّثٌ، مِن وُلدِ رَسولِ اللّهِ(ص) ومِن وُلدِ عَلِی، ورَسولُ اللّهِ وعَلِی(ع) هُمَا الوالِدانِ.[۱۲]

امام باقر(ع): دوازده امام از خاندان محمّد(ص) هستند که همه آنها محدَّث هستند، اینها از فرزندان پیامبر خدا(ص) و از فرزندان على هستند و پیامبر خدا(ص) وعلى(ع) دو پدر هستند.

جابِرُ بنُ سَمُرَةَ: قالَ رَسولُ اللّهِ(ص): یکونُ مِن بَعدِی اثنا عَشَرَ أمیراً. قالَ: ثُمَّ تَکلَّمَ بِشَی ءٍ لَم أفهَمهُ، فَسَأَلتُ الَّذی یلینی فَقالَ: قالَ: کلُّهُم مِن قُرَیشٍ[۱۳]

جابر بن سمره: پیامبر(ص) فرمود: پس از من دوازده امیر خواهد بود. جابر مى گوید: پیامبر(ص) سپس چیزى فرمود که من نفهمیدم. از نفر پهلویىِ خود پرسیدم. او گفت: پیامبر(ص) فرمود: همه آنها از قریش اند.


[۱] . صحیح مسلم، ج ۳، ص ۱۴۵۳، ح ۱۰؛ مسند ابن حنبل، ج ۷، ص ۴۱۰، ح ۲۰۸۶۹؛ مسند أبی یعلى، ج ۶، ص ۴۷۳، ح ۷۴۲۹؛ الخصال، ص ۴۷۳، ح ۳۰ وفیهما «و» بدل «أو».

[۲] . صحیح البخاری، ج ۶، ص ۲۶۴۰، ح ۶۷۹۶.

[۳] . صحیح مسلم، ج ۳، ص ۱۴۵۲، ح ۶؛ الخصال، ص ۴۷۳، ح ۲۷.

[۴] . صحیح مسلم، ج ۳، ص ۱۴۵۳، ح ۷، وأیضاً فی، ح ۸ وفیه «هذا الأمر» بدل «الإسلام»، و ح ۹ وفیه «هذا الدین عزیزاً منیعاً...» و «صمّنیها الناس» بدل «لم أفهمها»؛ مسند ابن حنبل، ج ۷، ص ۴۱۲، ح ۲۰۸۸۲؛ سنن أبی داود، ج ۴، ص ۱۰۶، ح ۴۲۸۰؛ تاریخ بغداد، ج ۲، ص ۱۲۶ وفیهما «فکبّر الناس وضجّوا ثمّ قال..».

[۵] . المستدرک على الصحیحین، ج ۳، ص ۷۱۶، ح ۶۵۸۹؛ المعجم الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۲۰، ح ۳۰۸؛ وراجع التاریخ الکبیر، ج ۸، ص ۴۱۱، ح ۳۵۲۰؛ أمالی الصدوق، ص ۲۵۵، ح ۸.

[۶] . تاریخ واسط، ص ۹۸؛ الخصال، ص ۴۷۰، ح ۱۶ نحوه.

[۷] . ینابیع المودّة، ج ۳، ص ۲۹۰، ح ۴؛ إحقاق الحقّ، ج ۱۳، ص ۳۰ کلاهما عن مودّة القربى.

[۸] . مسند ابن حنبل، ج ۲، ص ۵۵، ح ۳۷۸۱؛ المستدرک على الصحیحین، ج ۴، ص ۵۴۶، ح ۸۵۲۹؛ المعجم الکبیر، ج ۱۰، ص ۱۵۸، ح ۱۰۳۱۰؛ مسند أبی یعلى، ج ۵، ص ۳۱، ح ۵۰۰۹؛ وراجع الخصال، ص ۴۶۷، ح ۶ ۱۱؛ أمالی الصدوق، ص ۲۵۴، ح ۴ ۷.

[۹] . الکافی، ج ۱، ص ۵۳۴، ح ۱۸.

[۱۰] . ینابیع المودّة، ج ۳، ص ۲۵۴، ح ۵۹.

[۱۱] . کمال الدین، ص ۲۶۹، ح ۱۲ عن أبی حمزة الثمالی.

[۱۲] . الکافی، ج ۱، ص ۵۳۱، ح ۷، و ص ۵۳۳، ح ۱۴ کلاهما عن زرارة.

[۱۳] . سنن الترمذی، ج ۴، ص ۵۰۱، ح ۲۲۲۳؛ مسند ابن حنبل، ج ۷، ص ۴۳۰، ح ۲۰۹۹۵.



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت