حکمت های جامع در کلام امام حسین علیه السلام - صفحه 3

۴۰۹۵.المعجم الصغيرـ به سندش ، از امام حسين عليه السلام ، از امام على عليه السلام ـ: پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود : «جبرئيل عليه السلام به من گفت : اى محمّد ! هر كه را مى خواهى دوست داشته باش ، كه از او جدا خواهى شد و هر كارى مى خواهى بكن ، كه آن را خواهى ديد و هر اندازه مى خواهى زندگى كن ، كه سرانجام، خواهى مُرد » .

۴۰۹۶.عيون أخبار الرضا عليه السلامـ به سندش ، از امام حسين عليه السلام ، از امام على عليه السلام ـ: پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود : «خداى ـ تبارك و تعالى ـ مى فرمايد : اى آدمى زاده! به من انصاف نمى دهى؟! من با نعمت ها با تو دوستى مى ورزم و تو با معصيت ها با من دشمنى مى كنى. خير من به سوى تو فرو مى آيد و شرّ تو به سوى من، بالا مى آيد. هماره ، فرشته اى بزرگوار ، هر روز و شب ، از تو كارى زشت را براى من مى آورد . اى آدمى زاده! اگر صفت خود را از زبان ديگرى مى شنيدى و موصوف را نمى شناختى، خيلى زود ، دشمنش مى شدى » .

۴۰۹۷.الأمالى ، طوسىـ به سندش ، از امام حسين عليه السلام ، از امام على عليه السلام ، از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ: خداوند به يكى از پيامبرانش در يكى از وحى هايش چنين فرمود : «به عزّت و جلالم سوگند ، آرزوى هر آرزومندى را كه چيز ديگرى غير از خودم باشد ، با يأس مى گُسَلم و ميان مردم ، جامه خوارى بر تن او مى كنم و او را از گشايش و لطف خودم، دور مى دارم . آيا بنده من در گرفتارى ها، به غير من دل مى بندد يا جز مرا اميد مى بَرَد ، در حالى كه منم بى نيازِ بخشنده و كليد درهاى بسته، به دست من است و درگاهم به روى كسى كه مرا مى خواند ، گشوده است؟! آيا نمى داند مصيبتى را كه او را به زانو در آورده است، كس ديگرى جز من ، نمى تواند برطرف سازد؟ پس چرا مى بينم از من روى گردانده و به ديگرى اميد دارد؟! به بخشش و كَرَم خود، چيزى را كه نخواسته بود ، به او عطا كردم ؛ امّا از من روى گردانْد و از من نخواست و در مصيبتش از ديگرى درخواست كرد و منِ خدا كه عطا را قبل از درخواست مى آغازم ، اگر از من درخواست شود، اجابت نمى كنم؟ هرگز! آيا بخشش و كَرَم ، از آنِ من نيست؟ آيا دنيا و آخرت، به دست من نيست؟ پس اگر اهل هفت آسمان و زمين ها، همگى از من درخواست كنند و همه خواسته ها را اجابت كنم، اين كار از دارايى من، به اندازه بالِ مگسى كم نمى كند . چگونه دارايى اى كه من سرپرست آنم ، كاستى گيرد؟! بدا به حال كسى كه نافرمانى مرا مى كند و مرا نمى پايد!

صفحه از 31