همدان تحرير نموده است :
الف . بقعه ها و مزارهايى كه از آنها به «امامزاده» ياد مى شود به هفت دسته تقسيم مى شوند :
1 . مزارهايى چون بقعه فاطمه معصومه عليهاالسلام در قم و حضرت عبدالعظيم حسنى عليه السلام در رى كه انتساب آنها به معصوم زاده اى با نام و مشخصاتِ معيّن قطعى و محرز است .
2 . بقعه هايى كه در انتساب آنها به آن امامزاده اطمينان كافى وجود دارد و اين اطمينان از طريق سخن يك يا چند مزارشناس موثق و يا راههاى ديگر حاصل شده است .
3 . بقعه هايى كه انتساب آنها به يكى از معصوم زادگان قطعى است ، امّا هويت مدفون در آن مجهول است . در اينجا مزارشناسان قرائنى را كنار يكديگر مى گذارد و احتمالى در نظر آنها قوى مى شود .
4 . بقعه هايى كه مزارشناسان در انتساب آنها به يكى از معصوم زادگان ترديدى ندارد ، امّا هويت فرد مدفون براى آنها مجهول است ؛ اگر چه به پيروى از مشهور مردم ، نام او را هم بدانند .
5 . مكانهايى كه در اثر ضعف قرينه ها ، مزارشناسان فقط در حد گمان مى توانند بقعه را منسوب به فلان فرد علوى بدانند .
6 . مكانهايى كه محقق پس از بررسى به اين نتيجه مى رسد كه اساسا مربوط بر علويان و امامزادگان نيست ، گرچه عامّه مردم از او به امامزاده تعبير كنند . مثل قبر منسوب به «مهدى علوى » در « ماسبذان» كه مربوط به مهدى خليفه عباسى است .
7 . بقعه هايى كه به امامزاده معروف هستند و با نامى هم در بين مردم ناميده مى شوند ، امّا مزارشناسان هيچ اطلاعى از آنها ندارند و حتى نمى توانند احتمالى در باره آنها بدهند . از اين مكانها به بقاع مجهول ياد مى شود .
ب . گاهى دو يا چند بعقه در مكانهاى مختلف منتسب به يك نفر ديده مى شوند كه نمونه بارز آن زينبيه شام و مصر است . در اينجا گاهى مزارشناسان با تحقيقات خود به نتيجه مى رسند و تكليف هر دو بقعه را روشن مى كنند و گاهى مرددّ مى مانند كه امامزاده مورد نظر در كداميك از بقاع مدفون است . در چنين حالتى پسنديده است همه آن اماكن به اميد رسيدن به ثواب زيارت شوند .
ج . در تعيين هويت فرد مدفون در يك مزار ، گاهى تنها رجوع به كتابهاى انساب و