161
روح و ريحان ج3

اقامه كرده است .
و نحارير و فحول مجتهدين از علماء اين مذهب حق در جواب فرموده اند : چگونه توان گفت تمام احاديث منقوله در اين چهار كتاب قطعية الصدور است با اختلافاتى كه در اخبار آنها ديده مى شود ؟ ! و هر يك از آنها را نيز شرح داده اند .
پس قطعية الصدور بودن احاديث مدوّنه در اين چهار كتاب در نزد عقل مقبول نيست ، و آيه و روايتى در قبول منقولات آنها نرسيده است ، پس ناچار مى خواهيم در غيبت ائمه معصومين عليهم السلامكسى را كه اجتهاد كامل كند و مناط در اثبات تكليف شرعى را بدست بياورد و بفهماند ، پس مراد خدا و رسول و امام را بفهمد ، و چنين كسى در اين زمان مجتهد جامع الشرائط است .
و ديگر [آنكه] ۱ اخباريين را به اجتهاد و استنباط مجتهد و فتاواى وى اعتمادى نيست ، مى گويند : در قضاياى خاصه و وقايع مخصوصه ما را نصوص وارده متواتره كفايت است و به آنها عمل مى نمائيم و اگر نه عمل باحتياط مى كنيم مانند ما لا نصَّ فيه كه در آن احتياط و احتراز لازم است ، و ما مى بينيم در اين اجتهادات صعبه مسالكى به مهالك منجر مى شود و آراء پنج مجتهد تاكنون موافق نشده است چه در اصول و چه در فروع من باب الطهارة إلى باب الديات و اين تشاحّ و تنازع و هرج و مرج به جهت اين اجتهادات مستحدثه مبتدعه است با آنكه كلام اللّه يكى است ، پس بايد شخص سعى كند تا خود را به حكم اللّه واقعى برساند و حكم اللّه را تابع رأى خود قرار ندهد ، پس اختلاف آراء مجتهدين باعث بطلان اجتهاد است .
اما اهل اجتهاد فرموده اند : از كجا اختلاف آراء موجب بطلان اجتهاد مجتهدين مى شود ؟ و چگونه توان در ما ۲ لا نصّ فيه عمل به احتياط كرد ؟ مثلاً غليان كشيدن و قهوه خوردن و تفنگ انداختن و غالب مأكولات و مشروبات و ملبوسات در زمان ائمه عليهم السلام

1.قريب بدين لفظ روى كلمه « استنباط » آمده كه ظاهراً مربوط بدينجاست .

2.در چاپ سنگى : مما .


روح و ريحان ج3
160

حضرت رسول صلى الله عليه و آله فرمود : « قد كثر علىّ الكذّابةُ . . »۱« فلو وصل إليكُمْ منّا حديثاً فوافِقوه كتاب اللّه فان وافقَ الكتاب فخُذُوه وإلاّ فَاضْرِبُوهُ على الحائطِ »۲ . يعنى : پيغمبر صلى الله عليه و آله فرمود : « دروغ گوى بعد از اين بسيار مى شوند اگر بسوى شما از ما حديثى برسد موافق با كتاب خدا كنيد اگر مطابق و موافق شد آن را اخذ نمائيد و اگر نه بزنيد او را به ديوار » .
و ديگر فرموده اند : « خُذ بِما اشتهر بين أصحابِكَ ودَعِ الشاذَّ النادرَ ؛ فان المجمع عليه لا ريبَ فيه »۳ .
پس ، از اصول اربعمائه به تدريج و مرور زمان تنقيص و تحريف شد و كتب احاديث مؤلّفه در ازمنه ائمه عليهم السلام مندرس گرديد ، و به همين نحو كتابهاى پيروان ايشان از طاطريين و نوبختيين و اشعريين و كوفيين و قميين ، و در اين زمان منحصر است مأخذ اخبار و آثار به كتب اربعه ، يعنى : « كافى » از مرحوم محمّد بن يعقوب كلينى ، و « من لا يحضره الفقيه » از مرحوم صدوق ، و « تهذيب » و « استبصار » از مرحوم شيخ ـ نوّر اللّه مراقدهم و مضاجعهم اجمعين ـ و اعتماد سابقين و حاضرين از مجتهدين بر اين چهار كتاب است .

در اعتماد اخباريين است به كتب اربعه

و اخباريين به نحوى به اين چهار كتاب متمسّك اند و دعوى قطعيّت اخبار آنها را مى نمايند كه ديگر رجوع به علم رجال و درايت نمى نمايند ، چنانكه مرحوم ملا امين استرآبادى بر اين دعوى تصريحات دارد و براى تثبيت مدّعا بِهِ خود شواهد و تأكيدات

1.در كافى ۱/۶۲ ح ۱ روايت از حضرت رسول اكرم صلى الله عليه و آله بدين صورت نقل شده است : « أيها الناس ! قد كثرت علىّ الكذابة ، فمن كذب علىّ معتمداً فليتبوء مقعده من النار . . » . نيز بنگريد به : الخصال ۲۲۵ ح ۱۳۱ .

2.مضمون بعضى از روايات است ، چنانچه شيخ طوسى در عدة الاصول ۱/۳۵۱ ( تحقيق انصارى ) بدان اشاره كرده است . نيز بنگريد به : التبيان ۱/۵ ، مجمع البيان ۱/۲۷ .

3.قوانين الاصول : ۳۷۴ ، در مجاميع حديثى فقط تا لفظ « النادر » روايت شده مانند : مستدرك الوسائل ۱۷/۳۰۳ ح ۲ ، عوالى اللآلى ۴/۱۳۳ ، بحار الانوار ۲/۲۴۵ .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج3
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 175285
صفحه از 427
پرینت  ارسال به