159
روح و ريحان ج3

ديگر را بگذارند مانند اصحاب حضرت ختمى مرتبت صلى الله عليه و آله كه در خلوص ايمان و نفاق و ارتداد و علم و جهل و عدالت و فسق و مراعات امور ظاهره و باطنه كمال اختلاف را داشتند ، يعنى : همه آنها عادل نبودند و همه آنها فاسق نبودند و همه آنها ضابط و حافظ و ناسى و غبى شمرده نمى شدند .
پس بر حسب اختلاف مراتب و استعدادات وجوه روايات را به الفاظ و معانى مختلف استدراك مى كردند و به خيالات واهيه تبديل و تغيير مى دادند ، چنانكه در حقّ ائمه طاهرين بر حسب قصور افهامشان دعاوى غير مرضيّه نمودند ، و بعضى از ايشان را خدا و پيغمبر گمان كردند ، مقالاتشان را هم به تأويلات ما لا يَرْضى صاحِبُه شروح غير جيّده دادند .
و از اين جهت بر طعن و لعن بعضى از ايشان ائمه طاهرين فرمايشات مكرّره فرمودند مانند أبو الخطاب محمّد بن مقلاص ، ومغيرة بن سعيد ، و يونس بن ظبيان ، و بيان ، و صائد فهرى ، و عبداللّه بن حارث ، و حمزة بن عماره زبيدى ، و حسن بصرى ، و تابعين ايشان از شلمغانى عزاقرى ۱ و امثال آنها .
همين طور ائمه هدى تبّرى جستند از كسانى كه دعوى بابيّه كردند به كذب و خدعه و مكر و جعل با خطأ و نسيان و نقيصه اى كه در ايمانشان بوده است .
پس بنا بر اين بيان موجز اخيار يا اشرار كذّابين با صدّيقين ، مقبولين با مطرودين خلط شدند ، حق و باطل با يكديگر ممتزج شد ، و از طرفين كتابها نوشتند ، و در ميان قبائل آنها را از السنه ائمه طاهرين نشر دادند ، مردم ادانى و اواسط هم بر حسب استعدادات و ميولاتى كه به حق و باطل داشتند ميل كردند و اقتداء نمودند چنانكه در اين زمان هم ديده مى شود ، ناچار علماء رجال كتابها در درايت و تصحيح روايت از روات ثقات تدوين فرمودند ، و از براى تميز افهام ماها قراردادى مقرّر داشتند ، از آن جمله فرمودند كه :

1.در چاپ سنگى : غراقرى . مرحوم شهيد ثانى در شرح لمعه ۳/۱۳۹ ( شرح كلانتر ) تصريح كرده كه عزاقرى به عين مهمله و زاء منسوب به ابوالعزاقر مى باشد .


روح و ريحان ج3
158

حضور نداشتند و همين طور در عام و خاص ، مطلق و مقيد .
و ثانياً : اختلاف اخبار و روايات بواسطه ازمنه ، تقيّه ، و خوف از سلاطين جور بود ، پس ايقاع خلاف به جهت حفظ اموال و نفوس موالى و احباء ايشان بوده ، يعنى : در مجلسى به كسى بيان حكمى مى فرمودند كه حكمتى در آن بوده و در مجلس ديگر بيانى ذكر مى نمودند كه از آن بيان معلوم مى شد آنچه سابقاً فرمودند از روى تقيه و مصلحت بوده .
و در اوراق سابقه دانستى چنانكه در كتاب خدا ناسخ و منسوخ است در احاديث اهل بيت عصمت هم چنين است ، و اين اختلاف از معنى نسخ شناخته مى شود .
و اين وجه نيز نزديك است به وجه سابق .
ثالثاً : مراتب ناس و مقامات اشخاص از علم و عمل ، ذكاوت ۱ و غباوت ، قلّت و كثرت ، حفظ و ضبط ، هميشه مختلف بوده است اختصاص به اين زمان ندارد هميشه اوقات چنين بوده است ، و اصحاب ائمه طاهرين نيز مقاماتشان در معارف و علوم و ايمان و حفظ و ضبط و خلوص عقيده و انس به اقوال ائمه هدى و كثرت تردّد ايشان و استيحاش بعضى واضح است .
ديگر بطئ كثرت مراوده وبُطئى كه در تشرف حضور ائمه داشته اند سبب اختلاف شد ، پس بعضى اهل ظاهر بودند و بعضى از اهل باطن ، بعضى داخل بودند و بعضى خارج ، بعضى از اصحاب امور دنيا بودند و بعضى ديگر از اصحاب امور دين ، و بعضى از اصحاب فتوى ظاهر بودند ، و بعضى هم از اصحاب فتوى و ظاهر و باطن و امر دين و دنيا و داخل و خارج ، و بعضى از عامه و ناصبين و خوارج ، و بعضى از فرقه هاى شيعه مانند كيسانيه و ناووسيه و زيديه و جاروديه و فطحيه و اسماعيليه و واقفيه ، و بعضى هم مراوده داشتند براى آنكه اوامر و نواهى ايشان را بشنوند و مخالفت كنند يا بعضى را امتثال نمايند و بعضى

1.در چاپ سنگى : زكاوت .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج3
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 176147
صفحه از 427
پرینت  ارسال به