121
سياست‌نامه امام علي (علیه السلام)

اى كوفيان! آيا گمان مى كنيد كه نمى دانم چه چيزى شما را اصلاح مى كند؟ چرا ؛ ولى خوش نمى دارم شما را با تباه ساختن خويش ، به راه آورم .
و باز فرمود:
ولَقَد عَلِمتُ أنَّ الَّذي يُصلِحُكُم هُوَ السَّيفُ ، وما كُنتُ مُتَحَرِّيا صَلاحَكُم بِفَسادِ نَفسي ولكِن سَيُسَلِّطُ عَلَيكُم بَعدي سُلطانٌ صَعبٌ .۱مى دانم آنچه شما را اصلاح مى كند ، شمشير است ؛ ولى من اصلاح شما را با تباه كردن خويش نمى جويم . ليكن پس از من ، حكومتى خشن بر شما مسلّط خواهد گرديد .
امام على عليه السلام تصريح مى كند كه راه تعامل با مردم و سر به راه كردن آنان را با زبان خشونت و شمشير مى داند و مى تواند با شمشير، كژى هاى آنان را راست كند و سركشان را به اطاعت وا دارد؛ امّا اين كار را نمى كند. او مى فرمايد: اصلاح شما با بهره گيرى خشونت، بهايى دارد و آن، تباه ساختن ارزش هاى اخلاقى است كه حاضر نيستم چنين بهايى را بپردازم. اين، نه با خوى من سازگار است و نه با فلسفه حكومت من؛ امّا بدانيد كه پس از من، روزگار دشوارى در انتظار شماست. شما با اين رفتارها و برخوردها، زمينه را براى حكومت كسانى آماده مى سازيد كه با شما جز با زبان شمشير، سخن نخواهند گفت و به شما هرگز رحم نخواهند كرد:
لا يُصلِحُ لَكُم ـ يا أهلَ العِراقِ ـ إلاّ مَن أخزاكُم وأخزاهُ اللّهُ .۲اصلاح نمى كند شما را ـ اى مردمان عراق ـ ، مگر آن كه خوارتان كند ، و خداوند نيز او را خوار گرداند .

تحقّق پيشگويى هاى امام على

بدين سان، امام عليه السلام با اين سوز و گدازها، مظلومانه از ميان مردم رفت؛ در

1.بنگريد به: ص ۳۶۰ (ح ۴۴۹) .

2.ربيع الأبرار : ۴ / ۲۵۰ .


سياست‌نامه امام علي (علیه السلام)
120

به سامان آورد؛ ولى او چنين نكرد و فرمود:
ألا إنّى كُنتُ أمسِ أميرَ المُؤمِنينَ فَأَصبَحتُ اليَومَ مَأمورا وكُنتُ ناهِيا فَأَصبَحتُ مَنهِيّا وقَد أحبَبتُمُ البَقاءَ ولَيسَ لي أن أحمِلَكُم عَلى ماتَكرَهونَ .۱بدانيد كه من ديروز امير مؤمنان بودم ؛ ولى امروزْ فرمانبردارم ، و بازمى داشتم ، و امروزْ خود ، باز داشته مى شوم . شما ماندن را دوست مى داريد و براى من [ روا ]نيست كه وا دارم شما را بر آنچه خوش نمى داريد .
در سياست علوى، دستيابى به اهداف، در صورتى صحيح است كه مردمان، آزادانه بينديشند و برنامه هاى اصلاحى را برگزينند و بدان، گردن نهند. امام عليه السلام هرگز روا نمى داشت كه آنچه را حق و استوار مى دانست ، با زبان شمشير و خشونت، به مردمان بقبولاند و آنان را به اطاعت وا دارد؛ چرا كه در نهايت، مردم، راهى را برخواهند گزيد كه بدان دل بسته اند.
به ديگر سخن، اگر اين پرسش را در پيش ديدِ امام على عليه السلام بنهيد كه: «چرا مردم تنهايت گذاشتند؟»، امام عليه السلام در پاسخ مى گويد: من حاضر نبودم با زبان شمشير، آنان را به فرمانبرى وا دارم. آنان نيز متأسّفانه به لحاظ فرهنگى و ساخت اجتماعى و شيوه هايى كه بر آنها رفته بود و بدانها خو گرفته بودند، چنان نبودند كه ارج و عظمت اين راه را بفهمند و بدان گردن نهند.
امام عليه السلام بر اين باور بود كه با خشونت، مشكل حكومت به گونه اى زودگذر، حل مى شود؛ امّا آن حاكميت و حكومت، ديگر علوى نخواهد بود. امام عليه السلام اين حقيقت را بارها بيان كرده است:
يا أهلَ الكوفَةِ! أتَروني لا أعلَمُ ما يُصلِحُكُم ، بَلى، ولكِنّي أكرَهُ أن اُصلِحَكُم بِفَسادِ نَفسي .۲

1.دانش نامه امير المؤمنين : ج ۶ ، ص ۲۲۵ (حديث ۲۵۷۷) .

2.بنگريد به: ص ۳۵۹ (ح ۴۴۷) .

  • نام منبع :
    سياست‌نامه امام علي (علیه السلام)
    سایر پدیدآورندگان :
    مهريزی، مهدي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1381
    نوبت چاپ :
    سوّم
تعداد بازدید : 54237
صفحه از 435
پرینت  ارسال به