محمدباقر بن محمدتقی علامه مجلسی

وفات :۱۱۱۰ هجری

محمد باقر بن محمد تقى بن مقصود على مجلسى، معروف به علامه مجلسى و مجلسى ثانى در سال ۱۰۳۷ هجرى در شهر اصفهان ديده به جهان گشود.

خاندان‏

خاندان علامه مجلسى از جمله پر افتخارترين خاندانهاى شيعه در قرون اخير است. در اين خانواده نزديك به يكصد عالم وارسته و بزرگوار ديده مى‏شود و از نزديكان علامه پس از بررسى تنها علم و فضل مشاهده مى‏كنيم:

1- جد بزرگ علامه، عالم بزرگوار حافظ، ابو نعيم اصفهانى صاحب كتابهايى چون‏«تاريخ اصفهان» و«حلية الأولياء» است.

2- پدر علامه، مولى محمد تقى مجلسى، معروف به مجلسى اول( 1003- 1070 هجرى) صاحب كرامات و مقامات معنوى و روحى بلند است. او محدث و فقيهى بزرگ است و كتابهايى نيز تأليف نموده است.

محمد تقى مجلسى شاگرد شيخ بهايى و مير داماد است. او در علوم مختلف اسلامى تبحر داشته و در زمان خويش مرجعيت تقليد را به عهده داشته است. وى در كنار مرجعيت، از اقامه نماز جمعه و جماعت نيز غفلت نمى‏كرد و امام جمعه اصفهان بود.

از جمله پرورش يافتگان مكتبش مى‏توان به: علامه مجلسى( كه بيشترين استفاده را از پدر خويش برده است)، آقا حسين خوانسارى و ملا صالح مازندرانى اشاره نمود.

3- علامه دو برادر داشت كه آنها نيز مردانى متقى و زاهد بودند به نامهاى ملا عزيز اللّه و ملا عبد اللّه، كه براى تبليغ و نشر علوم اهل بيت عليهم السلام به هندوستان رفت و ساكن آنجا گرديد.

4- خاندان علامه مجلسى نه تنها مردانى عالم و دانشمند به جامعه تحويل داده، بلكه زنان اين خاندان نيز پا به پاى مردان خويش قدم برداشته‏اند.

علامه مجلسى چهار خواهر داشت كه آنان نيز هر يك داراى تأليفات و تحقيقات ارزنده‏اى در علوم اسلامى مى‏باشند. از جمله تأليفات آنان مى‏توان به: شرح كافى، المشتركات فى الرجال، شرح شرايع الإسلام، شرح مطالع و شرح قصيده دعبل خزائى اشاره نمود.

همسران اين زنان عالم و بزرگوار نيز از علماى بزرگ بودند. كسانى همچون ملا صالح مازندرانى، ملا ميرزاى شيروانى، ملا على استرآبادى و ميرزا محمد فسايى.

5- علامه مجلسى داراى 5 پسر بود كه همگى از محضر علم و معارف پدر بهره‏مند شدند و به مدارجى بالا دست يافتند.

6- دامادهاى علامه هم كه 5 نفر بودند از طلاب و فضلاى آن زمان بودند و علامه با عنايتى خاص نسبت به دامادها، دختران خويش را به ازدواج آنان درمى‏آورد.

علاوه بر اينها خاندانهاى بزرگى از علماى آن عصر مرتبط با علامه مجلسى بودند، مانند وحيد بهبهانى، بحر العلوم، طباطبايى بروجردى، ميرزا عبد الله افندى صاحب رياض العلما، شهرستانى و...

مقام علمى‏

علامه مجلسى آنچنان شهرتى در علوم مختلف اسلامى دارد كه محتاج هيچ بيان و توضيحى نيست. نام علامه مجلسى چون آفتابى بر آسمان فقاهت و اجتهاد مى‏درخشد.

علامه مجلسى از جمله بزرگانى است كه از جامعيت خاصى برخوردار بود. او در علوم مختلف اسلامى مانند تفسير، حديث، فقه، اصول، تاريخ، رجال و درايه سرآمد عصر بود. نگاهى اجمالى به مجموعه عظيم بحار الأنوار اين نكته را بخوبى آشكار مى‏سازد.

اين علوم در كنار علوم عقلى همچون فلسفه، منطق، رياضيات، ادبيات، لغت، جغرافيا، طب، نجوم و علوم غريبه از او شخصيتى ممتاز و بى‏نظير ساخته است.

نظرى گذرا به« كتاب السماء و العالم» در بحار الأنوار اين جامعيت را بخوبى نمايان مى‏سازد.

برخى علامه مجلسى را در طول تاريخ اسلامى از حيث جامعيت در علوم و فنون گوناگون بى‏نظير دانسته‏اند.

علامه ريزبينى و نكته سنجى‏هاى بسيار زيبايى پيرامون روايات مشكل دارد. بيانهاى علامه در ذيل روايات و آيات قرآن بسيار دقيق و زيبا است و كمتر مى‏توان در آنها خطا و اشتباهى يافت.

علامه مجلسى، علاوه بر علومى چون روايات اهل بيت عليهم السلام در فقه نيز تبحرى بالا داشته، گرچه اكثر مجلدات فقهى بحار مجال پاكنويس شدن نيافته است.

شخصيت معنوى‏

علماى دين نه تنها از استاد خود درس علم و دانش مى‏آموزند، بلكه سير و سلوك معنوى خويش را زير نظر اساتيد عارف بالله سپرى مى‏نمايند. علامه مجلسى همزمان با طى مدارج علمى و سريعتر از آن مدارج معنوى و كمالات روحى را پيمود تا آنجا كه مصداق واقعى‏«عالم ربّانى» گشت.

اين ادعا با مرورى بر سجاياى اخلاقى ايشان كاملا روشن مى‏شود.

از جمله خصائص بارز اخلاقى علامه مى‏توان به اين موارد اشاره نمود:

1-ياد خداوند: شاگرد گرانقدر او« سيد نعمت اللّه جزائرى» در مورد استاد خود گفته است: علامه هيچگاه از ياد خدا غافل نبود و تمام اعمالش را با قصد قربت انجام مى‏داد.

2-زيارت: علامه به« زيارت» ائمه هدى عليهم السلام اهميت فراوان مى‏داد و با وجود مشكلات آن زمان و امكانات بسيار ابتدايى براى مسافرت، چندين بار به زيارت ائمه عراق، بقيع و مشهد مقدس نائل شد و هر بار مدتى طولانى در جوار آن بزرگواران سكنى گزيد.

او چند بار نيز به حج خانه خدا مشرف شد.

3-توسل: توجه خاص به توسل به معصومين عليهم السلام باعث گرديد علامه مجلسى پيرامون ادعيه و زيارات مطالب فراوانى در بحار الانوار بياورد و بجز آن، چند كتاب مستقل نيز در موضوع ادعيه و زيارت تأليف نمايد از جمله:

«زاد المعاد» كه مرجعى مهم در كتب ادعيه متأخر است و«تحفة الزائر» و ترجمه‏هايى از زيارت جامعه كبيره و دعاى سمات و...

4-زهد و پارسايى: يك ويژگى بسيار مهم در زندگى اين بزرگ مرد، زهد و پارسايى و ساده زيستى اوست. علامه در عهد صفوى مى‏زيست و شيخ الاسلام حكومت صفوى بود و در يك كلام، تمام امكانات دولت در اختيار او بود، اما با همه اينها زندگى شخصى علامه در نهايت زهد و سادگى سپرى مى‏شد.

5-تواضع: تواضع علامه مجلسى از ديگر خصائص اوست. علامه هيچگاه به مقام اجتماعى و بالا و پايين بودن موقعيت يا سنّ افراد نگاه نمى‏كرد.

او از سيد على خان مدنى، شارح گرانقدر صحيفه سجاديه مطالب فراوانى در بحار آورده است و مى‏دانيم كه سيد على خان 15 سال كوچكتر از علامه بوده و از حيث مقام و منزلت اجتماعى هم به او نمى‏رسيد.

خلاصه اينكه جمع شدن همه اين خصائص روحى و كمالات معنوى با علم و دانش گسترده علامه، از او شخصيتى ممتاز ساخته بود كه در تاريخ به دشوارى مثل و مانندى براى او پيدا مى‏شود.

اوضاع سياسى‏

علماى بزرگوار شيعه در طول تاريخ با وجود فشارها و محروميت‏ها و اختناقهاى فراوان زحمات ارزنده‏اى كشيده و آثارى گرانبها به يادگار نهاده‏اند. آنان با خون دل خوردن‏ها و زحمات طاقت فرسا نهال تشيع را آبيارى نمودند و اين ميراث عظيم پيامبر صلى الله عليه و آله را به ما رساندند.

در اين بين هر گاه اوضاع نسبتا مساعدى فراهم مى‏شد و فشارها بر عليه شيعيان كم مى‏شد شاهد شكوفايى بى‏نظير فقها و علما و فيلسوفان شيعه هستيم.

از جمله اين موقعيتها عصر شيخ مفيد و شيخ طوسى را در حكومت آل بويه مى‏توان برشمرد. همچنين دوره صفويه و زمان علامه مجلسى شاهدى صادق بر اين گفتار است.

علامه مجلسى با عنايت به انتساب شاهان صفويه به تشيع و اينكه آنان خود را منسوب به ائمه اطهار عليهم السلام مى‏دانستند بيشترين استفاده را در جنبه‏هاى مختلف نمود. تأليف بزرگترين دائرة المعارف حديث شيعه در غير چنين زمانى و با عدم امكانات اقتصادى بسيار دشوار مى‏نمود.

سالشمار

علامه مجلسى در زمان شاه عباس اول كه مردى با سياست و با كفايت و در عين حال، مردى سنگدل و بى‏رحم بود متولد شد.

زمانيكه شاه صفى پس از او به حكومت رسيد، عراق از قلمرو حكومت ايران جدا شد.

پس از شاه صفى، شاه عباس دوم كه 9 سال داشت به حكومت رسيد و در مجلس تاجگذارى او بود كه علامه از او خواست شراب خوارى و فروش آن و برخى اعمال منكر ديگر ممنوع شود. او هم به توصيه‏هاى علامه عمل كرد، اما رفته رفته، او نيز چون ديگر شاهان آلوده شراب و... شد.

منزلت اجتماعى‏

علامه مجلسى در ميان مردم از نفوذ بى‏سابقه‏اى برخوردار بود. او با علم سرشار و نفوذ معنوى و بيان سحر انگيز خود مردم را از ميخانه و قهوه‏خانه‏ها به مساجد كشاند و در عهد او مساجد از رونق خاصى برخوردار بودند. خصوصا در ماه مبارك رمضان و شبهاى قدر جمعيت بى‏سابقه‏اى به مساجد روى مى‏آوردند.

علامه در سلاطين صفوى هم نفوذ بالايى داشت. او كه سياستمدارى مقتدر بود، با تدبير خويش در زمان سلاطين بى‏كفايت صفوى كشور را از حمله و تجاوز دشمنان حفظ نمود. دقيقا پس از وفات علامه مجلسى بود كه كشور دچار هرج و مرج شد و افغانها به ايران حمله كردند و حكومت صفويه را سرنگون نمودند. او با استفاده از اقتدار اجتماعى و سياسى خويش بسيارى از نسخه‏هاى كمياب كتب قدما را استنساخ كرد و ميراث عظيمى از تشيع را از نابودى نجات داد.

مسلك علمى‏

علامه مجلسى روشى معتدل ما بين اصولى و اخبارى داشت. او در عين اينكه محدثى بزرگ بود به علوم عقلى هم توجهى خاص داشت.

او از جمله بزرگانى است كه علوم عقلى همچون فلسفه را خوانده و از اساتيد اين علوم محسوب مى‏گشت و در عين حال همه چيز را در منبع و سرچشمه وحى يافت و تمام همت خويش را به نشر روايات معصومين عليهم السلام اختصاص داد. تنها حساسيت علامه به انحرافات در دين بود. او كه در زمان خويش شيوع صوفيگرى را مى‏ديد دست به مبارزه‏اى قاطعانه با تصوف زد و در اين مسير با استعانت از اهل بيت عليهم السلام به پيروزى چشمگيرى نائل شد.

لقب« علامه»

علامه، محمد باقر مجلسى اين لقب پر افتخار را از بزرگانى همچون وحيد بهبهانى، علامه بحر العلوم و شيخ اعظم انصارى اخذ كرده است. اين بزرگان كه هريك دريايى متلاطم از علوم و معارف اسلامى هستند با ديدن مقام و منزلت علامه مجلسى اين لقب را در مورد او به كار بردند و به حق او علامه عصر خويش بود.

شيخ الاسلام اصفهان‏

علامه مجلسى در سال‏1098 از سوى شاه سليمان صفوى به سمت شيخ الاسلامى اصفهان منسوب شد. شيخ الاسلام بالاترين و مهمترين منصب دينى و اجرايى در آن عصر بود.

او قاضى و حاكم در مشاجرات و دعاوى بود. تمام امور دينى زير نظر مستقيم او انجام مى‏گشت و تمام وجوهات به محضر او فرستاده مى‏شد شيخ الاسلام سرپرستى درماندگان و ايتام و... را نيز برعهده داشت.

نكته مهم در اينجا آن است كه علامه اين منصب را با اصرار و التماس شاه پذيرفت و در همان مجلس، شاه چند بار كلمه التماس را بر زبان آورد تا علامه راضى به پذيرفتن اين منصب گردد.

علامه تا پايان عمر خويش عهده دار اين وظيفه مهم بود.

اساتيد

متأسفانه با آنكه اطلاعات ما در مورد زندگى علامه مجلسى فراوان است، پيرامون اساتيد او اطلاع كمى در دست داريم. البته مشايخ روايت علامه را مى‏شناسيم اما اينكه علامه محضر درسى چه كسانى را درك كرده مبهم است.

از جمله اساتيد و مشايخ نقل علامه‏اند:

1- پدرش محمد تقى مجلسى( متوفاى 1070 هجرى) كه استاد علامه در علوم نقلى بوده است.

2- مرحوم آقا حسين خوانسارى( متوفاى 1098 هجرى)، فرزند آقا جمال كه استاد علامه در علوم عقلى بوده است.

اين دو بزرگوار اساتيد علامه هستند، اما مشايخ نقل او:

3- مولا محمد صالح مازندرانى( متوفاى 1086 هجرى) 4- ملا محسن فيض كاشانى( متوفاى 1091 هجرى) 5- سيد على خان مدنى صاحب شرح معروف بر صحيفه سجاديه عليه السلام( متوفاى 1120 هجرى) 6- شيخ حرّ عاملى مؤلف كتاب وسائل الشيعه( متوفاى 1104 هجرى).

لازم به ذكر است كه اين دو تن علاوه بر اجازه‏هايى كه به علامه داده‏اند از ايشان اجازه هم گرفته‏اند بنا بر اين جزء شاگردان علامه نيز محسوب مى‏گردند.

شاگردان‏

بيش از يكهزار نفر از طلاب و دانش پژوهان از محضر پر فيض علامه مجلسى استفاده نموده‏اند. علامه اجازهاى فراوانى نيز به شاگردان خويش داده است.

از جمله شاگردان علامه‏اند:

1- سيد نعمت اللّه جزائرى 2- جعفر بن عبد اللّه كمره‏اى اصفهانى 3- زين العابدين بن شيخ حرّ عاملى 4- سليمان بن عبد الله ماحوزى بحرانى 5- شيخ عبد الرزاق گيلانى 6- عبد الرضا كاشانى 7- محمد باقر بيابانكى 8- ميرزا عبد الله افندى اصفهانى مؤلف محترم رياض العلماء 9- سيد على خان مدنى مؤلف گرانقدر رياض السالكين( شرح صحيفه سجاديه عليه السلام) 10- شيخ حرّ عاملى 11- ملا سيما، محمد بن اسماعيل فسايى شيرازى 12- محمد بن حسن، فاضل هندى و...

تأليفات‏

علامه مجلسى عمرى بسيار پر بركت داشت. او در عمر 73 ساله خويش بيش از يكصد كتاب به زبان فارسى و عربى نوشت كه تنها يك عنوان آن بحار الأنوار است با 110 جلد و عنوان ديگر مرآة العقول با 26 جلد.

حدود 40 كتاب نيز به ايشان نسبت داده شده است.

اولين تأليف علامه را كتاب‏الأوزان و المقادير ياميزان المقادير دانسته‏اند كه در سال‏1063 تأليف شده. آخرين تأليف ايشان هم كتاب‏حق اليقين‏ است مربوط به سال‏1109 هجرى، يعنى يك سال قبل از وفات ايشان.

برخى كتب علامه عبارتند از:

1-بحار الأنوار، كه يك مجموعه بزرگ روايى و تاريخى است و در ضمن آن تفسير بسيارى از آيات قرآن كريم هم آمده است.

2-مرآة العقول‏، شرح كافى ثقة الاسلام كلينى است در 26 جلد.

3-ملاذ الأخيار، شرح تهذيب شيخ طوسى است در 16 جلد.

4-الفرائد الطريفة، شرح صحيفه سجاديه عليه السلام است.

5-شرح أربعين حديث‏، كه از بهترين كتب در اين موضوع مى‏باشد.

6-حق اليقين‏، در اعتقادات است و به زبان فارسى نوشته شده. علامه چندين كتاب كلامى ديگر نيز دارد.

7-زاد المعاد، در اعمال و ادعيه ماهها( فارسى) 8-تحفة الزائر، در زيارات( فارسى) 9-عين الحياة، شامل مواعظ و حكم برگرفته از آيات و روايات معصومين عليهم السلام( فارسى) 10-صراط النجاة 11-حلية المتقين‏، در آداب و مستحبات روزانه و در طول زندگى( فارسى) 12-حياة القلوب‏ در تاريخ پيامبران و ائمه عليهم السلام در سه جلد( فارسى) 13-مشكاة الأنوار، كه مختصر حيات القلوب است( فارسى) 14-جلاء العيون‏ در تاريخ و مصائب اهل بيت عليهم السلام( فارسى) 15-توقيعات امام عصر عجل الله تعالى فرجه الشريف همراه با ترجمه آنها.

16- كتب فراوانى بعنوان ترجمه احاديث خاص مانند ترجمه توحيد مفضل و...

17- كتبى در موضوع ترجمه ادعيه و زيارات همچون زيارت جامعه كبيره و دعاى سمات و...

18- رساله‏هاى فراوان فقهى كه به جهت اختصار از آنها نام نمى‏بريم كتابهايى نيز در موضوعات مختلف از قبيل تفسير، رجال، تراجم و... از علامه به يادگار مانده است.

نكته قابل توجه در آثار علامه مجلسى آن است كه ايشان اكثر عناوين كتبش را كتابهاى فارسى تشكيل مى‏دهد و اين نكته توجه علامه را به هدايت جامعه خويش كه فارسى زبان بودند بخوبى نشان مى‏دهد.( گرچه كتب عمده و منبع، همچون بحار الأنوار و مرآة العقول عربى هستند).

وفات‏

چراغ عمر علامه مجلسى پس از73 سال نور افشانى در شب 27 رمضان سال‏1110 هجرى در شهراصفهان‏ خاموش گشت و جهان از فيض وجود اين عالم گرانمايه محروم شد.

علامه هنگام مرگ كارهاى نيمه تمامى داشت كه موفق به اتمام آنها نشد از قبيل تكميل بحار الأنوار، نوشتن مستدرك البحار و... گرچه پس از ايشان شاگردان و ادامه دهندگان اين راه پر فروغ خدمات ارزشمندى ارائه نمودند، اما جاى خالى يك عالم فرزانه را هيچكس و هيچ چيز پر نمى‏كند.


 محمدباقر بن محمدتقی علامه مجلسی