ویژگی‌های حضرت خدیجه سلام الله علیها

ویژگی‌های حضرت خدیجه سلام الله علیها

حضرت خدیجه سلام الله علیها،‌همسر گرامی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم

او دختر «خویلد» فرزند «اسد بن عبد العزی» فرزند «قصی» فرزند «کلاب» است. قصی جد چهارم پیامبر اکرم (ص) است و با این وصف، خدیجه با چند واسطه، عموزاده ی پیامبر است و ریشه ی خاندانش در قصی با خاندان حضرت ختمی مرتبت متحد می شوند؛ از این رو گاهی آنان همدیگر را پسرعمو و دخترعمو خطاب می کرده اند.[*]

حضرت خدیجه به عنوان نخستین «ام المومنین» در قرآن مورد توجه قرار گرفته است. این سعادت از بین همه زنان پیامبر(ص)، نصیب خدیجه(س) شده است که یازده امام از نسل او از طریق فاطمه(س) به وجود آید.

وَ وَجَدَكَ عَائِلًا فَأَغْنَىٰ ‎۞

«و تو را فقیر یافت و توانگر کرد».(ضحی: ۸)

به نظر بسیاری از مفسران، این آیه به نقش اقتصادی حضرت خدیجه(س) در پیشرفت نهضت جهانی اسلام اشاره دارد.

الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ لَا يُتْبِعُونَ مَا أَنفَقُوا مَنًّا وَلَا أَذًى ۙ لَّهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ‎﴿٢٦٢﴾‏۞

«آنان دارایی های خویش را در راه خدا انفاق می کنند، آن گاه از پی آنچه انفاق نموده اند، نه منّتی می گذارند و نه آزاری می رسانند، پاداششان نزد پروردگارشان محفوظ است، و آنان نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می شوند». (بقره: ۲۶۲)

علی(ع) می فرماید:«سالار زنان در جهان ]در اندیشه و دانش و منش مترقی، این چهار زن[ کمال جو ]و ستم ستیز و آزادی خواه[ هستند: خدیجه دختر خُوَیلِد، فاطمه ریحانه ی پیامبر، آسیه، ]زن نواندیش و استبداد ستیز عصر موسی[ و دیگر مریم دخت ]پاک روش[ عمران».[۱]

پیامبر فرمود:«ایستادگی و استواری دین تنها با شمشیر علی و ثروت خدیجه بود».[۲]

امیرمؤمنان علی(ع) در «خطبه قاصعه» می فرماید:

«روزی که رسول خدا(ص) به پیامبری رسید، نور اسلام به هیچ خانه ای وارد نشد، جز به خانه پیامبر و خدیجه و من سومین نفر آنها بودم که نور وحی در رسالت را می دیدم و عطر نبوت را استشمام می کردم».[۳]

امام حسین(ع) در روز عاشورا، در ضمن خطبه ای که خود را به دشمن معرفی می کرد، فرمود:«همان چشمه بهشتی که مقربان از آن می نوشند».[۴]

پیامبر(ص) در تفسیر این آیه فرموده است:«مقربون السابقون، رسول خدا، علی بن ابی طالب و الائمه، فاطمه و خدیجه هستند».[۵]

«شما را به خدا سوگند، آیا می دانید که جده من خدیجه، دختر خُوَیلَد است؟ آیا می دانید که من فرزند همسر پیامبر شما و خدیجه هستم»؟ [۶]

«ای مردم! آیا شما را آگاهی دهم که بهترین انسان ها از نظر پدربزرگ و مادربزرگ چه کسانی هستند؟ برترین های روزگاران در ریشه و تبار، حسن و حسین(ع) هستند؛ چرا که نیاکانشان از طرف پدر و مادر، پیامبر(ص) و خدیجه می باشند».[۷]

القاب و فضایل خدیجه(س)

حضرت خدیجه(س) پانزده سال پیش از عام الفیل در مکه، در خانواده ای بزرگ و ارجمند به دنیا آمد. در دوران جوانی که با تشکیل کاروان های تجاری به کسب درآمد پرداخت. درخشان ترین صحنه زندگی او پیش از بعثت رسول خدا(ص) مربوط به زمانی است که با وجود مکنت و ثروت، هرگز در جامعه فاسد آن روزگار، خود را به دست امواج سهمگین جاهلیت نسپرد و به درجه ای از کمال و پاکی رسید که به «طاهره» ملقب گشت. افزون بر این لقب، به برخی دیگر از القاب او می توان اشاره کرد از جمله: «مبارکه»، «سیده نسوان»، «کبری» به معنی ارجمند و والامقام که پیامبر(ص) این لقب را پس از ازدواج به او داد.

بنا بر منابع تاریخی، رسول خدا(ص) و حضرت خدیجه(س) در اجداد خود اشتراک داشته اند و نوه عموی یکدیگر بوده اند و خویشاوندی نزدیکی میان آنها وجود داشته است.[۸]

ازدواج با پیامبر(ص)

کمال روحی و عقلی و حسن ظاهری خدیجه(س) سبب شده بود که مردان زیادی اندیشه همسری او را در سر بپرورانند؛ چنان که ابوجهل و ابوسفیان که از جمله مردان ثروتمند و بانفوذ قریش بودند از او خواستگاری کردند؛ ولی خدیجه(س) درخواست آنان را رد کرد.

خدیجه(س) که از راست گویی، امانت داری و اخلاق پسندیده محمد(ص) در طی سفر تجاری اش به شام آگاه شده بود و آثار نبوت را در وجود او دیده بود، غنچه مهر و محبتش در مقابل محمد امین و پاک دامن شکوفه زد. با تمایل خدیجه(س) و خواستگاری پیامبر(ص)، آن دو پیمان ازدواج بستند و در پی آن، خدیجه(س) تمام دارایی و غلامان خود را در اختیار او قرار داد. خدیجه(س) از این پیوند آسمانی صاحب شش فرزند شد؛ دو پسر و چهار دختر که آخرین دختر آنان بانوی بزرگوار، حضرت فاطمه(س) همسر حضرت علی(ع) بود.

ویژگی های حضرت خدیجه(س)

حضرت خدیجه(س) در ابعاد گوناگون انسانی، شخصیتی والا و ارزشمند داشت. او از چنان شخصیت ممتازی برخوردار بود که پیامبر(ص) او را به همسری پذیرفت و با توجه به ویژگی های ارزشمند او بود که پس از رحلت او همواره یادش را در خاطره داشت. برخی از ویژگی های حضرت خدیجه عبارت است از:

مقاومت و پایداری: رفتارهای فروتنانه و مدبرانه خدیجه در برابر پیامبر(ص) و عظمت معنوی او، مورد سرزنش برخی از زنان قریش قرار می گرفت که با مفاهیمی چون راست گویی، امانت داری و خوش رفتاری بیگانه بودند و فلسفه ازدواج زنی ثروتمند با مردی تهی دست را درک نمی کردند. ازاین رو، آنان به خدیجه(س) طعنه می زدند و او را می آزردند و با او رفتارهای نامناسب داشتند. پاسخ خدیجه(س) به این همه ناسپاسی و نادانی، تنها مقاومت و پایداری در کنار حضور آرام بخش همسرش بود. او در پاسخ به سرزنش کنندگان می گفت: «آیا کسی مانند محمد در نیکویی، نیک رفتاری، خصلت های پسندیده و فضیلت و شرافت، در تمام سرزمین عرب سراغ دارید»؟[۹]

انفاق و احسان: یکی از ویژگی های حضرت خدیجه(س) این بود که بر اثر تدبیر و تلاش و کوشش در تجارت و امور اقتصادی، از ثروت مندان عصر خود بود. با این همه، او هرگز از یاری فقیران روی برنمی گرداند و خانه اش همواره پناه گاه نیازمندان بود. او در راه تحقق آرمان های اسلام، همه ثروت خود را انفاق کرد و این عمل او برای پیشبرد اسلام، بسیار سودمند و مهم بود؛ تا آنجا که پیامبر(ص) فرمود: «ما نَفَعَنی مالٌ قَطُّ مِثلُ نَفَعَنی مالُ خَدیجَةَ؛ هیچ ثروتی هرگز مرا سود نبخشید که ثروت خدیجه به من سود بخشید».[۱۰]

ساده زیستی: حضرت خدیجه(س) پیش از ازدواج با پیامبر(ص) خانه ای باشکوه و مجلل داشت. او پس از ازدواج، تمام این جلال و شکوه را به پای همسرش ریخت و آن خانه که پیش از طلوع اسلام پناه گاه مستمندان بود، پس از اسلام پایگاه مؤمنان شد. پیامبر(ص) و خدیجه(س) با رفتار خود در دوری از تجمل گرایی و با عمل به ساده زیستی، الگوی پیروان و مسلمانان شدند.[۱۱]

خدیجه(س) در شعب ابی طالب

سران مشرک قریش که از پیشرفت اسلام نگران شده بودند، تصمیم گرفتند با محاصره اقتصادی و قطع شریان های حیاتی مسلمانان، از نفوذ و گسترش اسلام بکاهند. سران قبایل، با هم عهدنامه ای امضا کردند که به موجب آن، ارتباط و معاشرت با پیامبر(ص) و مسلمانان را ممنوع، نیز هرگونه خرید و فروش با هواداران پیامبر(ص) را تحریم کردند. ابوطالب، حامی و عموی پیامبر(ص) دستور داد مسلمانان به دره ای در میان کوه های مکه که به «شعب ابی طالب» معروف بود بروند. مسلمانان سه سال در محاصره اقتصادی بودند. حضرت خدیجه(س) در این سه سال، هیچ گاه پیامبر(ص) را تنها نگذاشت و چون همیشه به یاری او شتافت و همه ثروت خود را در جریان شعب خرج کرد؛ تا جایی که گفته اند پس از پایان محاصره اقتصادی، دیگر ثروتی نداشت. او همچنین از خویشان خود خواست تا به یاری مسلمانان بشتابند. خدیجه سه سال رنج و مشقت شعب را تحمل کرد که می توان آن را اوج فداکاری او در خدمت به اسلام به شمار آورد. پیامبر(ص) همواره از این خدمت و فداکاری خدیجه یاد می کرد و او را به سبب این ایثار و ازخودگذشتگی می ستود.[۱۲]

پیامبر(ص) در سوگ خدیجه(س)

پس از خروج مسلمانان از شعب ابی طالب، مدتی نگذشت که ابوطالب، عموی فداکار پیامبر(ص) درگذشت و او را در حزن و اندوه فرو برد. چندی بعد، دیگر پشتیبان پیامبر(ص)، یعنی خدیجه(س) بیمار شد و درگذشت. این بانوی گران قدر، در دهم رمضان سال دهم بعثت، یعنی حدود سه سال پیش از هجرت از دنیا رفت. ازاین رو، سالی که این دو مصیبت بزرگ بر پیامبر(ص) وارد شد، «عام الحزن» نامیده شد. خدیجه، هنگام وفات، شصت و پنج سال داشت. او بیست و چهار سال از عمر شریفش را در کنار پیامبر(ص) سپری کرده بود. پیامبر(ص) در وفات خدیجه(س) بسیار گریست و با دست مبارک خویش او را داخل قبر گذاشت و برایش دعا کرد.[۱۳]

حضرت خدیجه در کلام معصومان علیهم السلام

رسول اللّه صلی الله علیه و آله:
أَفضَلُ نِساءِ أَهلِ الجَنَّةِ أَربَعٌ: خَدِيجَةٌ بِنتُ خُوَيلِدٍ، وَفاطِمَةُ بِنتُ مُحَمَّدٍ، وَمَريَمُ بِنتُ عِمرانَ، وَآسِيَةُ بِنتُ مُزاحِمٍ امرَأَةُ فِرعَونَ.
برترين زنان اهل بهشت، چهار نفرند: خديجه دُخت خُوَيلِد و فاطمه دُخت محمّد و مريم دُخت عمران و آسيه دخت مُزاحم، همسر فرعون.

الخصال: ص ۲۰۶ ح ۲۲

امام على(ع):
صَلَّيتُ مَعَ رَسولِ اللّهِ(ص) كَذا وكَذا لا يُصَلّي مَعَهُ غَيري إلّا خَديجَةُ.
با پيامبر خدا، چنين و چنان نماز گزاردم و جز خديجه، كس ديگرى همراه من با او نماز نگزارد.

الاستيعاب: ج ۳ ص ۲۰۱ ح ۱۸۷۵.

امام باقر(ع):
دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) عَلى خَدِيجَةَ حِينَ ماتَ القاسِمُ ابنُها وَهِيَ تَبكِي، فَقالَ لَها: ما يُبكِيكِ؟ فَقالَت: دَرَّت دُرَيرَةٌ فَبَكَيتُ، فَقالَ: يا خَدِيجَةُ، أَما تَرضَيْنَ إِذا كانَ يَومُ القِيامَةِ أَن تَجِيئِي إِلى بابِ الجَنَّةِ وَهُو قائِمٌ، فَيَأخُذَ بِيَدِكِ فَيُدخِلَكِ الجَنَّةَ وَيُنزِلَكِ أَفضَلَها، وَذَلِكِ لِكُلِّ مُؤمِنٍ، إِنَّ اللَّهَ عز و جل أَحكَمُ وَأَكرَمُ أَن يَسلُبَ المُؤمِنَ ثَمَرَةَ فُؤادِهِ، ثُمَّ يُعَذِّبَهُ بَعدَها أَبَداً.
چون قاسم پسر خديجه از دنيا رفت، پيامبر خدا(ص) به نزد خديجه رفت و ديد او گريه مى‌كند. فرمود: «چرا گريه مى‌كنى؟». خديجه گفت: اشكم بى اختيار، جارى شد و گريه‌ام گرفت. پيامبر(ص) فرمود: «اى خديجه! آيا حاضر نيستى كه چون روز قيامت شود، به درِ بهشت بيايى و او آن جا ايستاده باشد و دستت را بگيرد و تو را به بهشت بَرَد و تو را در بهترين مكان آن جاى دهد؟ اين، براى هر مؤمنى هست. خداى عز و جل، حكيم‌تر و كريم‌تر از آن است كه از مؤمن، ميوه دلش را بگيرد و سپس با اين حال، او را براى هميشه عذاب كند».

الكافي: ج ۳ ص ۲۱۸ ح ۲

حضرت خدیجه از نگاه سایرین

مالك بن حُوَيرِث:
كانَ أوَّلُ مَن أسلَمَ مِنَ الرِّجالِ عَلِيّا، ومِن النِّساءِ خَديجَةَ.
اوّلين كس از بين مردان كه اسلام آورد، على(ع) بود و از بين زنان، خديجه عليها السلام.

المعجم الكبير: ج ۱۹ ص ۲۹۱ ح ۶۴۸

ابو هريره:
أَتَى جِبرِيلُ النَّبِيَّ(ص)، فَقالَ: يا رَسُولَ اللَّهِ! هذِهِ خَدِيجَةُ قَد أَتَتكَ... وَبَشِّرها بِبَيتٍ فِي الجَنَّةِ مِن قَصَبٍ‌ لا صَخَبَ فِيهِ وَلا نَصَبَ.
جبرئيل، نزد پيامبر(ص) آمد و گفت: اى پيامبر خدا! خديجه دارد نزد تو مى‌آيد .... او را به خانه‌اى در بهشت كه از مرواريد، ساخته شده و در آن، سر و صدا و رنجى نيست، بشارت ده.

صحيح مسلم: ج ۴ ص ۱۸۸۷ ح ۷۱

عایشه:
كانَ رَسولُ اللّهِ إذا ذَكرَ خَديجَةَ لَم يَسأم مِن ثَناءٍ عَلَيها وَاستِغفارٍ لَها.
پيامبر خدا هرگاه از خديجه عليها السلام ياد مى‌كرد، از تعريف و تمجيد او و طلب مغفرت براى وى، خسته نمى‌شد.

بحار الأنوار: ج ۱۶ ص ۱۲ ح ۱۲.


[*] سیره ی ابن هشام، ج اول، ص۱۴۲-۱۴۱

[۱]ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۱۰، ص ۲۶۶.

[۲]فاطمه الزهرا من المهد الی الهد، ج ۲۵

[۳]نهج البلاغه، خطبه قاصعه

[۴]مطففین: ۲۷

[۵]طبرسی، مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۳۲۰.

[۶]بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۱۸.

[۷]بحارالانوار، ج ۱۹، ص ۲۴۱.

[۸]دایرة المعارف تشیع، زیرنظر: بهاءالدین خرمشاهی و کامران فانی، ج ۴، (مدخل خدیجه همسر پیامبر).

[۹]جمعی از نویسندگان، همسر آفتاب، قم، طاها، ۱۳۸۵، چ ۱، ص ۱۶.

[۱۰]علامه مجلسی، بحارالانوار، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۳ هـ . ق، ج ۱۹، ص ۶۳.

[۱۱]همسر آفتاب، همان، ص ۴۳.

[۱۲]همان، صص ۲۳ ـ ۲۴.

[۱۳]همان، ص ۲۵.