کارکرد عوامل پویایی در تصویر‌پردازی از مرگ در نهج‌البلاغه

نشریه : پژوهشهای نهج البلاغه

نویسنده : پديدآورنده : زهرا فرید
پديدآورنده : فاطمه شاه علی رامشه

سال 1397 / شماره پیاپی 56 / صفحه 109 - 130

چکیده :

محمدرضا شفیعی کدکنی به‌عنوان بنیان‌گذار جریان نقد ادبی معاصر در ایران، نسبت به جایگاه تصویر و ارتباط آن با خیال در انتقال تجربه شاعر به مخاطب، توجه فراوانی داشته و زوایای مختلف تصاویر ادبی و عناصر آن را مورد بررسی دقیق قرار داده است. همچنین وی در بررسی‌های خود تصاویر را به دو بخش ایستا و پویا تقسیم کرده و معتقد است شاعر یا نویسنده هرچه بیشتر از عناصری مانند تشخیص، تضاد، رنگ و طبیعت در ساخت تصاویر استفاده کند، اثری پویاتر ارائه خواهد داد و هر چه میزان استفاده از این عناصر کمتر باشد متن به سوی ایستایی پیش خواهد رفت. این مقاله درصدد است تا به بررسی تصویرپردازی مرگ در نهج البلاغه با تکیه بر این دیدگاه بپردازد. نتایج تحقیق نشان می‌دهد امام علی× در تصویرپردازی مرگ به‌عنوان آغاز مرحله جدیدی از حیات بشر، با استفاده از فعل‌های حرکتی و مؤلفه­های طبیعی در تشبیه‌ها و استعاره‌ها، همچنین انتخاب واژه­های مناسب، صحنه‌هایی پویا خلق کرده است تا ضمن تأکید بر قطعیت مرگ، مخاطب را با این مقوله مجرد آشنا سازد و راه را برای اندیشه‌ورزی در این زمینه باز کند. همچنین تشخیص‌های انسانی و حیوانی در این صحنه‌ها، تعقیب و گریز دائمی مرگ و انسان را با تصاویر متحرک به نمایش می‌گذارند.

کلیدواژه‌های مقاله :تصویرپردازی نهج البلاغه؛ تصویر مرگ؛ پویایی و ایستایی