خداباورى و برابرى انسانى

امام رضا(ع)-عبداللّه‌‏بن صَلت... کنتُ مع الرضا(ع) فى سفرِه الى خراسانِ، فدعا یوماً بمائِدةٍ له، فَجَمَع علیها مَوالیه من السُّودانِ و غَیرِهم.

فقلتُ: جُعلتُ فداک لو عَزَلتَ لِهولاءِ مائدةً؟

فقال: «مَه انَّ الرَّبَّ- تبارک و تعالى - واحد، والأمَّ واحِدةُ، والأبَ واحدُ، و الجَزاءَ بالأعمال».

کافى ج ۸ ص ۲۳۰

🔅 به روایت عبداللّه ‏بن صلت... که گفت: در مسافرت امام ابوالحسن على بن موسى الرضا(ع) به خراسان با او همراه بودم، روزى همگان را بر سر سفره فراخواند، و غلامان او از سیاه و غیر سیاه آمدند و بر سر سفره نشستند. به او گفتم: فدایت شوم، ایا بهتر نیست که براى اینان سفره‏اى جداگانه گسترده شود؟ امام گفت: «خاموش! خداى همه یکى است، و مادر یکى، و پدر یکى (پس تفاوت و تبعیضى نیست)، و پاداش هر کس بسته به کردار اوست».

برابرى و برادرى انسانى، آرزوى همه انسان دوستان، مصلحان و چاره اندیشان دردهاى جامعه بشرى است، و پیامبران و رهبران الهى پیشگامان این میدانند. این اصل اگر در اندیشه همگان استوار گردد، و جایگاه واقعى خود را بیابد، به راستى دردهاى جامعه بشرى درمان مى‏شود، و تبعیض‌‏ها، داشتن‌‏ها و نداشتن‌‏ها، ستیزها و کشمکش ‏ها، و جوامع پیشرفته و عقب افتاده، و جهان اول و دوم و سوم و دیگر نابرابری‏ها رخت بر مى ‏بندد، و انسان‏ها با باور اصولى خداوند حِسّ می‏کنند که در یک خانواده زندگى می‏کنند، و همه انسان‏ها در هر رنگ ونژاد و هر سرزمین برادر و برابرند، چنان که در این حکمت رضوى آمده بود.

در تعالیم اسلامى تعبیر: «خانواده خدایى» درباره کل انسان‏ها، فراوان آمده است، و همسانى انسانى را آموزش داده است.

پیامبر اکرم(ص)می‌فرماید:

«الخَلقُ کلُّهم عِیالُ اللّه‏. فأحَبُّهم الى اللّه‏ - عزّوجلّ - اَنفَقُهم لِعیالِه...».

بحارالأنوار  ج ۹۶ ص ۱۱۸ .

آفریدگان همه عیال (خانواده) و نانخور خدایند، پس محبوب‏ترین آنان در نزد خداى بزرگ کسى است که براى عیال (خَلق) خدا بخشنده‏ تر باشد. در اندیشه ادیان الهى مادر همه انسان‏ها یک بانو و پدر همه یک انسان است، و پروردگار و آفریننده همه انسان‏ها یکى یعنى خداوند است. این باورها و عقیده‏ ها، یگانگى و مساوات بسیار اصولى و ریشه دارى را بر روابط انسانى در سطح کره زمین حاکم می‏سازد، و تعهدهاى بزرگ و استواى را میان انسان‏ها پدید مى ‏آورد، که دردِ هر فرد، دردِ همه انسان‏ها می‏گردد، و ریشه نابرابری‏هاى اقتصادى، اجتماعى، فرهنگى، سیاسى و... را مى‏ سوزاند، و به راستى یک خانواده از همه فرزندان آدم تشکیل مى‏ دهد.

فراز پایانى سخن امام رضا(ع) شاید به این اشاره دارد که هر گونه امتیاز و ارزشى که در برخى افراد یا سرزمین‏‌ها وجود دارد، موجب امتیاز و برترییى در این دنیا نمیگردد؛ زیرا که این امتیازها تبعیضى و تفاوتى را در این زندگى موجب نمیشود، حتى مثل «تقوا» و ارزشهاى معنوى، مایه امتیازهاى آخرتى و براى دنیاى دیگر است، و در این زندگى هر کس و هر ملت، در هر پایه و جایگاه که باشد با ملتها و افراد دیگر که فروتر باشند، برابر است، و هیچ امتیازى بر یکدیگر ندارند.

نگریستیم که در سخن امام، نفى هر گونه امتیاز خواهى، و برترى جویى و برابرى مطلق انسان‏ها، به عقیده توحیدى نسبت داده شده است، با فراز: «مه انَّ الربَّ واحد: ساکت! خداى همه یکى است»؛ یعنى اگر ایمان به خداى یگانه است، و انسان‏ها همه بندگان و مخلوقات اویند، و او که عدل مطلق، و مهر نامتناهى، و بنده نواز بى پایان است، به همه آفریده‏هاى خود نگاهى برابر دارد، و هیچ امتیاز و برترى، و از جمله برتریهاى معنوى، نمی‏تواند عامل تبعیض و امتیازى باشد.

اکنون بنگرید به کشورها و انسان‏هایى که خود را پیرو حضرت مسیح(ع) و خداباور می‏دانند، چگونه در جهان معاصر یک تازی مى ‏کنند، و انسان‏ها و جامعه ‏هاى دیگر را هیچ مى ‏انگارند، و در روابط خود، سلطه طلبانه و خودخواهانه عمل می‏کنند، حتى در علم و فن آورى نیز تبعیض روا میدارند. این شیوه‏ ها با ایمان به خدا و پیروى از پیامبران الهى سازگار نیست. شگفت از رهبران مذهبى آنان است که در برابر این همه بی ‏فرهنگى سکوت کرده‏ اند، بلکه بر آن صحّه نیز می‏گذارند!