شاخصه‌های جامعه دینی با توجه به خطبه ‏های جمعه و عیدین پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم - صفحه 177

سادگی، کوتاهی و مقطع بودن کلام است. نثر عربی جاهلی به کلی از صنایع و آراستگی و مبالغات به دور است و البته اندکی آهنگین است.۱ عرب جاهلی، بدون لحن، به نثر سخن می‏گفت و از قوت قریحه، وراثت و قلت اختلاط با اعاجم فایده می‏برد. به همین دلیل، امتیاز نثر در جاهلیت به جریان طبیعی آن بود؛ به طوری که تکلف، تزیین و مبالغه در آن دیده نمی‏شد. این نوع سخن، در تعامل با اخلاق بدوی عرب بود. بنا بر این، نثر جاهلی، دارای الفاظ قوی، ترکیب متین، دارای جمله‏های کوتاه، تعابیر موجز و مقطع، اشارات قریب، استعارات اندک، و معانی سطحی است.۲ همه این مختصات در سبک کلام پیامبر در خطبه‏های جمعه و عیدین مشاهده می‏شود. حضرت به عنوان خطیب باید با توجه به ویژگی‏های زبانی و ساختارهای ادبی قوم خویش با آنها سخن می‏گفت و ایشان را به دین اسلام دعوت می‏کرد. کلام نبوی، لباس زمانی را که در آن متولد شده بود، پوشیده و زبان کلام نبوی، زبان زنده، و پویای رایج در روزگار زندگی‎‏اش بود. به دلیل همین تأثیرپذیری، اگر در الفاظ صادره از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، اعم از کلام ادبی، علمی، شرعی و کلام روزمره آن حضرت _ که در جایگاه یک انسان با دیگران سخن می‏گفت _ دقت شود، ملاحظه می‏گردد که ایجاز در آن امر واضح و روشنی است. لذا در کلام آن حضرت و خطبه‏هایش هیچ گونه زیادت و اضافه‏ای _ که سیاق یا شرایط خطاب آن را اقتضا نکند _ وجود ندارد؛ ضمن این که در عین ایجاز و اقتصار، تمام معنا و فوایدش را می‏رساند.

علاوه بر آن‏چه ذکر شد، ویژگی دیگری که به لحاظ سبک‌شناسی در کلام پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و خطبه‏های ایشان وجود دارد، مقطع (فاصله‌دار) و ناپیوسته بودن کلام است. این ویژگی غیر از کوتاه و موجز بودن سخن است. چه بسا کلامی بلند و طولانی باشد، اما مقطع و جدا. با بررسی خطبه‏های حضرت مشخص می‏شود که ایشان بیشتر از جملاتی کوتاه و فاصله‏دار برای ایراد آنها بهره برده‏اند. امام رضا علیه السلام در حدیثی از پدرانش، از امام حسن مجتبی علیه السلام روایت‏ می‏کند که در وصف سبک سخن پیامبر فرمود:

۰.یتَکَلَّمَ لجَوامِع الکلم فصلاً لافضول و لاتفصیر...

تعبیر «فصل» به همین ویژگی اشاره دارد؛ یعنی قطعه قطعه و جدا جدا. نیز از عایشه نقل شده است که گفت:

1.. تاریخ الادب العربی، ص۱۵۴.

2.. همان، ص۱۸.

صفحه از 180