رواج این نوع روایاتݨݨݨْ انعکاسدهنده دیدگاه زنستیزانه در آن ایام، یعنی نیمه دوم قرن اول است. اقوال بسیار زیادی در این دوران رشد یافته که همگی موقعیت زنان را تنزل میدهد یا برای تنزلدادن آن طراحی شده است. گسترش این نقد اجتماعی در نیمه دوم قرن اول، زمان پیشنهادی ورود حدیث لن یفلح را آشکارتر میسازد.
پیشنهاد ما در تاریخگذاری این حدیث دو باره همان سالهای شصت هجری به بعد (نیمه دوم قرن اول) است. به نظر میرسد در سالهای آخر عمر وی _که با غلبه معاویه بر سرزمینهای اسلامی، توجیه مقابله با علی علیه السلام حتی در قامت جنگ داخلی جمل مورد توجه قرار گرفته است _ او از سویی دامن خود را از طرفین برکشیده و از سوی دیگر، چهره صلحطلب و عافیتجویی را به رخ میکشد که اندک معارضهای را با هیچ حکومتی رقم نزند و پیکار با هیچ خلیفهای را در کارنامه خود ثبت ننماید.
ج. تاریخگذاری بر اساس تحلیل اسناد و متن
الفاظ این روایت در کتب روایی دچار تغییراتی شده است؛ گر چه مضمون اصلی و پیام روایت را نیز یکسره مخدوش نکرده است. این اختلاف الفاظ بر اساس زمان تدوین در اسناد نُهگانه مقاله قابل توجه است.
تغییر الفاظ در مسندهای طیالسی و احمد (از حلقه مشترک فرعی عینیة ابن عبدالرحمن):
لم یفلح ← ما افلح اسندوا ← وَلّوا ← یلی
امرهم امرأة ← امرهم الی امرأة
تغییر الفاظ در سند بخاری، ترمذی، نسایی، بیهقی، حاکم، بغوی و ابن کثیر (از حلقه مشترک فرعی حسن بصری):
لن یفلح ← لا یفلح قوم ← بدون تغییر
ولّوا ← تماسکهم ← ملکوا امرأة ← بدون تغییر
تغییر الفاظ حدیث از «لم یفلح» به «ما افلح» _ که هر دو بر زمان ماضی منفی دلالت میکنند _ در نقل حسن بصری به «لن یفلح» _ که بر نفی ابد دلالت میکند _ و «لایفلح» _ که بر استمرار دلالت دارد _ روند قاطعتری در نفی را پیموده است.
همچنین، تغییر کلمه «اسندوا» به «ولّوا»، «یلی»، «تماسک» و «ملکت» اشاره به تقویت این کلمه از قرن سوم تا قرن هشتم دارد. گر چه حلقه مشترک فرعی هر دو دسته (عیینه و حسن) بودهاند، ولی روند رو به رشدی را در تحکّم در امر عدم حکمرانی زنان پیموده است.