كاوشي در باره تبويب الكافي - صفحه 36

باب حجج اللّه على خلقه

رسالت اين باب ، رساندن اين نكته است كه خداوند تا آن گاه كه خود و حجّت هاى خود را بر بندگانْ آشكار نسازد ، روا و سزا نيست كه آنها را بازخواست كند ؛ ولى پس از آن كه خود را از راه حجّت ها به مردمان شناساند ، آن گاه بر مردمان است كه سخنانش را بپذيرند و راه هدايتْ پيش گيرند.

باب الهداية أنّها من اللّه عز و جل

چنان مى نمايد كه در احاديث اين باب ، روى سخن امامان عليهم السلام با شيعيانى است كه هواى شيعه كردن مردم و دعوت آنان به آيين اهل بيت عليهم السلام را در سر مى پرورانند. بر پايه اين احاديث ، اگر خداوند ، راه هدايت را بر بنده اى ببندد ، همه جهانيان نيز نمى توانند او را بدان راه بياورند و نيز اگر خدا هدايت بنده اى را بخواهد ، هيچ كس توان گمراهى او را ندارد . اين احاديث ، بارها اين مضمون را باز گفته اند كه : «كفّوا عن الناس و لا يقول أحد عمّى و أخى و ابن عمّى و جارى» ؛ ۱ نيز تأكيد كرده اند كه براى شيعه شدن ديگران ، با آنها بحث و مجادله نكنند : «و لا تخاصموا الناس لدينكم فإن المخاصمة مَمْرَضَة للقلب» . ۲

1.همان ، ص ۲۲۰.

2.همان، ص ۲۲۱.

صفحه از 158