ظلم و دشمنی

حدیث

عيون أخبار الرضا عليه السلام : حدّثنا عليّ بن أحمد بن عمران الدقّاق ، قال : حدّثنا محمّد بن هارون الصوفى ، قال : حدّثنى أبو تراب عبيداللَّه بن موسى الرويانى ، عن عبد العظيم بن عبد اللَّه الحسنى ، قال :

قُلتُ لِأَبى جَعفَرٍ مُحَمَّدِ بنِ عَلِيِّ الرِّضا عليه السلام : يَابنَ رَسولِ اللَّهِ ! حَدِّثنى بِحَديثٍ عَن آبائِكَ عليهم السلام . قالَ : حَدَّثَنى أبى ، عَن جَدّى ، عَن آبائِهِ عليهم السلام ، قالَ : قالَ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام : بِئسَ الزّادُ إلى‌ المَعادِ العُدوانُ عَلى‌ العِبادِ . [۱]

ترجمه‌

حضرت عبد العظيم عليه السلام: به امام جواد عليه السلام گفتم : اى فرزند پيامبر خدا! از پدرانت براى من حديثى روايت فرما .

فرمود: پدرم از جدّم، از پدرانش نقل نمود كه امير مؤمنان عليه السلام فرمود : بد توشه‌اى است براى روز قيامت، دشمنى كردن با بندگان خدا!» .

شرح‌

اين حديث، ريشه در آياتى دارد كه دلالت دارند بر اين كه جزاى آخرت، صورت برخى از اعمالى است كه انسان در اين جهان انجام مى‌دهد، مثل اين آيه:

(الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ.[۲]همانا جزايتان، آن اعمالى است كه مى‌كرديد) .

اينك نكاتى در تبيين آن، بيان مى‌كنيم:

۱ . در قيامت، چيزى جز عمل انسان به او باز نمى‌گردد . از اين رو، هر كارى كه انسان در اين دنيا انجام مى‌دهد، در واقع، گردآورى زاد و توشه براى آخرت اوست. در حديثى از امام على عليه السلام آمده كه كارهايى كه بندگان در دنيا مى‌كنند، در آخرت، فراپيش آنهاست.[۳]

۲ . بدترين زاد و توشه‌اى كه انسان براى آخرتش ذخيره مى‌كند، ستم به بندگان خداست و در برابر آن ، نيكى كردن به آنان است كه بهترين ذخيره آخرت است، همان گونه كه امام على عليه السلام، به نيكوكارى سفارش كرده و آن را توشه‌اى براى معاد مى‌داند .[۴]

اَنَس، از پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله روايت كرده كه فرمود: «ميان بهشت و آدمى، هفت گردنه است كه آسان‌ترين آنها مرگ است» .

انس مى‌پرسد: سخت‌ترين آنها كدام است؟

پيامبر صلى اللَّه عليه و آله مى‌فرمايد: «ايستادن در پيشگاه خداوندعزّ وجلّ آن گاه كه ستم‌ديدگان، گريبان ستمگران را بگيرند».[۵]


[۱]عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج‌۲ ص‌۵۳ - ۵۴ ح‌۲۰۴ ، بحار الأنوار : ج ۷۲ ص ۳۰۹ ح ۴ . نيز ، ر . ك : همين كتاب : ح ۹۳ .

[۲]جاثيه: آيه ۲۸.

[۳]نهج البلاغة : حكمت ۷ .

[۴]ر . ك : غرر الحكم : ح ۵۹۵۴ و ۵۹۸۰ .

[۵]كنز العمّال : ح ۸۸۶۲ .