حكّام دوران اقتدار سياسى اسلام و دوازده خلیفه

پرسش :

آیا مقصود از خلفاى دوازده گانه ، كسانى اند كه در دوران عزّت خلافت و قوّت اسلام ، حكومت كرده اند و مردم بر آنان اجماع داشته اند؟



پاسخ :

بيهقى[۱]و قاضى عياض[۲]گفته اند : مقصود از خلفاى دوازده گانه ، كسانى اند كه در دوران عزّت خلافت و قوّت اسلام ، حكومت كرده اند و مردم بر آنان اجماع داشته اند . اين دوران تا ايّام حكومت يزيد بن عبدالملك ، ادامه داشته است .

طبق اين نظريه ، افزون بر خلفاى راشدين ، معاويه ، يزيد ، عبد الملك ، وليد ، سليمان ، عمر بن عبد العزيز ، يزيد بن عبد الملك ، هشام بن عبد الملك و وليد بن يزيد ، مصاديق خلفاى دوازده گانه اند .

اشكال هايى كه به نظريه بيهقى و قاضى عياض وارد شده ، عبارت اند از :

۱ . هيچ استدلالى بر اين ادّعا ارائه نشده است .

۲ . مجموع اين افراد ، بيش از دوازده نفر است .

۳ . حتّى بنا بر مبناى خود قائلان ، مشخّص نشده است كه چرا امام حسن عليه السلام ، معاوية بن يزيد و مروان ، از اين جمع خارج شده اند و چرا خلفاى عبّاسى در اين مجموعه جاى نگرفته اند ؟ آيا «كوتاه بودن مدّت خلافت» و يا «تغيير خانواده خليفه» ، خليفه را از خليفه بودن ساقط مى كند ؟!

۴ . با قطع نظر از حكومت حاكمان اوّليه پس از پيامبر(ص) ، واضح است كه به قدرت رسيدن معاويه و حاكمان پس از او ، از طريق زور و قوّه قهريه بوده است . از اين رو ، چنين حاكمانى (چه اُمَوى و چه عبّاسى)، شايسته عنوان خلافت پيامبر(ص) نيستند ؛ زيرا مردم بدون اختيار و با اكراه و اجبار ، مجبور به پذيرش خلافت آنان گشته اند .

۵ . اجتماع كامل بر خلافت تمام اين افراد ، وجود ندارد . ابتداى حكومت ابو بكر ، اين گونه است؛ چرا كه امام على عليه السلام ، اهل بيت عليهم السلام و بعضى از بزرگان صحابه ، حاكميت ابو بكر را تا چند ماه نپذيرفتند . نيمه دوم خلافت عثمان هم با شورش و اعتراض همراه بود و بنا بر اين ، اجتماع بر خلافت وجود نداشت . خلافت امام على عليه السلام از آغاز تا انجام ، مورد پذيرش معاويه و مردم شام قرار نگرفت . در برخى مواقع هم با مخالفت اصحاب جمل و اصحاب نهروان رو به رو شد .

۶ . بيشتر اين افراد ، در پى اقامه معالم دين (بر پا داشتن احكام دين) نبوده اند . بنا بر اين ، مشمول توصيف پيامبر(ص) نمى گردند . بيهقى ، خود به اين مطلب اشاره كرده و نوشته است :

مقصود از اقامه دين ، بر پا داشتن نشانه هاى دين است ـ خدا داناتر است ـ ، هر چند برخى از آنان ، كارهاى نامشروع انجام مى دادند .[۳]


[۱]رجال النجاشي ، ص ۵۴ ، الرقم ۱۲۳ ولم ترد فيه الكنية .

[۲]دلائل النبوّة : ج ۶ ص ۵۲۰ .

[۳]دلائل النبوّة : ج ۶ ص ۵۲۱ .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت