پنج آموزه اخلاقي در (شرح چهل حديث) - صفحه 155

پنج آموزه اخلاقى در شرح چهل حديث

سيدحسن اسلامى ۱

معلّمى از دانش آموزى پرسيد: «چه كسى تو را آفريد؟». آن دانش آموز, برخلاف انتظار و به جاى پاسخ معهود, گفت: «هنوز آفرينش من تمام نشده است» ۲ . اين مسئله, محورى ترين بحث اخلاقِ عملى است. تنها با اين فرض مى توان از اخلاق و راههاى كمال نفس و روح, دم زد كه بپذيريم انسان, موجودى پايان يافته و پرونده اى مختومه نيست. همه دستور العمل هاى اخلاقى و توصيه هاى عملى, با اين موضوع آغاز مى شوند كه انسان, قابل تغيير است و اين تغيير, دامنه گسترده اى دارد و از سَمَك تا سماك و از ثَرى تا ثريّا را در برمى گيرد.
اگر اين اصل را نپذيريم و يا در آن, اندك ترديدى داشته باشيم, ديگر نمى توان از اخلاق سخن گفت و راه هرگونه حكّ و اصلاح در وجود انسان, بسته مى شود. كسى كه معتقد باشد سرشت انسان, پليد است و امكان دگرگونى آن نيست و يا آدمى را به درختى

1.محقق حوزه علميه قم.

2.Human Relations: Principles and practices, Barry L. Reece/ Ronda Brandt. Boston. Houghton company, ۱۹۹۰, P. ۵۴.

صفحه از 167