بر گزارش متمرکز است و بدین نکتهها چندان توجه ندارد. البته باید اذعان کرد که نمونههای عنایت سید به همآهنگی دعا با عقل یا واقع، اندک است و جای آن بود که سید بیشتر بدین نکته توجه کند و آن را بگستراند.۱
6. توجه به مجرّببودن دعا
در مواردی سید دعایی را گزارش و به مجرّببودن دعا و اینکه در نمونههایی اثر آن دیده شده است، اشاره میکند. این موارد گاه در خود روایت آمده است۲ و گاه سید خود یادآور شده که آن را آزموده و اثر آن را یافته است.۳ به هر روی، نکتههایی را در این باره باید دانست؛ نخست آنکه هدف سید از اینکه آزمودهبودن این دعا را یادآور میشود، آن است که خواننده را به اهمیت آن دعا آگاه سازد؛ گاه نیز از آنجا که در خود داستانِ آن دعا، از آزمودن آن سخن گفتهاند، آن را مجرّب دانسته است؛ دیگر آنکه شمار اینگونه دعاها در مقایسه با همه میراث دعایی رسیده از سید، بسیار اندک است؛ نکته آخر اینکه اینگونه دعاهای آزموده را معمولاً در مهجالدعوات میتوان یافت و تا آنجا که جستوجو کردهام، جز آن تنها در المجتنی چند نمونه دیگر دیده میشود.۴
1.. البته نمونۀ نادری میتوان یافت از روایاتی که پذیرش مضمون آنها _ بدانگونه که سید گزارش کرده است _ نیاز به توجیه و تفسیر دارد. در مهجالدعوات سید پیش از یادکرد اصل دعا، در حدیثی درازدامن از رسولخدا صلی الله علیه وآله فضایل آن را برمیشمرد. در پایان این فضایل آمده است: «آنکه این دعا را بخواند، حتی اگر در زندگی خود همۀ گناهان کبیره را انجام داده باشد، سپس در شب یا روزی که این دعا را خوانده است بمیرد، شهید مرده و اگر بدون توبه از دنیا رود، خداوند به بزرگواری و بخشش خود او را میآمرزد»؛ مهج الدعوات، ص۱۵۸. به نظر میرسد، سید به یکی از دلایل زیر به نقد این بخش از حدیث نپرداخته است: یا مضمون آن را _ با توجه به رحمت گستردۀ خداوند _ مصداقی از همان قاعدۀ پذیرش و تسلیم میدانسته که پیشتر گذشت و در نتیجه آن را دور از عقل نمیدانسته است، یا آن را _ بر پایۀ روایتهای مَنبلغ _ پذیرفته است و یا این که سید در مهجالدعوات بنا بر نقد یا بررسی یا شرح روایتها _ حتی در چند جملۀ کوتاه _ نداشته است؛ از این رو سکوت وی در برابر این روایت، لزوماً به معنای پذیرفتن آن نیست. آنچه احتمال اخیر را تقویت میکند آن است که سید پس از یادکرد دعایی در این کتاب مینگارد: «فیه ما یحتاج إلی استدراک و تحقیق الأمور»؛ (مهجالدعوات، ص۳۹۴ ) ولی بیآنکه توضیحی دربارۀ دعا بیفزاید، میگذرد. به هر روی، میتوان پذیرفت که جنبۀ گزارش در کتابهای سید در حوزۀ دعا، بر جنبۀ شرح و ارزیابی غلبه دارد، ولی آنجا که سخن از روایتهایی است که مضمون آن قطعاً ناپذیرفته است، انصاف باید داد که سید معمولاً از کنار آنها بیتفاوت و بررسی نمیگذرد هر چند ممکن است در نمونههایی مانند روایت مهج، به این روش عمل نکرده باشد. از این رو، نباید این نمونههای اندک را ملاک ارزیابی رویکرد حدیثی سید قرار دهیم و شمار فراوان نقد یا ارزیابی روایت را در نگاشتههای وی نادیده بنگاریم.
2.. مهجالدعوات، ص۱۰۴، ۳۸۸ و... .
3.. همان، ص۱۱۷ و ۳۶۱.
4.. المجتنی، ص۸۲ و ۱۱۰.