نقل به معنا - صفحه 183

به سراغ مصادر مكتوب رفت و آن را معيار قرارداد ؛ چنان كه شهيد ثانى بر اين امر تصريح كرده است . ۱ بلى ، مسئله چگونگى استنساخ و تفاوت هاى حاصل از آن ، در اين مرحله قابل بررسى است .
ب . نقل به معنايى كه از آن سخن مى رود ، در فرضى است كه راوى ، آگاه به زبان عرب و جايگاه واژه هاست ؛ به گونه اى كه به معناى اصلى آسيبى نمى رسد . اين شرط را همه طرفداران جواز ، متذكر شده اند . ۲
ج . وقوع نقل به معنا در ميان راويان قبل از دوره كتابت و تدوين را ، از ادلّه جواز و متعارف بودن اين پديده در محاورات بر مى شمريم . البته شواهدى نيز مى توان از ميان نقل ها و شيوه برخورد راويان با يكديگر ، اقامه كرد .
پس از ذكر اين نكات ، به بررسى دو موضوع پيش گفته مى پردازيم .

يك . جواز نقل به معنا

جواز نقل به معنا ، نزد عالمان علوم حديث ، امرى پذيرفته شده است و مخالفان آن بسيار اندك اند .
خطيب بغدادى (م463ق) در كتابش مى گويد :
مستحب ، آن است كه حديث با عين الفاظش نقل شود ؛ زيرا اين سالمترين راه است . ۳
پس از آن مى گويد در جواز نقل ، سه رأى و نظر است . برخى نقل به الفاظ را مطلقا واجب دانسته اند ، برخى ديگر آن را در كلام رسول خدا صلى الله عليه و آله واجب مى دانند و

1.دراية الحديث ، شهيدثانى ، مكتبه المفيد ، قم ، ص۱۱۴ .

2.همان ، ص۱۱۲ .

3.الكفاية في علم الرّواية ، دارالكتب العلميّة ، بيروت ، ۱۴۰۹ق ـ ۱۹۸۸م ، ص۱۶۷ .

صفحه از 197