كه فرستادهاى را نزد قومى مىفرستد، خود بايد نزد آن قوم شناخته شده باشد تا فرستاده او بهاعتبار فرستنده، اعتبار يابد و پذيرفته شود.
بدين روى هنگامى كه از اميرالمؤمنين عليه السلام سؤال شد، خدا را به محمّد صلى اللَّه عليه و آله شناختى يا محمّد صلى اللَّه عليه و آله را به خدا، در پاسخ فرمودند:
ما عَرَفتُ اللَّه عزّ و جلّ بِمُحَمَّدٍ صلى اللَّه عليه و آله وَلكِنْ عَرَفتُ مُحَمَّداً بِاللَّهِ عَزَّ وَ جلَّ حِينَ خَلَقَهُ وَ أحْدَثَ فِيهِ الحُدُودَ مِنْ طُولٍ وَ عَرضٍ فَعَرَفْتُ أنَّهُ مُدَبَّرٌ مَصْنُوعٌ بِاسْتِدلالٍ وَ إلهَامٍ مِنْهُ وَ إرَادَةٍ كَما ألْهَمَ المَلَائِكَةَ طَاعَتَهُ وَ عَرَّفَهُمْ نَفْسَهُ بِلَا شِبْهٍ وَ لاكَيْف. 1
خدا را به محمّد صلى اللَّه عليه و آله نشناختم بلكه محمّد را به خدا شناختم آنگاه كه او را آفريد و در او حدودى از طول و عرض پديد آورد؛ پس با راهنمايى جستن و الهام از خدا و اراده الهى دانستم كه او مصنوع و تحت تدبير است چنان كه طاعتش را به ملائكه الهام فرمود و خود را بىهيچ شباهتى و كيفيّتى به آنها شناساند.
در اين حديث شريف تصريح شده است كه معرفت خداوند، مبتنى بر معرفت پيامبر صلى اللَّه عليه و آله نيست بلكه بهعكس، شناخت پيامبر الهى بر پايه شناخت خداوندگار و الهام از سوى او بنا شده است.
حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام در حديثى ديگر مىفرمايند:
اعرفُوا اللَّهَ بِاللَّهِ وَ الرَّسُولَ بِالرِّسالَة. 2
خدا را به خود او و رسول را به رسالتش بشناسيد.
و بر همين اساس حضرت امام صادق عليه السلام نيز شيعيان را در دوران غيبت به خواندن دعاى زير امر مىكنند:
اللّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإنَّكَ إنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أعْرفْ نَبيَّكَ اللّهُمَّ عَرَّفْنِي رَسُولَكَ فَإنَّكَ إنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أعْرفْ حُجَّتَكَ اللّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ
1.صدوق، التوحيد، ص ۲۸۷
2.صدوق، التوحيد، ص ۲۸۵؛ كلينى، ج ۱، ص ۸۵