اخبار قوى و ضعيف و به قصد حل اختلاف و تحليل آنها يكى از بزرگترين نگاشتهها را درباره واقعه عاشورا سامان داد . او شيفته امام حسين عليه السلام بود و انگيزه زيبايى در نگارش اين كتاب داشت ، اما به دليل استفاده از منابع ضعيف در كنار منابع اصلى و نقل برخى گزارشهاى بدون سند نتوانست مقتل معتبرى ارائه دهد . او همچنين مبناى نادرستى برگزيد و براساس آن از كتابهايى كه مشتمل بر اخبار مظنون الكذب بودند نيز نقل كرد . مبناى او اين بود كه نشانههاى كذب هر چند به درجه ظنّ برسد ، مانع نقل نيست و نقل چنين اخبارى در بيان سيره و تاريخ ، بى اشكال است . محدّث نورى يكى از منابع ضعيف دربندى را نسخه بدون سروته ، مجهول و پر از دروغى مىداند كه سيد عربِ روضهخوانى براى كسب تأييد نزد عالمان نجف آورده و سپس به دست دربندى مىرسد . نسخهاى كه به گفته محدث نورى ، از كثرت اشتمال بر اكاذيب واضحه و اخبار واهيه احتمال نمىرود كه از مؤلّفات عالمى باشد .۱
سخن محدّث نورى را بسيارى از عالمان ديگر تأييد كردهاند و بسيارى از نقلهاى نادرست و غير قابل باور كتاب را به عنوان گواه ارائه كردهاند . از اين ميان مىتوان به ميرزا محمد تنكابنى۲ ، شاگرد