اخلاق و رفتار حضرت‏ امام موسی کاظم علیه السلام

اخلاق و رفتار حضرت‏ امام موسی کاظم علیه السلام

گوشه ای از سیره اخلاقی و رفتاری امام کاظم علیه السلام از کتاب "سیره معصومان"

(*) در كتاب عمدة الطالب آمده است:

امام موسى كاظم (ع)بسيار با فضل، متين و شجاع و بخشنده بود. كيسه‌‏هاى درهمى كه آن حضرت مى‌بخشيد، زبانزد خاص و عام شده بود و خانواده آن حضرت مى‌گفتند: شگفت از كسى كه كيسه درهم موسى كاظم (ع) به او مى‌رسد و او هنوز از كمبود شكايت مى‌كند!

(*) شيخ مفيد در كتاب ارشاد مى‌‏نويسد:

موسى بن جعفر (ع) ارجمندترين فرزندان ابو عبد الله (ع) و بلندمرتبه‌‏ترين و مشهورترين آنان بود. در زمان وى كسى بخشنده‏تر از آن حضرت و خوش معاشرتر از او ديده نشد. حضرتش عابدترين مردم زمانه خويش و پارساترين و بزرگوارترين و داناترين آنان به كتاب و احكام خدا بود. غالب شيعيان نزد پدر آن حضرت گرد آمده خواستار امامت موسى كاظم (ع) شدند و حق او را بزرگ داشتند و اظهار فرمانبردارى‌‏اش كردند. آنان از امام صادق (ع) احاديثى مبنى بر امامت و اشاراتى مبنى بر خلافت امام موسى كاظم (ع) نقل كردند و اصول دينى خود را از آن حضرت فرا گرفتند.

(*) شيخ مفيد در ادامه سخنان خود مى‌‌افزايد:

ابو الحسن موسى كاظم (ع) عابدترين و پارساترين و فقيه‌‏ترين و بخشنده‏ترين و گرامى‌ترين مردم زمانه خويش بود. روايت شده است كه آن حضرت نمازهاى نوافل شب را مى‌خواند و آنها را به نماز صبح وصل مى‌كرد سپس تا طلوع آفتاب تعقيبات، به جاى مى‌آورد. از ترس از خداوند مى‌گريست تا آنجا كه محاسنش از اشك خيس مى‌شد. او بيش از ديگر مردمان به صله رحم اهتمام نشان مى‌داد.

شبانه به تفقد از فقرا و تهيدستان مدينه مى‌پرداخت و انبانى كه در آن پول نقره و آرد و خرما بود، بدايشان مى‌رساند. فقرا هم نمى‌دانستند كه اين انبان از جانب چه كسى است.

چون از كسى كارى سر مى‌زد كه خوشايند امام (ع) نبود آن حضرت كيسه پولى براى آن شخص مى‌فرستاد و اين كيسه‏‌ها حكم ضرب المثل يافته بود.

(*) ابن شهر آشوب نيز در توصيف امام كاظم (ع) می‌گوید:

فقيه‌‏ترين مردم روزگار خويش و داناترين آنان به كتاب خدا و نيكو آهنگ‏ترينشان در قرائت قرآن بود.

وقتى كه آن حضرت قرآن مى‌خواند، حالت حزن و اندوه به خود مى‌گرفت و مى‌گريست و شنوندگان نيز از قرائت او به گريه مى‌افتادند. وى در مقام، از ساير مردمان بزرگوارتر و در دين، بالاتر و در زبان، فصيح‏تر و در دلاورى پردل‏تر بود. خداوند او را به شرف ولايت اختصاص داده بود و او ميراث نبوت را برخوردار شده و بر اريكه خلافت تكيه زده بود. او از سلاله نبوت و استحكام‏‌بخش خلافت بود.