منبع : دانشنامه امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف،‌ج 6،‌ص 368
زيارت آل يس‌ + فایل صوتی

زيارت آل يس‌ + فایل صوتی

زيارت آل يس به دو روايت: کتاب الاحتجاج‌ و کتاب المزار اکبیر

زيارة آل يس بِرِوايَةِ الاِحتِجاجِ‌

الاحتجاج :عَن مُحَمَّدِ بنِ عَبدِ اللَّهِ بنِ جَعفَرٍ الحِميَرِيِّ أنَّهُ قالَ : خَرَجَ التَّوقيعُ مِنَ النّاحِيَةِ المُقَدَّسَةِ حَرَسَهَا اللَّهُ تَعالى‌ - بَعدَ المَسائِلِ -:

الإحتجاج‌-به نقل از محمّد بن عبد اللَّه بن جعفر حميرى - : اين توقيع از ناحيه مقدّسه - كه خداوند متعال حفظش كند - پس از درخواست‌هاى مكرّر رسيد:

بِسمِ اللَّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ ، لا لِأَمرِ اللَّهِ تَعقِلونَ ، ولا مِن أولِيائِهِ تَقبَلونَ ، حِكمَةٌ بالِغَةٌ فَما تُغنِي النُّذُرُ عَن قَومٍ لا يُؤمِنونَ ، السَّلامُ عَلَينا وعَلى‌ عِبادِ اللَّهِ الصّالِحينَ .

«بسم اللَّه الرحمن الرحيم. نه فرمان خدا را در مى‌يابيد و نه از اوليايش مى‌پذيريد. اين، حكمتى رساست؛ امّا هشدارها به گروهى كه ايمان نمى‌آورند، كارگر نمى‌افتد. سلام بر ما و بر بندگان شايسته‌اش.

إذا أرَدتُمُ التَّوَجَّهُ بِنا إلَى اللَّهِ وإلَينا ، فَقولوا كَما قالَ اللَّهُ تَعالى‌ :

هنگامى كه خواستيد با ما به خداوند و به خود ما روى بياوريد، همان را كه خداوند متعال فرموده است:

« (سَلامٌ عَلى‌ آلِ ياسينَ) [۱] ، السَّلامُ عَلَيكَ يا داعِيَ اللَّهِ ورَبّانِيَ‌ [۲] آياتِهِ ، السَّلامُ عَلَيكَ يا بابَ اللَّهِ ودَيّانَ‌ [۳] دينِهِ ،

«سلام بر آل ياسين»، [۴] شما هم بگوييد. سلام بر تو اى دعوتگر به خدا و عالم والاى دانا به آيات او! سلام بر تو اى درگاه خدا و حاكم كننده دينش!

« السَّلامُ عَلَيكَ يا خَليفَةَ اللَّهِ وناصِرَ حَقِّهِ ، السَّلامُ عَلَيكَ يا حُجَّةَ اللَّهِ ودَليلَ إرادَتِهِ ،

سلام بر تو اى جانشين خدا و ياور حقّش! ​سلام بر تو اى حجّت خدا و ره‌نمون كننده به خواسته او !

« السَّلامُ عَلَيكَ يا تالِيَ كِتابِ اللَّهِ وتَرجُمانَهُ ، السَّلامُ عَلَيكَ في آناءِ لَيلِكَ وأَطرافِ نَهارِكَ ،

سلام بر تو اى تلاوتگر و مترجم كتاب خدا! سلام بر تو در لحظه لحظه شبت و پاره پاره روزت!

« السَّلامُ عَلَيكَ يا بَقِيَّةَ اللَّهِ في أرضِهِ ، السَّلامُ عَلَيكَ يا ميثاقَ اللَّهِ الَّذي أخَذَهُ ووَكَّدَهُ ،

سلام بر تو اى باقى‌نهاده خداوند در زمينش! سلام بر تو اى پيمان‌گرفته و استوارشده خداوند [از بندگانش‌]!

« السَّلامُ عَلَيكَ يا وَعدَ اللَّهِ الَّذي ضَمِنَهُ ، السَّلامُ عَلَيكَ أيُّهَا العَلمُ المَنصوبُ وَالعِلمُ المَصبوبُ ،

سلام بر تو اى وعده ضمانت شده خدا ! سلام بر تو اى پرچم برافراشته، دانشِ ريزان،

« وَالغَوثُ وَالرَّحمَةُ الواسِعَةُ ، وَعداً غَيرَ مَكذوبٍ ، السَّلامُ عَلَيكَ حينَ تَقومُ ، السَّلامُ عَلَيكَ حينَ تَقعُدُ ،

فريادرس ، رحمت گسترده و وعده بى دروغ. سلام بر تو هنگامى كه بر مى‌خيزى. سلام بر تو هنگامى كه مى‌نشينى.

« السَّلامُ عَلَيكَ حينَ تَقرَأُ وتُبَيِّنُ ، السَّلامُ عَلَيكَ حينَ تُصَلّي وتَقنُتُ ،

سلام بر تو هنگامى كه قرائت و تبيين مى‌كنى. سلام بر تو هنگامى كه نماز و قنوت مى‌خوانى.

« السَّلامُ عَلَيكَ حينَ تَركَعُ وتَسجُدُ ، السَّلامُ عَلَيكَ حينَ تُهَلِّلُ وتُكَبِّرُ ،

سلام بر تو هنگامى كه ركوع و سجود مى‌كنى. سلام بر تو هنگامى كه لا اله إلّا اللَّه و اللَّه اكبر مى‌گويى.

« السَّلامُ عَلَيكَ حينَ تَحمَدُ وتَستَغفِرُ ، السَّلامُ عَلَيكَ حينَ تُصبِحُ وتُمسي ،

سلام بر تو هنگامى كه حمد و استغفار مى‌كنى. سلام بر تو هنگامى كه صبح و شام مى‌كنى.

« السَّلامُ عَلَيكَ فِي اللَّيلِ إذا يَغشى‌ وَالنَّهارِ إذا تَجَلّى‌ ، السَّلامُ عَلَيكَ أيُّهَا الإِمامُ المَأمونُ ،

سلام بر تو در شب كه مى‌پوشاند و در روز كه جلوه مى‌نمايد. سلام بر تو اى امام امين!

« السَّلامُ عَلَيكَ أيُّهَا المُقَدَّمُ المَأمولُ ، السَّلامُ عَلَيكَ بِجَوامِعِ السَّلامِ .

سلام بر تو اى پيشرو به او اميد بسته شده! سلام بر تو؛ سلامى فراگير .

« اُشهِدُكَ يا مَولايَ، أنّي أشهَدُ أن لا إلهَ إلَّا اللَّهُ وَحدَهُ لا شَريكَ لَهُ، وأَنَّ مُحَمَّداً عَبدُهُ ورَسولُهُ، لا حَبيبَ إلّا هُوَ وأَهلُهُ،

تو را - اى مولاى من - گواه مى‌گيرم كه من به يگانگى و بى‌همتايى خداوند و عبوديت و رسالت محمّد صلى اللّه عليه و آله گواهى مى‌دهم و جز محمّد و خاندانش، حبيبى نمى‌شناسم.

« وأَشهَدُ أنَّ أميرَ المُؤمِنينَ حُجَّتُهُ ، وَالحَسَنَ حُجَّتُهُ ، وَالحُسَينَ حُجَّتُهُ، وعَلِيَّ بنَ الحُسَينِ حُجَّتُهُ،

گواهى مى‌دهم كه امير مؤمنان، حجّت خداوند است و حسن، حجّت اوست و حسين، حجّت اوست و على بن الحسين، حجّت اوست

« ومُحَمَّدَ بنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ ، وجَعفَرَ بنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ ، وموسَى بنَ جَعفَرٍ حُجَّتُهُ ، وعَلِيَّ بنَ موسى‌ حُجَّتُهُ ،

و محمّد بن على، حجّت اوست و جعفر بن محمّد، حجّت اوست و موسى بن جعفر، حجّت اوست و على بن موسى، حجّت اوست

« ومُحَمَّدَ بنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ ، وعَلِيَّ بنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ ، وَالحَسَنَ بنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ ،وأَشهَدُ أنَّكَ حُجَّةُ اللَّهِ ،

و محمّد بن على ، حجّت اوست و على بن محمّد، حجّت اوست و حسن بن على، حجّت اوست و گواهى مى‌دهم كه تو حجّت خدايى.

« أنتُمُ الأَوَّلُ وَالآخِرُ ، وأَنَّ رَجعَتَكُم حَقٌّ لا شَكَّ فيها ، يَومَ « لَا يَنفَعُ نَفْسًا إِيمَنُهَا لَمْ تَكُنْ ءَامَنَتْ مِن قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِى إِيمَنِهَا خَيْرًا » [۵] ،

شما اوّل و آخر هستيد و رجعت شما حقيقت دارد و شكّى در آن نيست، روزى كه «كسى كه از پيشْ ايمان نياورده يا در ايمان خويش كار نيكى نكرده باشد، ايمانش را سودى نبخشد»

« وأَنَّ المَوتَ حَقٌّ ، وأَنَّ ناكِراً ونَكيراً حَقٌّ ، وأَشهَدُ أنَّ النَّشرَ وَالبَعثَ حَقٌّ ، وأَنَّ الصِّراطَ وَالمِرصادَ حَقٌّ ،

و [گواهى مى‌دهم كه‌] مرگْ حق است و ناكر و نكير [دو فرشته سؤال‌كننده در برزخ‌] حقّ است و گواهى مى‌دهم كه زندگى پس از مرگ و برانگيخته شدن، حق است و صراط (راه گذر از دوزخ) و مرصاد (پل صراط)، حق است

« وَالميزانَ وَالحِسابَ حَقٌّ ، وَالجَنَّةَ حَقٌّ ، وَالنّارَ حَقٌّ ، وَالوَعدَ وَالوَعيدَ بِهِما حَقٌّ ،

و وزن كردن و حساب نمودن، حق است و بهشت، حق است و دوزخ، حق است و وعده [به بهشت‌] و تهديد [به دوزخ‌]، حق است.

« يا مَولايَ شَقِيَ مَن خالَفَكُم وسَعِدَ مَن أطاعَكُم ، فَاشهَد عَلَيَّ ما أشهَدتُكَ عَلَيهِ ،وأَنَا وَلِيٌّ لَكَ ، بَري‌ءٌ مِن عَدُوِّكَ ،

اى مولاى من! هر كه با شما مخالفت كرد، بدبخت شد و هر كس از شما اطاعت كرد، خوش‌بخت شد. پس بر آنچه تو را بر آن گواه گرفتم، برايم [نزد خدا] گواه باش؛ كه من، دوستدار تو هستم و از دشمنت بيزارم.

« فَالحَقُّ ما رَضيتُموهُ ، وَالباطِلُ ما سَخِطتُموهُ ، وَالمَعروفُ ما أمَرتُم بِهِ ، وَالمُنكَرُ ما نَهَيتُم عَنهُ ،

حق، آن است كه شما به آن خشنوديد و باطل، آن است كه شما از آن ناخشنوديد و معروف، آن است كه شما به آن فرمان مى‌دهيد و منكر، آن است كه شما از آن باز مى‌داريد.

« فَنَفسي مُؤمِنَةٌ بِاللَّهِ وَحدَهُ لا شَريكَ لَهُ ، وبِرَسولِهِ وبِأَميرِ المُؤمِنينَ، وبِأَئِمَّةِ المُؤمِنينَ‌ [۶] ، وبِكُم يا مَولايَ أوَّلِكُم وآخِرِكُم ،ونُصرَتي مُعَدَّةٌ لَكُم ، ومَوَدَّتي خالِصَةٌ لَكُم ، آمينَ آمينَ .

جانم به خداى يگانه بى‌همتا ايمان دارد و نيز به فرستاده‌اش و امير مؤمنان و ائمّه مؤمنان و به شما اى مولايم! به اوّل و آخرتان. و يارى‌ام براى شما آماده و دوستى‌ام براى شما خالص و ناب است. دعايم را اجابت كن، اجابت كن!».

دعاى پس از اين زيارت‌

بسمِ اللَّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ ، اللَّهُمَّ إنّي أسأَ لُكَ أن تُصَلِّيَ عَلى‌ مُحَمَّدٍ نَبِيِّ رَحمَتِكَ ، وكَلِمَةِ نورِكَ ،

«بسم اللَّه الرحمن الرحيم. خدايا! از تو مى‌خواهم كه بر محمّد، پيامبر رحمتت و كلمه نورت درود فرستى

وأَن تَملَأَ قَلبي نورَ اليَقينِ ، وصَدري نورَ الإِيمانِ ، وفِكري نورَ الثَّباتِ ، وعَزمي نورَ العِلمِ ،

و دلم را از نور يقين و سينه‌ام را از نور ايمان و انديشه‌ام را از نور ثبات و عزمم را از نور علم و نيرويم را از نور عمل

وقُوَّتي نورَ العَمَلِ ، ولِساني نورَ الصِّدقِ ، وديني نورَ البَصائِرِ مِن عِندِكَ ، وبَصَري نورَ الضِّياءِ ،

و زبانم را از نور راستى و دينم را از نور بصيرت‌هاى از نزد خودت و ديده‌ام را از نور درخشش [خودت‌]

وسَمعي نورَ وَعيِ الحِكمَةِ ، ومَوَدَّتي نورَ المُوالاةِ لِمُحَمَّدٍ وآلِهِ عَلَيهِمُ السَّلامُ ،

و گوشم را از نور حكمت نگاه‌دارنده و دوستى‌ام را از دوستى محمّد و خاندانش - كه بر ايشان درود - آكنده كن

حَتّى‌ ألقاكَ وقَد وَفَيتُ بِعَهدِكَ وميثاقِكَ ، فَتَسَعَني[۷]رَحمَتُكَ ، يا وَلِيُّ يا حَميدُ .

تا تو را در حالى ديدار كنم كه به عهد و پيمانت وفا كرده باشم و رحمتت مرا در بر بگيرد، اى سرپرست! اى ستوده!

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى‌ حُجَّتِكَ في أرضِكَ وخَليفَتِكَ في بِلادِكَ ، وَالدّاعي إلى‌ سَبيلِكَ ، وَالقائِمِ بِقِسطِكَ ،

خدايا! درود فرست بر حجّتت در زمينت و جانشينت در سرزمين‌هايت و دعوتگر به سوى راهت و قيام كننده به عدالتت

وَالثّائِرِ بِأَمرِكَ ، وَلِيِّ المُؤمِنينَ ، وبَوارِ[۸]الكافِرينَ ، ومُجلِي الظُّلمَةِ ، ومُنيرِ الحَقِّ ،

و برانگيخته به فرمانت، سرپرست مؤمنان، هلاك‌كننده كافران، از ميان برنده تاريكى، روشن كننده حقيقت،

وَالسّاطِعِ‌[۹]بِالحِكمَةِ وَالصِّدقِ ، وكَلِمَتِكَ التّامَّةِ في أرضِكَ ، المُرتَقِبِ‌ الخائِفِ ،

پرتوافشان [يا سخنران به‌] راستى و حكمت، كلمه كاملت در زمينت، بيمناك مراقب،

وَالوَلِيِّ النّاصِحِ ، سَفينَةِ النَّجاةِ ، وعَلَمِ الهُدى‌ ، ونورِ أبصارِ الوَرى‌ ، وخَيرِ مَن تَقَمَّصَ وَارتَدى‌ ،

ولىّ خيرخواه، كشتىِ رهايى، پرچم هدايت و نور ديدگان مردم و بهترين كسى كه جامه و ردا[ى حكومت‌] مى‌پوشد

ومُجلِي العَمى‌ ، الَّذي يَملَأُ الأَرضَ عَدلاً وقِسطاً كَما مُلِئَت ظُلماً وجَوراً ، إنَّكَ عَلى‌ كُلِّ شَي‌ءٍ قَديرٌ .

و از بين برنده نابينايى، كسى كه زمين را از عدل و داد پر مى‌كند، همان گونه كه از ظلم و ستم پر شده باشد؛ كه تو بر هر كارى توانايى.

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى‌ وَلِيِّكَ وَابنِ أولِيائِكَ ، الَّذينَ فَرَضتَ طاعَتَهُم وأَوجَبتَ حَقَّهُم ، وأَذهَبتَ عَنهُمُ الرِّجسَ وطَهَّرتَهُم تَطهيراً .

خدايا! بر وليّت و فرزند اوليايت، كسانى كه اطاعتشان را لازم و حقّشان را واجب كردى و آلودگى را از آنان زدودى و پاك و پاكيزه‌شان ساختى، درود فرست .

اللَّهُمَّ انصُرهُ وَانتَصِر بِهِ [ لِدينِكَ ، وَانصُر بِهِ‌][۱۰]أولِياءَكَ وأَولِياءَهُ وشيعَتَهُ وأَنصارَهُ ، وَاجعَلنا مِنهُم .

خدايا! يارى‌اش كن و دينت را با او يارى ده و اوليايت را و اولياى او و پيروان و ياورانش را به وسيله او يارى ده و ما را از آنان قرار ده .

اللَّهُمَّ أعِذهُ مِن شَرِّ كُلِّ باغٍ وطاغٍ ، ومِن شَرِّ جَميعِ خَلقِكَ ، وَاحفَظهُ مِن بَينِ يَدَيهِ ومِن خَلفِهِ ، وعَن يَمينِهِ وعَن شِمالِهِ ،

خدايا! او را از شرّ هر متجاوز طغيانگر و از شرّ همه آفريده‌هايت در پناه خود بگير ، و او را از پيش رو و پشت سرش و راست و چپش حفظ و حراست كن

وَاحرُسهُ وَامنَعهُ مِن أن يوصَلَ إلَيهِ بِسوءٍ ، وَاحفَظ فيهِ رسولَكَ وآلَ رَسولِكَ ، وأَظهِر بِهِ العَدلَ ، وأَيِّدهُ بِالنَّصرِ ،

و از اين كه بدى‌اى به او برسد، مانع شو و پيامبر و خاندان پيامبرت را در او محافظت كن و عدالت را با او پديدار بنما و او را با نصرتت استوار بدار

وَانصُر ناصِريهِ ، وَاخذُل خاذِليهِ ، وَاقصِم بِهِ جَبابِرَةَ الكَفَرَةِ ، وَاقتُل بِهِ الكُفّارَ وَالمُنافِقينَ ، وجَميعَ المُلحِدينَ ،

و ياورانش را يارى ده و واگذارندگانش را وا بگذار و سركشان كافر را با او درهم كوب و كافران و منافقان و همه كژرُوان را با دستان او به هلاكت برسان ،

حَيثُ كانوا في مَشارِقِ الأَرضِ ومَغارِبِها ، بَرِّها وبَحرِها ، وَاملَأ بِهِ الأَرضَ عَدلاً ، وأَظهِر بِهِ دينَ نَبِيِّكَ ،

در هر كجا كه باشند ، در شرق و غرب زمين يا در دريا و خشكى ، و زمين را با او از عدالت آكنده كن و دين پيامبرت را با او آشكار ساز.

وَاجعَلنِي اللَّهُمَّ مِن أنصارِهِ وأَعوانِهِ ، وأَتباعِهِ وشيعَتِهِ ، وأَرِني في آلِ مُحَمَّدٍ عَلَيهِمُ السَّلامُ ما يَأمُلونَ ، وفي عَدُوِّهِم ما يَحذَرونَ ، إلهَ الحَقِّ آمينَ ، يا ذَا الجَلالِ وَالإِكرامِ ، يا أرحَمَ الرّاحِمينَ .

خدايا! مرا از ياران ، ياوران ، دنباله‌رُوان و پيروان او قرار بده و آنچه را خاندان محمّد - كه درود بر ايشان باد - اميد دارند و دشمنشان از آن بيم دارند ، به من بنمايان . اى خداى حق ! دعايم را اجابت كن ، اى صاحب جلال و اكرام ! اى رحيم‌ترين رحيمان» .[۱۱]

زيارةُ آل يس بِرِوايَةِ المَزارِ الكَبيرِ[۱۲]

المزار الكبير : ...أخبَرَنا أبُو المُفَضَّلِ مُحَمَّدُ بنُ عَبدِ اللَّهِ الشَّيبانِيُّ، أنَّ أبا جَعفَرٍ مُحَمَّدَ بنَ عَبدِ اللَّهِ بنِ جَعفَرٍ الحِميَرِيَّ أخبَرَهُ وأَجازَ لَهُ جَميعَ ما رَواهُ، أنَّهُ خَرَجَ إلَيهِ مِنَ النّاحِيَةِ[۱۳]- حَرَسَهَا اللَّهُ - بَعدَ المَسائِلِ وَالصَّلاةِ وَالتَّوَجُّهِ، أوَّلُهُ:

بِسمِ اللَّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ، لا لِأَمرِ اللَّهِ تَعقِلونَ، ولا مِن أولِيائِهِ تَقبَلونَ، حِكمَةٌ بالِغَةٌ [۱۴] عَن قَومٍ لا يُؤمِنونَ، وَالسَّلامُ عَلَينا وعَلى‌ عِبادِ اللَّهِ الصّالِحينَ .

زيارت آل يس به روايت المزار الكبير [۱۵]

المزار الكبير - به سند متصلّش از ابو جعفر محمّد بن عبد اللَّه حميرى - : از سوى ناحيه مقدّسه‌ [۱۶] - كه خداوند حفظش كند - پس از درخواست‌ها و نماز و توجّه، متنى آمد كه ابتدايش اين است :

«بسم اللَّه الرحمن الرحيم . نه امر خدا را در مى‌يابيد و نه از اوليايش مى‌پذيريد ؛ حكمتى رسا كه در افراد بى‌ايمان كارگر نمى‌شود، و سلام بر ما و بندگان شايسته خدا .

فَإِذا أرَدتُمُ التَّوَجُّهَ بِنا إلَى اللَّهِ تَعالى‌ وإلَينا، فَقولوا كَما قالَ اللَّهُ تَعالى‌ [۱۷] : (سَلامٌ عَلى‌ آلِ ياسينَ) [۱۸] ، ذلِكَ هُوَ الفَضلُ المُبينُ، وَاللَّهُ ذُو الفَضلِ العَظيمِ، لِمَن يَهديهِ صِراطَهُ المُستَقيمَ .

التَّوَجُّهُ :

هنگامى كه خواستيد به وسيله ما به خداوند متعال و ما توجّه كنيد، همان را بگوييد كه خداوند متعال فرموده است : [۱۹] .«سلام بر آل ياسين». [۲۰] اين همان فضل آشكار است و خداوند، داراى فضل و بخششى بزرگ براى كسى است كه او را به راه راست هدايت مى‌كند.

توجه‌

قَد آتاكُمُ اللَّهُ يا آلَ ياسينَ خِلافَتَهُ، وعِلمَ مَجاري أمرِهِ، فيما قَضاهُ ودَبَّرَهُ وأَرادَهُ في مَلَكوتِهِ، وكَشَفَ لَكُمُ الغِطاءَ،

اى آل ياسين ! خداوند، جانشينى‌اش، آگاهى از مجراهاى كارش در قضا و تدبيرش و نيز اراده‌اش در ملكوتش را به شما داد و پرده را برايتان كنار زد

وأَنتُم خَزَنَتُهُ وشُهَداؤُهُ، وعُلَماؤُهُ واُمَناؤُهُ، وساسَةُ العِبادِ وأَركانُ البِلادِ، وقُضاةُ الأَحكامِ، وأَبوابُ الإِيمانِ‌ [۲۱] .

و شما گنجوران، گواهان، عالمان، امانتداران، سياستمدار امور بندگان، پايه‌هاى هر سرزمين، قاضيان احكام و دروازه‌هاى ايمان‌ [۲۲] هستيد .

ومِن تَقديرِهِ مَنائِحَ العَطاءِ بِكُم إنفاذُهُ مَحتوماً مَقروناً، فَما شَي‌ءٌ مِنهُ إلّا وأَنتُم لَهُ السَّبَبُ وإلَيهِ السَّبيلُ،

و از تقدير او در بخشيدن عطايا به شما آن است كه امضاى نهايى و حتمى كردن آن را به شما سپرده است و هيچ چيزى از آن نيست جز آن كه شما سبب و راه آن هستيد.

خِيارُهُ لِوَلِيِّكُم نِعمَةٌ، وَانتِقامُهُ مِن عَدُوِّكُم سَخطَةٌ، فَلا نَجاةَ ولا مَفزَعَ إلّا أنتُم، ولا مَذهَبَ عَنكُم،

گزيده خدا براى دوستدار شما نعمت‌بخشى و انتقامش از دشمنتان، ناخشنودى و خشم است . هيچ نجات و پناهى جز شما وجود ندارد و راهى جز شما نيست.

يا أعيُنَ اللَّهِ النّاظِرَةِ، وحَمَلَةَ مَعرِفَتِهِ، ومَساكِنَ تَوحيدِهِ في أرضِهِ وسَمائِهِ، وأَنتَ - يا حُجَّةَ اللَّهِ وبَقِيَّتَهُ - كَمالُ نِعمَتِهِ،

اى چشم‌هاى بيناى خداوند و حاملان معرفتش و جايگاه‌هاى توحيدش در زمين و آسمانش! و تو - اى حجّت و باقى نهاده خداوند - كمال نعمت خدايى؛

ووارِثُ أنبِيائِهِ وخُلَفائِهِ ما بَلَغناهُ مِن دَهرِنا، وصاحِبُ الرَّجعَةِ لِوَعدِ رَبِّنَا الَّتي فيها دَولَةُ الحَقِّ وفَرَجُنا، ونَصرُ اللَّهِ لَنا وعِزُّنا .

وارث پيامبران و خلفايى - تا هر جا كه از روزگارمان به آن برسيم - . تو صاحب رجعت و بازگشتى كه خدايمان آن را وعده داده و حكومت حقّ و گشايش كار ما و يارى خدا براى ما و عزّت ما در آن است.

السَّلامُ عَلَيكَ أيُّهَا العَلَمُ المَنصوبُ، وَالعِلمُ المَصبوبُ، وَالغَوثُ وَالرَحمَةُ الواسِعَةُ، وَعداً غَيرَ مَكذوبٍ .

سلام بر تو اى پرچم برافراشته، دانشِ ريزان، فريادرس، رحمت گسترده و وعده بى‌دروغ!

السَّلامُ عَلَيكَ يا صاحِبَ المَرأى‌ وَالمَسمَعِ الَّذي بِعَينِ اللَّهِ مواثيقُهُ، وبِيَدِ اللَّهِ عُهودُهُ، وبِقُدرَةِ اللَّهِ سُلطانُهُ .

سلام بر تو اى كسى كه همه چيز در جلوى چشم و گوش اوست‌ [۲۳] و پيمان‌هايش پيش روى خدا و عهدش به دست خداوند، و حكومتش به قدرت خدا، گره خورده است!

أنتَ الحَكيمُ الَّذي لا تُعَجِّلُهُ العَصَبِيَّةُ [ المَعصِيَةُ]، وَالكَريمُ الَّذي لا تُبَخِّلُهُ الحَفيظَةُ، وَالعالِمُ الَّذي لا تُجَهِّلُهُ الحَمِيَّةُ،

تو فرزانه‌اى هستى كه عصبيّت، او را به عجله نمى‌اندازد، و بزرگوارى هستى كه ناراحتى او را از بخشش باز نمى‌دارد، و دانايى هستى كه حميّت، او را سبك‌سر نمى‌سازد.

مُجاهَدَتُكَ فِي اللَّهِ ذاتُ مَشِيَّةِ اللَّهِ، ومُقارَعَتُكَ فِي اللَّهِ ذاتُ انتِقامِ اللَّهِ، وصَبرُكَ فِي اللَّهِ ذو أناةِ اللَّهِ، وشُكرُكَ للَّهِ‌ِ ذو مَزيدِ اللَّهِ ورَحمَتِهِ .

جهادت به خاطر و خواست خدا، نبردت براى او و در راستاى انتقام الهى و صبرت براى همو و برخاسته از مهلت‌دهى خدا [به ستمكاران‌] و سپاس‌گزارى‌ات از خدا براى فزون‌بخشى و رحمت خداست.

السَّلامُ عَلَيكَ يا مَحفوظاً بِاللَّهِ، اللَّهُ نورُ أمامِهِ ووَرائِهِ، ويَمينِهِ وشِمالِهِ، وفَوقِهِ وتَحتِهِ،

سلام بر تو اى حفظ شده به دست خدا! اى كه خداوند، نور پيش رو و پشت و راست و چپ و بالا و پايينش است!

السَّلامُ عَلَيكَ يا مَخزوناً في قُدرَةِ اللَّهِ، اللَّهُ نَورُ سَمعِهِ وبَصَرِهِ،

سلام بر تو اى نهفته در [آستين‌] قدرت خداوند ! اى كه خداوند، نور ديده و گوش اوست!

السَّلامُ عَلَيكَ يا وَعدَ اللَّهِ الَّذي ضَمِنَهُ، ويا ميثاقَ اللَّه الَّذي أخَذَهُ ووَكَّدَهُ،

سلام بر تو اى وعده تضمينى خدا! اى پيمان برگرفته و استوار شده خدا!

السَّلامُ عَلَيكَ يا داعِيَ اللَّه ورَبّانِيَّ آياتِهِ، السَّلامُ عَلَيكَ يا بابَ اللَّهِ ودَيّانَ دينِهِ .

سلام بر تو اى دعوتگر به سوى خدا و عالم والا و دانا به آيات او ! سلام بر تو اى درگاه خدا و حاكم كننده دينش !

السَّلامُ عَلَيكَ يا خَليفَةَ اللَّهِ وناصِرَ حَقِّهِ، السَّلامُ عَلَيكَ يا حُجَّةَ اللَّهِ ودَليلَ إرادَتِهِ،

سلام بر تو اى جانشين خدا و ياور حقّش ! سلام بر تو حجّت خدا و رهنمون كننده به خواستش !

السَّلامُ عَلَيكَ يا تالِيَ كِتابِ اللَّهِ وتَرجُمانَهُ، السَّلامُ عَلَيكَ في آناءِ لَيلِكَ ونَهارِكَ،

سلام بر تو تلاوتگر و مترجم كتاب خدا ! سلام بر تو در لحظه لحظه شب و روزت !

السَّلامُ عَلَيكَ يا بَقِيَّةَ اللَّهِ في أرضِهِ . السَّلامُ عَلَيكَ حينَ تَقومُ، السَّلامُ عَلَيكَ حينَ تَقعُدُ،

سلام بر تو اى باقى‌نهاده خدا در زمينش ! سلام بر تو هنگامى كه بر مى‌خيزى . سلام بر تو هنگامى كه مى‌نشينى .

السَّلامُ عَلَيكَ حينَ تَقرَأُ وتُبَيِّنُ، السَّلامُ عَلَيكَ حينَ تُصَلّي وتَقنُتُ،

سلام بر تو هنگامى كه قرائت و تبيين مى‌كنى . سلام بر تو هنگامى كه نماز مى‌خوانى و قنوت مى‌گيرى .

السَّلامُ عَلَيكَ حينَ تَركَعُ وتَسجُدُ، السَّلامُ عَلَيكَ حينَ تَعوذُ وتُسَبِّحُ، السَّلامُ عَلَيكَ حينَ تُهَلِّلُ وتُكَبِّرُ.

سلام بر تو هنگامى كه ركوع و سجده مى‌كنى . سلام بر تو هنگامى كه استعاذه و تسبيح مى‌كنى. سلام بر تو هنگامى كه "لا اله الّا اللَّه" و "اللَّه اكبر" مى‌گويى .

السَّلامُ عَلَيكَ حينَ تَحمَدُ وتَستَغفِرُ، السَّلامُ عَلَيكَ حينَ تُمَجِّدُ وتَمدَحُ،

سلام بر تو هنگامى كه حمد و استغفار مى‌كنى . سلام بر تو هنگامى كه [خدا را ]بزرگ مى‌دارى و مى‌ستايى.

السَّلامُ عَلَيكَ حينَ تُمسي وتُصبِحُ، السَّلامُ عَلَيكَ فِي اللَّيلِ إذا يَغشى‌ وَالنَّهارِ إذا تَجَلّى‌، السَّلامُ عَلَيكَ فِي الآخِرَةِ وَالاُولى‌ .

سلام بر تو هنگامى كه صبح و شام مى‌كنى . سلام بر تو هنگامى كه شب مى‌پوشاند و روز جلوه مى‌كند . سلام بر تو در آخرت و دنيا .

السَّلامُ عَلَيكُم يا حُجَجَ اللَّهِ ورُعاتَنا، وقادَتَنا وأَئِمَّتَنا، وسادَتَنا ومَوالِيَنا،

سلام بر شما اى حجّت‌ها و مراقبان گمارده شده خدا بر ما! زمامداران و پيشوايان ما؛ سياستمداران و سرپرستان ما.

السَّلامُ عَلَيكُم أنتُم نورُنا، وأَنتُم جاهُنا أوقاتَ صَلَواتِنا، وعِصمَتُنا لِدُعائِنا وصَلاتِنا، وصِيامِنا وَاستِغفارِنا، وسائِرِ أعمالِنا .

سلام بر شما كه نور ما و به گاه نمازهاى ما آبروى ما و به هنگام دعا و نماز و روزه و استغفار و ديگر اعمالمان، نگاهدار ما هستيد.

السَّلامُ عَلَيكَ أيُّهَا الإِمامُ المَأمولُ، السَّلامُ عَلَيكَ بِجَوامِعِ السَّلامِ،

سلام بر تو اى امامِ به او اميد بسته شده! سلام بر تو با سلامى فراگير .

اُشهِدُكَ يا مَولايَ أنّي أشهَدُ أن لا إلهَ إلَّا اللَّهُ وَحدَهُ لا شَريكَ لَهُ،

تو را - اى مولاى من - گواه مى‌گيرم كه من به يگانگى و بى‌همتايى خداوند

وأَنَّ مُحَمَّداً عَبدُهُ ورَسولُهُ، لا حَبيبَ إلّا هُوَ وأَهلُهُ،

و عبوديت و رسالت محمّد صلى اللّه عليه و آله گواهى مى‌دهم و جز محمّد و خاندانش، حبيبى نمى‌شناسم.

وأَنَّ أميرَ المُؤمِنينَ حُجَّتُهُ، وأَنَّ الحَسَنَ حُجَّتُهُ، وأَنَّ الحُسَينَ حُجَّتُهُ،

و گواهى مى‌دهم كه امير مؤمنان، حجّت خداوند است و حسن، حجّتِ اوست و حسين، حجّت اوست

وأَنَّ عَلِيَّ بنَ الحُسَينِ حُجَّتُهُ، وأَنَّ مُحَمَّدَ بنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ، وأَنَّ جَعفَرَ بنَ مُحَمَّدٍ حُجَتُّهُ،

و على بن الحسين، حجّت اوست و محمّدبن على، حجّت اوست و جعفر بن محمّد، حجّت اوست

وأَنَّ موسَى بنَ جَعفَرٍ حُجَّتُهُ، وأَنَّ عَلِيَّ بنَ موسى‌ حُجَّتُهُ، وأَنَّ مُحَمَّدَ بنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ،

و موسى بن جعفر، حجّت اوست و على بن موسى، حجّت اوست و محمّد بن على، حجّت اوست

وأَنَّ عَلِيَّ بنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ، وأَنَّ الحَسَنَ بنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ، وأَنتَ حُجَّتُهُ، وأَنَّ الأَنبِياءَ دُعاةٌ وهُداةُ رُشدِكُم .

و على بن محمّد، حجّت اوست و حسن بن على، حجّت اوست. گواهى مى‌دهم كه تو حجّت خدايى، و پيامبران، دعوتگران خدايند و هدايتگران [به ]رشد شما .

أنتُمُ الأَوَّلُ وَالآخِرُ وخاتِمَتُهُ، وأَنَّ رَجعَتَكُم حَقٌّ لا شَكَّ فيها، يَومَ« لَا يَنفَعُ نَفْسًا إِيمَنُهَا لَمْ تَكُنْ ءَامَنَتْ مِن قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِى إِيمَنِهَا خَيْرًا » [۲۴] ،

شما اوّل و آخر و پايان آنان هستيد و رجعت شما حقيقت دارد و شكّى در آن نيست، روزى كه «كسى كه از پيش ايمان نياورده يا در ايمان خويشْ كار نيكى نكرده باشد، ايمانش را سودى نبخشد»

وأَنَّ المَوتَ حَقٌّ، وأَنَّ مُنكراً ونَكيراً حَقٌّ، وأَنَّ النَّشرَ حَقٌّ، وَالبَعثَ حَقٌّ،

و [گواهى مى‌دهم كه ]مرگ، حق است و ناكر و نكير [دو فرشته سؤال كننده در برزخ‌]، حقند و گواهى مى‌دهم كه زندگى پس از مرگ و برانگيخته شدن، حق است

وأَنَّ الصِّراطَ حَقٌّ، وَالمِرصادَ حَقٌّ، وأَنَّ الميزانَ حَقٌّ، وَالحِسابَ حَقٌّ،

و صراط (راه گذر از دوزخ) و مرصاد (پل صراط)، حق است و وزن كردن و حساب نمودن، حق است

وأَنَّ الجَنَّةَ وَالنّارَ حَقٌّ، وَالجَزاءَ بِهِما لِلوَعدِ وَالوَعيدِ حَقٌّ،

و بهشت، حق است و دوزخ حق است و جزا دادن به آن دو به خاطر وعده و تهديد به آن دو، حق است .

وأَنَّكُم لِلشَّفاعَةِ حَقٌّ لا تُرَدّونَ، ولا تَسبِقونَ بِمَشِيَّةِ اللَّهِ، وبِأَمرِهِ تَعمَلونَ .

شما حقّ شفاعت داريد بى آن كه رد شود و بر خواست خدا پيشى نمى‌جوييد، و به فرمان او عمل مى‌كنيد

وللَّهِ‌ِ الرَّحمَةُ وَالكَلِمَةُ العُليا، وبِيَدِهِ الحُسنى‌، وحُجَّةُ اللَّهِ النُّعمى‌،

و رحمت و بالاترين كلمه از آنِ خداوند است و نيكى به دست اوست و حجّت، منّت نهاده خداست .

خَلَقَ الجِنَّ وَالإِنسَ لِعِبادَتِهِ، أرادَ مِن عِبادِهِ عِبادَتَهُ، فَشَقِيٌّ وسَعيدٌ، قَد شَقِيَ مَن خالَفَكُم، وسَعِدَ مَن أطاعَكُم .

جنّ و انس را براى عبادتش آفريد و از بندگانش، بندگى خود را مى‌خواهد و شقى و سعيد شدن بندگانش به مخالفت با شما و اطاعت از شماست .

وأَنتَ يا مَولايَ، فَاشهَد بِما أشهَدتُكَ عَلَيهِ، تَخزُنُهُ وتَحفَظُهُ لي عِندَكَ، أموتُ عَلَيهِ واُنشَرُ عَلَيهِ،

و تو - اى مولاى من - بر آنچه برايت گواهى دادم، گواه باش . آن را برايم نزد خودت نگه دار و حفظ كن . بر آن مى‌ميرم و محشور مى‌شوم

وأَقِفُ بِهِ وَلِيّاً لَكَ، بَريئاً مِن عَدُوِّكَ، ماقِتاً لِمَن أبغَضَكُم، وادّاً لِمَن أحَبَّكُم،

و با آن در موقف قيامت مى‌ايستم در حالى كه دوستدار تو و بيزار از دشمنت هستم . از دشمن شما نفرت و به دوست شما محبّت دارم .

فَالحَقُّ ما رَضيتُموهُ، وَالباطِلُ ما أسخَطتُموهُ، وَالمَعروفُ ما أمَرتُم بِهِ، وَالمُنكَرُ ما نَهَيتُم عَنهُ،

حق، آن است كه شما پسنديديد و باطل، آن است كه شما ناپسند داشتيد و معروف، آن است كه شما به آن امر كرديد و منكر، آن است كه شما از آن نهى كرديد

وَالقَضاءُ المُثبَتُ مَا استَأثَرَت بِهِ مَشِيَّتُكُم، وَالمَمحُوُّ ما لَا استَأثَرَت بِهِ سُنَّتُكُم .

و قضاى ثابت‌شونده، آن است كه خواست شما به آن اختصاص يابد و قضاى محوشدنى، آن است كه خواست شما به آن اختصاص نيابد .

فَلا إلهَ إلَّا اللَّهُ وَحدَهُ لا شَريكَ لَهُ، ومُحَمَّدٌ عَبدُهُ ورَسولُهُ، عَلِيٌّ أميرُ المُؤمِنينَ حُجَّتُهُ، الحَسَنُ حُجَّتُهُ، الحُسَينُ حُجَّتُهُ، عَلِيٌّ حُجَّتُهُ، مُحَمَّدٌ حُجَّتُهُ، جَعفَرٌ حُجَّتُهُ، موسى‌ حُجَّتُهُ، عَلِيٌّ حُجَّتُهُ، مُحَمَّدٌ حُجَّتُهُ، عَلِيٌّ حُجَّتُهُ، الحَسَنُ حُجَّتُهُ، وأَنتَ حُجَّتُهُ، وأَنتُم حُجَجُهُ وبَراهينُهُ .

خدايى جز خداى يگانه بى همتا نيست و محمّد، بنده و پيامبر اوست . على، امير مؤمنان، حجّت اوست، حسن، حجّت اوست . حسين حجّت اوست، علىّ [بن الحسين‌]، حجّت اوست، محمّد [بن على‌]، حجّت اوست، جعفر [بن محمّد]، حجّت اوست، موسى [بن جعفر]، حجّت اوست، على [بن موسى‌]، حجّت اوست، محمّد [بن على‌]، حجّت اوست، علىّ [بن محمّد]، حجّت اوست، حسن [بن على‌]، حجّت اوست، و تو حجّت اويى، و شما حجّت‌ها و برهان‌هاى او هستيد .

أنَا يا مَولايَ مُستَبشِرٌ بِالبَيعَةِ الَّتي أخَذَ اللَّهُ عَلَيَّ شَرطَهُ، قِتالاً في سَبيلِهِ، اشتَرى‌ بِهِ أنفُسَ المُؤمِنينَ،

اى مولاى من! من به بيعتى كه خداوند از من گرفته تا بر پايه آن در راهش بجنگم و او در عوض، جان‌هاى مؤمنان را بخرد، شادمانم

فَنَفسي مُؤمِنَةٌ بِاللَّهِ [ وَحدَهُ لا شَريكَ لَهُ، وبِرَسولِهِ وبِأَميرِ المُؤمِنينَ ]وبِكُم يا مَولايَ، أوَّلِكُم وآخِرِكُم،

و جانم به خداوند يكتاى بى‌همتا و پيامبرش و امير مؤمنان ايمان دارد و به شما - اى مولاى من - از اوّل تا آخرتان نيز ايمان دارم

ونُصرَتي لَكُم مُعَدَّةٌ، ومَوَدَّتي خالِصَةٌ لَكُم، وبَراءَتي مِن أعدائِكُم - أهلِ الحَرَدَةِ [۲۵] وَالجِدالِ - ثابِتَةٌ لِثارِكُم،

و يارى‌ام برايتان آماده و دوستى‌ام برايتان خالص و بيزارى‌ام از دشمنانتان و كينه‌توزان ستيزه‌جو، استوار است و در پى انتقام خونتان هستم .

أنَا وَلِيٌّ وَحيدٌ، وَاللَّهُ إلهُ الحَقِّ يَجعَلُني كَذلِكَ، آمينَ آمينَ،

من دوستدارى يگانه‌ام و خداوند، خداى حق، مرا اين گونه قرار مى‌دهد. آمين! آمين!

مَن لي إلّا أنتَ فيما دِنتُ، وَاعتَصَمتُ بِكَ فيهِ، تَحرُسُني فيما تَقَرَّبتُ بِهِ إلَيكَ، يا وِقايَةَ اللَّهِ وسِترَهُ وبَرَكَتَهُ، أغِثني، أدرِكني، صِلني بِكَ ولا تَقطَعني .

جز تو چه كسى را دارم در [اداى‌] آنچه به گردن دارم و به خود تو براى آن درآويختم. مرا در آنچه با آن به تو تقرّب جسته‌ام حفظ مى‌كنى، اى حفاظت و پوشش و بركت الهى! به فريادم برس و مرا درياب! مرا به خود بچسبان و از من مبُر!

اللَّهُمَّ إلَيكَ بِهِم تَوَسُّلي وتَقَرُّبي، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى‌ مُحَمَّدٍ وآلِهِ، وصِلني بِهِم ولا تَقطَعني،

خدايا! با ايشان به تو توسّل و تقرّب مى‌جويم. خداوندا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و مرا به ايشان پيوند ده و از ايشان مگسل.

اللَّهُمَّ بِحُجَّتِكَ اعصِمني، وسَلامُكَ عَلى‌ آلِ ياسينَ، مَولاي أنتَ الجاهُ عِندَ اللَّهِ رَبِّكَ ورَبّي .

خدايا! مرا به خاطر حجّتت حفظ كن. سلام تو بر آل ياسين. مولاى من! تو آبروى [من‌] نزد خداوندى، خداى تو و خداى من!

دعاى پس از اين زيارت‌

اللَّهُمَّ إنّي أسأَ لُكَ بِاسمِكَ الَّذي خَلَقتَهُ مِن كُلِّكَ، فَاستَقَرَّ فيكَ فَلا يَخرُجُ مِنكَ إلى‌ شَي‌ءٍ أبَداً، أيا كَينونُ أيا مُكَوِّنُ، أيا مُتَعالِ أيا مُتَقَدِّسُ، أيا مُتَرَحِّمُ أيا مُتَرائِفُ، أيا مُتَحَنِّنُ .

خدايا! از تو درخواست مى‌كنم به آن اسمت كه از تمامت آفريدى و در تو جاى گرفت و هيچ گاه از تو، به سوى چيزى بيرون نمى‌آيد. اى وجود محض! اى وجود دهنده! اى والا! اى منزّه از هر ناشايستگى! اى ترحّم كننده! اى آرامش دهنده! اى مهربان!

أسأَ لُكَ كَما خَلَقتَهُ غَضّاً أن تُصَلِّيَ عَلى‌ مُحَمَّدٍ نَبِيِّ رَحمَتِكَ، وكَلِمَةِ نورِكَ، ووالِدِ هُداةِ رَحمَتِكَ، وَاملَأ قَلبي نورَ اليَقينِ،

از تو مى‌خواهم همان گونه كه او را تازه و شاداب آفريدى، بر محمّد، پيامبر رحمتت و كلمه نورت و پدر راه‌نمايان رحمتت، درود فرستى و دلم را از نور يقين،

وصَدري نورَ الإِيمانِ، وفِكري نورَ الثَّباتِ، وعَزمي نورَ التَّوفيقِ، وذَكائي نورَ العِلمِ، وقُوَّتي نورَ العَمَلِ، ولِساني نورَ الصِّدقِ،

و سينه‌ام را از نور ايمان، و انديشه‌ام را از نور ثبات، و عزمم را از نور توفيق، و تيزهوشى‌ام را از نور علم، و نيرويم را از نور عمل، و زبانم را از نور صدق،

وديني نورَ البَصائِرِ مِن عِندِكَ، وبَصَري نورَ الضِّياءِ، وسَمعي نورَ وَعيِ الحِكمَةِ، ومَوَدَّتي نورَ المُوالاةِ لِمُحَمَّدٍ وآلِهِ عليهم السلام،

و دينم را از نور بصيرتى از جانب خودت، و ديده‌ام را از نور روشنى، و گوشم را از نور دربرگيرنده حكمت، و محبّتم را از نور دوستى محمّد و خاندانش،

ونَفسي نورَ قُوَّةِ البَراءَةِ مِن أعداءِ آلِ مُحَمَّدٍ . حَتّى‌ ألقاكَ وقَد وَفَيتُ بِعَهدِكَ وميثاقِكَ،

و جانم را از قوّت بيزارى از دشمنان خاندان محمّد، پر كن تا تو را در حالى ديدار كنم كه به عهد و پيمانت وفا كرده باشم

فَلتَسَعني رَحمَتُكَ يا وَلِيُّ يا حَميدُ، بِمَرآكَ ومَسمَعِكَ يا حُجَّةَ اللَّهِ دُعائي، فَوَفِّني مُنجِزاتِ إجابَتي، أعتَصِمُ بِكَ، مَعَكَ مَعَكَ سَمعي ورِضاي .

و رحمتت مرا فرا بگيرد. اى سرپرست! اى ستوده! اى حجّت خدا! دعايم را مى‌بينى و مى‌شنوى. پس آنچه را به اجابتشان مى‌رساند برايم كامل كن. به تو چنگ زده‌ام. گوشم و نيز رضايتم با توست، با تو» .[۲۶]


[۱]الصافّات : ۱۳۰ ، وهو مبني على قراءة نافع وابن عامر ويعقوب وزيد ، وفي قراءة عاصم «إلْ يس» .

[۲]الربّانيّ : العالم الراسخ في العلم والدين ، أو الذي يطلب بعلمه وجه اللَّه ، وقيل : العالم العامل المعلّم ، وقيل : الربّانيّ : العالي الدرجة في العلم (لسان العرب : ج ۱ ص ۴۰۴ «ربب») .

[۳]الديّان : القهّار ، وقيل : الحاكم والقاضي ، وهو فعّال من دان الناس : أي قهرهم على الطاعة (لسان العرب : ج ۱۳ ص ۱۶۷ «دين») .

[۴]«آل يس» مطابق قرائت قاريان متعددى مانند: نافع، ابن عامر، يعقوب و زيد است؛ ولى قرائت رايج كنونى «إل يس» و مطابق قرائت عاصم است.

[۵]الأنعام : ۱۵۸ .

[۶]لم ترد عبارة «وبأئمّة المؤمنين» في بحار الأنوار .

[۷]في بحار الأنوار : «فَتُغَشِّيَني» .

[۸]البَوارُ : الهلاك (النهاية : ج ۱ ص ۱۶۱ «بور») .

[۹]في بحار الأنوار : «الناطق» بدل «الساطع» .

[۱۰]سقط ما بين المعقوفين من المصدر وأثبتناه من بحار الأنوار .

[۱۱]الإحتجاج : ج ۲ ص ۵۹۱ ح ۳۵۸ ، بحار الأنوار : ج ۵۳ ص ۱۷۱ ح ۵ .

[۱۲]أورد مؤلّف كتاب «المزار الكبير» في باب التوجّه للإمام المهدي عليه السلام :

قال أبو عليّ الحسن بن أشناس : وأخبرنا أبو محمّد عبد اللَّه بن محمّد الدعلجي ، قال : أخبرنا أبو الحسين حمزة بن محمّد بن الحسن بن شبيب ، قال : عرّفنا أبو عبد اللَّه أحمد بن إبراهيم ، قال : شكوت إلى أبي جعفر محمّد بن عثمان شوقي إلى رؤية مولانا عليه السلام فقال لي : مع الشوق تشتهي أن تراه ، فقلت له : نعم ، فقال لي : شكر اللَّه لك شوقك وأراك وجهك في يسر وعافية ، لا تلتمس يا أبا عبد اللَّه أن تراه ، فإنّ أيام الغيبة تشتاق إليه ، ولا تسأل الاجتماع معه ، إنّها عزائم اللَّه والتسليم لها أولى ، ولكن توجه إليه بالزيارة . فأمّا كيف يعمل وما أملاه عند محمّد بن عليّ فانسخوه من عنده ، وهو التوجّه إلى الصاحب بالزيارة بعد صلاة اثنتي عشرة ركعة . تقرأ «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» في جميعها ركعتين ركعتين ، ثمّ تصلّي على محمّد وآله وتقول قول اللَّه جل اسمه : «سَلامٌ عَلى‌ آلِ ياسينَ» ذلك هو الفضل المبين من عند اللَّه واللَّه ذو الفضل العظيم ، إمامه من يهديه صراطه المستقيم ، وقد آتاكم اللَّه خلافته يا آل ياسين ، وذكرنا في الزيارة وصلى اللَّه على سيّدنا محمّد النبيّ وآله الطاهرين (المزار الكبير : ص ۵۸۵) .

[۱۳]أورد السيّد ابن طاووس في مصباح الزائر صدر هذه الزيارة هكذا :

زيارة ثانية لمولانا صاحب الزمان - صلوات اللَّه عليه ، وهي المعروفة بالندبة ، خرجت من الناحية المحفوفة بالقدس إلى أبي جعفر محمّد بن عبد اللَّه الحميري - رحمه اللَّه ، وأمر أن تتلى في السرداب المقدّس وهي : بسم اللَّه الرحمن الرحيم ، لا لأمر اللَّه تعقلون ... .

[۱۴]زاد فى البحار : فما تغني الآيات والنذر .

[۱۵]مؤلف المزار الكبير در باب توجّه به امام مهدى عليه السلام آورده است :

«ابو على حسن بن اشناس گفت : ابو محمّد عبد اللَّه بن محمّد دعلجى براى ما نقل كرد و گفت : ابوالحسن حمزة بن محمّد بن حسن بن شبيب ، براى ما روايت كرد و گفت : ابو عبد اللَّه احمد بن ابراهيم براى ما تعريف كرده و گفت : به ابو جعفر محمّد بن عثمان از اشتياقم به ديدار مولايمان عليه السلام شكوه كردم . او به من گفت : «با اشتياق علاقه‌مند ديدار ايشان هستى؟». به او گفتم : آرى . گفت : «خداوند سپاس‌گزار اشتياق تو باشد . در چهره‌ات عافيت و آسايش مى‌بينم . اى ابو عبد اللَّه! دنبال ديدن ايشان نباش ؛ چرا كه تو در دوران غيبت ، شوق ديدار دارى ، و نخواه كه با او در يك جا باشى ؛ چه اين كه غيبت ، حكم قطعى خداوند است ، و تسليم بودن در برابر آن ، بهتر است . امّا [در عين حال‌] دنبال توجّه به او با زيارت او باش ، امّا اين كه چگونه بايد عمل شود؟ آنچه پيش محمّد بن على املا و ديكته كرد ، آن را از پيش خود او بنويسيد ، و آن توجّه به صاحب زمان عليه السلام با زيارت كردن است ، پس از خواندن دوازده ركعت نماز دو ركعتى كه در آن "قل هو اللَّه احد" را در هر ركعت نماز مى‌خوانى ، بعد بر محمّد و خاندان محمّد صلوات مى‌فرستى ، و قول خداوند - جلّ اسمه - را مى‌خوانى : «سلام على آل ياسين» . اين همان فضل آشكار از جانب خداوند است ، و خداوند، فضل بزرگ دارد . امام، كسى است كه به راه راست هدايت مى‌كند . اى آل ياسين! خداوند خلافت او و ذكر ما را در زيارت ، به شما داده است . صلوات‌خداوند بر سرور ما محمّد پيامبر و خاندان پاكش» .

[۱۶]سيّد ابن طاووس در مصباح الزائر، اين را زيارت دوم صاحب الزمان عليه السلام قرار داده و آن را معروف به «ندبه» دانسته و نوشته است: «آن از سوى ناحيه مقدّسه براى ابو جعفر محمّد بن عبد اللَّه حميرى - كه خدايش بيامرزد - آمده و فرمان داده كه در سرداب مقدّس خوانده شود».

[۱۷]ليس في مصباح الزائر : فإذا أردتم التوجّه بنا إلى اللَّه تعالى وإلينا ، فقولوا كما قال اللَّه تعالى . وليس في بحار الأنوار : فقولوا كما قال اللَّه تعالى .

[۱۸]الصافّات : ۱۳۰ ، وهو مبني على قراءة نافع وابن عامر ويعقوب وزيد ، وفي قراءة عاصم «إلْ يس» .

[۱۹]در مصباح الزائر اين فراز نيست : «اگر به ما و از طريق ما به خداوند متعال روى آوريد ، همان گونه كه خداوند متعال فرموده است ، بگوييد ». در بحار الأنوار ، اين فراز نيست : «پس همان گونه كه خداوند متعال گفته ، بگوييد»

[۲۰]«آل ياسين» مطابق قرائت قاريان متعددى مانند : نافع، ابن عامر، يعقوب و زيد است؛ ولى قرائت رايج كنونى «إل ياسين» و مطابق قرائت عاصم است.

[۲۱]زاد في مصباح الزائر : وسلالة النبيين ، وصفوة المرسلين ، وعترة خيرة ربّ العالمين .

[۲۲]در مصباح الزائر افزوده است : «و نسل پيامبران ، برگزيده فرستادگان و خاندان برگزيده خداى جهانيان» .

[۲۳]براى آگاهى از دليل اين ترجمه ، ر . ك : الخرائج والجرائح : ج ۲ ص ۹۳۱ .

[۲۴]الأنعام : ۱۵۸ .

[۲۵]حَرْدٌ : غَضَبٌ وحِقْدٌ (مجمع البحرين : ج ۱ ص ۳۸۳ «حرد») .

[۲۶]المزار الكبير : ص ۵۶۶ ، مصباح الزائر : ص ۴۳۰ ، بحار الأنوار : ج ۹۴ ص ۳۶ ح ۲۳ (به نقل از: خطّ شيخ محمّد بن على جبعى) .

  • زيارت آل يس‌ (دانلود)