واکاوی حکم تکلیفى و پیامدِ وضعى «عُجب» در پرتو تحلیلِ دلالی مستندات حدیثی
سال
1399 / شماره پیاپی
12 /
صفحه
263-285
چکیده :
استنباط حکمِ تکلیفی صفت نکوهیدهی عُجب و واکاوی پیامدِ وضعی این بیماری اخلاقی در اعمال عبادی، دیدگاههای مختلفی را در دانش فقه، پدیدار ساخته است و در شمارِ مباحث چالشبرانگیز در رابطه اخلاق و فقه قلمداد میگردد. صفت ناشایستِ خودبینی، با جهل به مقام خداوند و نفوذ قدرت او در تمام شئون تحقّق مییابد و با صورت بخشیدن به کمالی خیالی، باعث فراموشی انتسابِ نعمت، توفیق و منزلت به پروردگار میشود. در این جستار که با روش تحلیلی- توصیفی به انجام رسیده است، ضمنِ مفهومشناسی عجب، به تبیین چالشهای موجود در نظریات فقهی درباره حکم عُجب، بر مبنای تحلیلِ محتوای روایات پرداخته شده است. فقیهان در کشف حکم تکلیفی عُجب در اعمال عبادی، دو دیدگاهِ حرمت و عدم حرمت را ارائه کردهاند. برخی از فُقها نیز عجب را از اوصاف نفسانی غیرقابل تعلّق حکم تکلیفی برشمردهاند. در ساحت حکم وضعی عُجب نیز نظریاتی همچون بطلان مطلق عبادات به دلیل خدشه در نیتِ عبادت؛ بطلان، تنها در فرض تقارن با عبادت؛ و عدم بطلان حتی در صورت تقارن با عمل عبادی؛ مطرح شده است. این نوشتار در فرایندِ قضاوت میان دیدگاههای فقهی، مهمترین احادیث را در این زمینه مورد تبیین و ارزیابی دلالی قرار داده و نتایج ذیل را به دست آورده است: در مستندات حدیثی، عباراتِ دالّ بر حرمت به حقایقی متفاوت از عجب تعلّق یافته است و بر حرمت تکلیفی عجب دلالت نمیکنند. همچنین، مفاد احادیث بر معنایی اعمّ از صحّت و عدم صحّتِ وضعی دلالت دارند و تقلیل و عدم ترتّب ثواب را نیز، با وجودِ صحّت عبادت، شامل میشوند. از دیگر سو، تعلّقِ نهی به عنوان خارج از ماهیتِ عبادت، مانع از ظهور احادیث در اثر وضعی بطلان خواهد بود. بر این اساس، مستندات روایى در فقهپژوهی عُجب، تنها بر کراهت این صفت دلالت دارند و عُجب را باعث دورى معنوى از خداوند، عدم کمال عبادت و تقلیل یا عدم ثواب معرّفی میکنند.
کلیدواژههای مقاله :عُجب، خودپسندی، اِدلال، حکم تکلیفی عُجب، حکم وضعی عُجب، فقه و اخلاق