آفت (آسیب)

آفت (آسیب)

در این نوشته «آفت» از جهات گوناگون بویژه در حوزه دین، مورد بررسی قرار گرفته است.

آفت ، در لغت

واژه «آفت» ، اسم مصدر است از ريشه «أوف» يا «أيف». از عبارت شمارى از لغت شناسان بر مى آيد كه اصل واژه «آفت» ، هم اجوف واوى تلقى شده و هم اجوف يائى (ر . ك : المحيط فى اللغة : ج ۱۰ ص ۴۳۷) .به معناى آسيب ، گزند ، بيمارى و عيبى كه بر چيزى عارض شود و موجب فساد و تباهى آن گردد .
ابن منظور مى گويد :
أوف : الآفَةُ : العاهَةُ ، و فِى المُحكَمِ : عَرَضٌ مُفسِدٌ لِما أصابَ مِن شَى ءٍ ... وطَعامٌ مَؤوفٌ : أصابَتهُ آفَةٌ ، و فى غَيرِ المُحكَمِ طَعامٌ مَأْوُوفٌ . و إيفَ الطَّعامُ ، فَهُوَ مَئيفٌ ... الجَوهَرِىُّ : و قَد إيفَ الزَّرعُ عَلى ما لَم يُسَمَّ فاعِلُهُ ، أى أصابَتهُ آفَةٌ فَهُوَ مَؤوفٌ مِثلُ مَعوفٍ .. لسان العرب : ج ۹ ص ۱۶ مادّه «أوف» .
أوف: آفت : آسيب. در كتاب محكم [ابن سيرين] آمده : آفت، عارضه اى است كه به هر چه برسد، نابودش مى كند ... . غذاى مئوف، غذايى است كه آفت زده. در غير كتاب محكم ، «طعام مأوُوف» آمده است. «ايف الطعام» ، يعنى غذاى آسيب زده ... . جوهرى گفته است: «ايف الزرع» به صورت فعل مجهول ، آن جايى كه آفت ، مشخّص نباشد، پس آن ، «مؤوف» است .
مقصود از اين واژه در اين بخش ، اشاره به موضوع آسيب شناسى از نگاه قرآن و احاديث اسلامى است .



آفت ، در قرآن و حديث

در قرآن كريم ، واژه «آفت (آسيب)» نيامده است ؛ امّا آسيب شناسى ، يكى از آموزه هاى مهمّ اسلامى است كه با الفاظ گوناگون و به طور گسترده در قرآن و احاديث آمده و در بخش هاى مختلف اين دانش نامه ، مطرح گرديده است . از اين رو ، براى آسيب شناسى هر موضوع ، مراجعه به كليدْواژه مربوط به آن ، ضرورى است .
بنا بر اين ، آنچه در اين جا تحت عنوان «آفت» مى آيد ، تنها بخش كوچكى از احاديث آسيب شناسى است كه واژه «آفت» در آنها به كار رفته ، و منظور از تشكيل اين بخش ، جلب توجّه خوانندگان به اهمّيت اين موضوع از نگاه اهل بيت عليهم السلام و آشنايى اجمالى با آسيب هايى است كه زندگى مادّى و معنوى انسان را تهديد مى نمايند . در جمع بندى اين احاديث ، مى توان گفت كه آسيب هاى زندگى ، دو نوع اند :


۱ . آسيب هاى غير قابل پيشگيرى

بخشى از آسيب ها با زندگى انسان ، پيوندى ناگسستنى دارند ، چنان كه در حديثى از امام على عليه السلام در توصيف انسان آمده :
غَرَضِ الأَسقامِ ... حَليفِ الهُمومِ و قَرينِ الأَحزانِ و نُصُبِ الآفاتِ .. ر . ك : ص ۱۷۴ ح ۱ .
[انسان] در تيررس بيمارى ها... هم پيمان غصّه ها ، همنشين اندوه ها ، و ملازم آسيب هاست .
انسان در اين جهان ، گرفتار انواع آسيب هاى غير قابل پيشگيرى و غم وغصّه هاى ناشى از آن است . از اين رو در حكمت هاى منسوب به امام على عليه السلام آمده كه وقتى ايشان شنيد كه مردى براى دوستش دعا مى كند كه غم و گرفتارى نبيند، فرمود :
إنَّما دَعَوتَ لَهُ بِالمَوتِ لِأَنَّ مَن عاشَ فِى الدُّنيا لابُدَّ أن يَرَى المَكروهَ .. شرح نهج البلاغة : ج ۲۰ ص ۲۸۹ ح ۳۰۱ .
تو در واقع ، براى مرگش دعا كردى ؛ زيرا هر كه در دنيا زندگى مى كند ، به ناچار ، گرفتارى مى بيند .
آفتِ همه آرزوها مرگ است كه هيچ چاره اى ندارد و هيچ كس نمى تواند از آن پيشگيرى كند :
آفَةُ الآمالِ حُضورُ الآجالِ .. غرر الحكم : ج ۳ ص ۱۱۰ ح ۳۹۵۹ ، عيون الحكم والمواعظ : ص ۱۸۱ ح ۳۷۱۲ .
آفت آرزوها، وجود [هميشگى] اجل هاست .
به سخن ديگر ، بخشى از آسيب هاى زندگى ، تقدير غير قابل تغيير زندگى اند . در اين موارد ، از انسان براى پيشگيرى از آنها كارى ساخته نيست ، چنان كه از امام على عليه السلام روايت شده است :
يَغلِبُ المِقدارُ عَلَى التَّقديرِ ، حَتّى تَكونَ الآفَةُ فِى التَّدبيرِ .. نهج البلاغة : حكمت ۴۵۹ ، تحف العقول : ص ۲۲۳ ، بحار الأنوار : ج ۵ ص ۱۲۶ ح ۷۷ .
تقدير [ حق] بر حسابگرى [ ما] چنان چيره است كه تدبير ، مايه آسيب مى شود .
در روايتى ديگر از ايشان آمده است :
تَذِلُّ الأُمورُ لِلمَقاديرِ ، حَتّى يَكونَ الحَتفُ فِى التَّدبيرِ .. نهج البلاغة ، حكمت ۱۶ .
كارها در تسخير تقديرات اند ، تا جايى كه تدبير، مرگ آور مى شود .
گفتنى است كه هر چند اين گونه آسيب ها غير قابل پيشگيرى اند ، با اين حال ،شناخت آنها ضرورى است تا با توجّه به آنها بتوان براى زندگى برنامه ريزى كرد ؛ بلكه از آنها به عنوان فرصت ، براى كمالات نفسانى بهره بردارى نمود .


۲ . آسيب هاى قابل پيشگيرى

نكته مهم در باب آسيب شناسى ، اين است كه بخش عمده آسيب هايى كه زندگى مادّى و معنوى را تهديد مى كنند ، قابل پيش بينى و پيشگيرى اند . مهم تر ، اين كه حتّى پيشگيرى بسيارى از آسيب هاى غير قابل پيش بينى ، امكان پذير است ؛ بلكه مى توان گفت كه آسيب هاى غير قابل پيشگيرى ، در برابر آنچه قابل پيشگيرى است ، اندك اند .
بسيارى از بيمارى هاى جسمى و روحى و بسيارى از مرگ هاى زودرس را مى توان پيشگيرى كرد . همچنين بسيارى از آسيب هايى را كه زندگى فردى ، خانوادگى ، اجتماعى ، فرهنگى ، سياسى ، اقتصادى و زيستىِ انسان را تهديد مى كنند ، پيش از وقوع مى توان علاج نمود .
بنا بر اين ، آسيب شناسى ، در واقع ، اوّلين و اصلى ترين و مهم ترين مسئله زندگى است كه سعادت و خوش بختى انسان در گرو آن قرار دارد .


راه هاى پيشگيرى از آسيب ها

با تأمّل در احاديث فصل هشتم ، مى توان گفت كه با بهره گيرى از چهار عامل ، مى توان از وقوع بسيارى از آسيب ها پيشگيرى كرد :


۱ . شناخت

آسيب شناسى ، نخستين گام در جهت پيشگيرى از آسيب است ، چنان كه در ره نمودامام على عليه السلام آمده :
العِلمُ حِجابٌ مِنَ الآفاتِ .. ر . ك : ص ۲۱۶ ح ۱۰۸ .
دانش، بازدارنده از آفات است .
هر چه سطح علم و آگاهى مردم نسبت به آسيب هايى كه زندگىِ آنها را تهديد مى كند ، بالاتر باشد ، مصونيت آنها افزايش مى يابد . بنا بر اين براى سالم سازى جامعه ، برنامه ريزى جهت تقويت فرهنگ و آگاهى مردم ، ضرورى است .


۲ . تقويت اراده

شمارى از آسيب هاى زندگى ، معلول ضعف اراده در برابر جاذبه ها و تمايلات نفسانى اند ؛ چرا كه ضعف اراده ، مانع پيروى از عقل و علم و آگاهى مى شود . از اين رو در اين گونه موارد ، تنها شناخت آسيب ، براى پيشگيرى از آن كافى نيست ؛ بلكه تقويت اراده از طريق خودسازى نيز ضرورى است . احاديثى كه براى مصونيت از آسيب ها به روزه دارى ، قناعت ، خوددارى از هوسرانى و زهد توصيه مى كنند ، اشاره به همين نكته دارند . از امام على عليه السلام نقل شده :
لَو زَهِدتُم فِى الشَّهَواتِ لَسَلِمتُم مِنَ الآفاتِ .. ر . ك : ص ۲۱۶ ح ۱۰۹ .
اگر در خواسته هاى نفس ، زهد بورزيد ، حتما از آسيب ها در امان خواهيد ماند .


۳ . خدمت به خلق

يكى از آموزه هاى مهمّ اسلام براى پيشگيرى از آسيب هاى غير قابل پيش بينى ، كمك به نيازمندان ، شاد كردن ديگران و به طور كلّى ، نيكى كردن به مردم و خدمت به خلق است . از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله روايت شده :
المَعروفُ إلَى النّاسِ يَقى صاحِبَها مَصارِعَ السَّوءِ وَ الآفاتِ وَ الهَلَكاتِ .. ر . ك : ص ۲۱۸ ح ۱۱۵ .
نيكى كردن به مردم، نيكوكار را از دام بدى ها و آسيب ها و مهلكه ها نجات مى دهد .
اين سخن ، بدان معناست كه براى مصون ماندن از آسيب ها ، علاوه بر راه هاى متعارف ، عوامل و راه هاى غير متعارف نيز وجود دارند كه شمارى از آسيب هاى زندگى را از طريق آنها مى توان پيشگيرى نمود .


۴ . استمداد از خداوند متعال

در كنار تلاش هاى علمى و عملى براى پيشگيرى از آسيب ها ، ذكر و دعا و يارى خواستن از حضرت احديت ـ جلّ و علا ـ نيز نقش مؤثّرى در اين زمينه دارند . بر اساس بسيارى از احاديث ، پيشوايان اسلام ، مكرّر از خداوند متعال مى خواستند كه آنان را از آسيب ها ، مصون بدارد و در برابر آسيب ها ، مصونيت بخشد .