پژوهشى در باره نخستين و واپسين وحى قرآنىاين پژوهش ، به وسيله فاضل گرامى جناب آقاى سيّد حامد علىزاده موسوى ، انجام شده است.
روايات فريقين و نيز گزارشهاى تاريخى گوناگون در باره نخستين و واپسين وحى الهىر . ك : ص ۱۶۷ (احاديث مربوط به نزول نخستين وحى قرآنى) .موجب شدهاند تا وحدت نظرى در اين موضوع محقق نشود. به همين دليل نظريههاى ارائه شده نيز بر ادلهاى محكم و خدشهناپذير مبتنى نيستند. با اين همه مىتوان با بررسى ادله و ملاحظه قراين، برخى احتمالها را تقويت كرد.
نخستين آيه يا سوره نازل شده
در باره نخستين آيه يا سوره نازل شده ديدگاههايى وجود دارد كه از اين ميان سه ديدگاه شايان توجهاند :زاد المسير : ج۱ ص۱۲.
۱. مشهور مفسران و دانشوران علوم قرآنى،التبيان فى تفسير القرآن : ج۱۰ ص۳۷۸؛ تفسير القرطبى : ج۲۰ ص۱۱۷؛ شواهد التنزيل : ج۲ ص۴۰۹ - ۴۱۴.پنج آيه نخست سوره علق را كه نزول آنها مقارن آغاز بعثت پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله بوده، نخستين وحى الهى برشمردهاند و به شمارى از احاديث استناد كردهاند؛شواهد التنزيل : ج۲ ص۴۰۹ - ۴۱۴؛ أسباب النزول : ص۱۲۱۴؛ تفسير الأصفى : ج۲ ص۱۴۵۹.از جمله در حديثى از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه :
أَوَّلُ مَا نَزَلَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله(بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ اقرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ)، وآخِرُهُ :(إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ ... ).ر . ك : ص ۱۶۶ ح ۱۲۴ .
نخستين سورهاى كه بر پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله فرود آمد ، [اين بود] :(به نام خداوند رحمتگر مهربان . بخوان به نام پروردگارت). و واپسين سورهاى كه فرود آمد ، اين بود :(آن گاه كه يارى خدا فرا رسيد).
اين روايت از امام رضا عليه السلام به نقل از پدرش، موسى بن جعفر عليه السلام، از امام صادق عليه السلام نيز گزارش شده است .ر . ك : ص ۱۶۶ ح ۱۲۵ .در تفسير القمى روايتى با همين مضمون از امام باقر عليه السلام نقل شده است .ر . ك : تفسير القمى : ج ۲ ص ۴۲۸ .البته در اين كه نخستين وحى قرآنى چند آيه اول سوره علق است يا همه سوره، اختلاف است. برخى با توجه به سياق آيات سوره علق، نزول تمام اين سوره را يكباره دانستهاند.الميزان فى تفسير القرآن : ج۲۰ ص۳۲۲.
۲. برخى با استناد به حديث ابوسلمه از جابر بن عبد اللَّه، سوره مدثّر را نخستين سوره نازل شده معرفى كردهاند، در حالى كه اين حديث منافاتى با نزول چند آيه از سوره علق پيش از اين سوره ندارد؛التبيان فى تفسير القرآن : ج۱۰ ص۱۷۱؛ تفسير الطبرى : ج۲۹ ص۹۰؛ أسباب النزول : ص۱۵.زيرا در متن حديث هيچ گونه اشارهاى به اين نشده كه نخستين وحى قرآنى آيات نخست اين سوره است و تنها استنباط جابر از گفته پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله چنين بوده است. شايد هم اين حديث به اولين نزول پس از ايام فَتْرت (دوره انقطاع وحىأسباب النزول : ص۱۵.) اشاره داشته باشد. شاهدِ اين مدعا حديث ديگرى از جابر بن عبد اللَّه است كه بر اساس آن پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله از فترت وحى سخن گفته است.صحيح البخارى : ج۱ ص۴؛ صحيح مسلم : ج۱ ص۹۸.۳. گروه سوم ، نخستين سوره نازل شده را فاتحه مىدانند.الإتقان فى علوم القرآن : ج۱ ص۱۴۸؛ زبدة التفاسير : ج۷ ص۴۷۰؛ التفسير الحديث : ج۱ ص۱۷به نقل از زمخشرى بيشتر مفسران معتقدند كه سوره فاتحه نخستين سوره نازل شده است.الكشاف : ج۴ ص۷۷۵.طبرسىمجمع البيان : ج۱۰ ص۶۱۳.و واحدى نيشابورىأسباب النزول : ص۲۱ - ۲۲.با استناد به رواياتى اين قول را پذيرفتهاند. افزون بر اين، بر پايه برخى روايات، جبرئيل در نخستين روز بعثت، نماز و وضو را طبق آيين اسلام به پيامبر تعليم دادإعلام الورى : ج۱ ص۱۰۲؛ المناقب ، ابن شهر آشوب : ج۱ ص۴۱؛ وسائل الشيعة : ج۱ ص۳۹۹ - ۴۰۰ .و آن حضرت از آغاز با گروه كوچك ياران خود (على، جعفر، زيد و خديجه) به همان روش نماز مىگزاردمسند ابن حنبل : ج۱ ص ۲۰۹؛ الطبقات الكبرى : ج۸ ص۱۷ - ۱۸؛ قصص الأنبياء ، راوندى : ص۳۱۵ - ۳۱۶.كه لازمه آن، مقرون بودن بعثت با نزول سوره حمد است. به نقل از سيوطى هرگز زمانى نبوده است كه نماز در اسلام بدون فاتحة الكتاب باشد.الإتقان فى علوم القرآن : ج۱ ص۱۶۰.روايت«لا صَلاةَ إلّا بِفاتِحَةِ الكِتابِ ؛جامع أحاديث الشيعة : ج۵ ص۱۰۷.نمازى جز به فاتحة الكتاب بر پا نمىشود »مؤيّد همين گزارش است.
در نگاهى كلى به اين سه ديدگاه، شايد بتوان چنين نتيجه گرفت كه نزول سه يا پنج آيه از آغاز سوره علق با آغاز بعثت مقارن بوده است، سپس چند آيه از ابتداى سوره مدثّر نازل شده است؛شرح مسلم ، نووى : ج۲ ص۲۰۸ . نيز ر. ك: روح المعانى : ج۱۳ ص۱۱۱ و ج۱۵ ص۳۹۹.ولى نخستين سوره كاملِ فرود آمده بر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله، سوره حمد استالبرهان فى علوم القرآن : ج۱ ص۲۰۷ - ۲۰۸.كه «فاتحة الكتاب» خوانده مىشود .التفسير الحديث : ج۱ ص۱۷.همچنين مىتوان گفت كه در هر صورت نخستين آيهاى كه بر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله نازل شده، «بسم اللَّه الرحمنالرحيم» است؛تفسير نور الثقلين : ج۵ ص۶۰۹؛ أسباب النزول : ص۱۴؛ زاد المسير : ج۱ ص۱۳.زيرا همه سورههاى قرآن به جز برائت با اين آيه آغاز مىشوند و شيعه معتقد است كه «بسم اللَّه الرحمن الرحيم» در هر سوره جزو آن سوره و آيهاى مستقل است.التبيان فى تفسير القرآن : ج۱ ص۲۴؛ مجمع البيان : ج۱ ص۸۹ ؛ البيان : ص۴۴۰.
اما روايت منقول از امام على عليه السلام كه در آن نخستين وحى قرآنى، آيه ۱۵۱ انعام دانسته شده،أحكام القرآن ، ابن عربى ج۴ ص ۱۹۵۴؛ تفسير القرطبى : ج۲۱ ص۱۱۷ - ۱۱۸.از چند جهت اشكال دارد، از جمله اين كه به نقل از ابن عباس و ديگران، سوره انعام از سورههايى است كه همه آن، يكجا نازل شده است.ر.ك: التبيان فى تفسير القرآن : ج۴ ص۷۵؛ مجمع البيان : ج۴ ص۴۲۱.دوم اين كه بر پايه روايت ديگرى از ابن عباس، آيه ۱۵۱ از سوره انعام، مدنى است.ر.ك: التبيان فى تفسير القرآن : ج۴ ص۷۵.
واپسين آيه يا آيات نازل شدهر . ك : ص ۱۷۷ (احاديث مربوط به نزول آخرين وحى قرآنى) .
زرقانى در مناهل العرفان، در باره واپسين آيه يا آياتِ نازل شده، ده ديدگاه را نقل كردهمناهل العرفان : ج۱ ص۹۷ - ۱۰۱.كه مهمترين آنها عبارت اند از:
۱. آيه ۲۸۱ از سوره بقره: بر اساس شمار زيادى از روايات، آخرين آيهاى كه بر پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله نازل شد(وَاتَّقُواْ يَوْمًا تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ ؛ از روزى هراسناك باشيد كه در آن به خداوند بازگردانده مىشويد ، سپس به هر كسى هر چه اندوخته كاملاً داده مىشود ، و به آنان ستم نمىشود)بود كه پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله با اشاره جبرئيل آن را در ميان آيه ربا و آيه دَيْن (پس از آيه ۲۸۰) از سوره بقره قرار داد و پس از آن پيامبر بيش از ۲۱ روز و بنا بر قولى بيش از نه شب زنده نبود.أسباب النزول : ص۱۶ - ۱۸؛ تاريخ اليعقوبى : ج۲ ص۴۳؛ تفسير مقاتل : ج۱ ص۲۲۸.۲. بخشى از آيه ۳ از سوره مائده: به نقل يعقوبى ، واپسين آيه نازل شده بر پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله(الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَمَ دِينًا ؛ امروز دينتان را كامل كردم و نعمتم را بر شما تمام ساختم ، و اسلام را دين مورد پسند برايتان قرار دادم)بود. يعقوبى همين نقل را صحيح و استوار دانسته، نزول اين آيه را در روز ابلاغ امامت على بن ابى طالب عليه السلام در غديرخم تأييد مىكند.تاريخ اليعقوبى : ج۲ ص۴۳.
در نقل ديگرى آمده است كه پس از سوره(إِذَا جَآءَ نَصْرُ اللَّهِ)آيه(الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ)فرود آمد و اين آخرين آيه بود و آن حضرت صلى اللَّه عليه و آله هشتاد روز پس از نزول اين آيه در گذشت.تفسير منهج الصادقين : ج۱۰ ص۳۸۱ - ۳۸۲.
۳. آيه۱۷۶ از سوره نساء:بهگفته براء بن عازب،آخرين آيه نازل شده(يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِى الْكَلَلَةِ إِنِ امْرُؤٌاْ هَلَكَ لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ وَلَهُ أُخْتٌ فَلَهَا نِصْفُ مَا تَرَكَ وَهُوَ يَرِثُهَآ إِن لَّمْ يَكُن لَّهَا وَلَدٌ فَإِن كَانَتَا اثْنَتَيْنِ فَلَهُمَا الثُّلُثَانِ مِمَّا تَرَكَ وَإِن كَانُواْ إِخْوَةً رِّجَالًا وَنِسَآءً فَلِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنثَيَيْنِ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ أَن تَضِلُّواْ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَىْءٍ عَلِيمُ ؛ از تو [ در باره كلاله ] فتوا مىطلبند؛ بگو: خدا در باره كلاله فتوا مىدهد: اگر مردى بميرد و فرزندى نداشته باشد، و خواهرى داشته باشد، نصفِ ميراث از آنِ اوست. و آن [ مرد نيز ] از او ارث مىبرد، اگر براى او [ خواهر ]فرزندى نباشد. پس اگر [ ورثه فقط ] دو خواهر باشند، دوسوم ميراث براى آن دو است، و اگر [ چند ]خواهر و برادرند، پس نصيب مرد، مانند نصيب دو زن است. خدا براى شما توضيح مىدهد تا مبادا گم راه شويد، و خداوند به هر چيزى داناست)است.أسباب النزول : ص۱۷؛ أحكام القرآن، جصاص : ج۳ ص۱۷؛ التبيان فى تفسير القرآن : ج۳ ص۴۰۷.فرّاء هم اين آيه را، آخرين آيه نازل شده معرفى مىكند.التبيان فى تفسير القرآن : ج۳ ص۴۳۵؛ مجمع البيان ج۳ ص۲۴۶.
۴. آيات پايانى سوره توبه: أبىّ بن كعب ، واپسين آيه نازل شده را آيات پايانىسوره توبه دانسته است :أسباب النزول : ص۱۸؛ مسند ابن حنبل : ج۵ ص۱۱۷؛ تفسير الطبرى : ج۱۱ ص۵۷.(لَقَدْ جَآءَكُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُم بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَّحِيمٌ * فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقُلْ حَسْبِىَ اللَّهُ لَآ إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ .توبه : آيه ۱۲۸ - ۱۲۹ .
فرستادهاى از خود شما برايتان آمده كه سخت است بر او هر چيزى كه شما را رنج مىدهد . بر [هدايت] شما حريص است ، و نسبت به مؤمنان دلسوز و مهربان است . پس اگر از حق روى بگردانند بگو: خداوند مرا كفايت مىكند. هيچ معبودى جز او نيست. بر او توكل كردم و او صاحب عرش عظيم است).
نظريه
با بررسى مستند آرايى كه به آنها اشاره شد ، روشن مىگردد كه هيچ يك از آنها متكى به دليل قاطعى نيست . بنا بر اين بايد گفت :
اولاً : آخرين آيهاى كه بر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله نازل شده مشخص نيست .
ثانياً : آراى ياد شده را مىتوان به آخريّت نسبى حمل كرد ؛ يعنى اين آيات در اواخر عمر پر بركت پيامبر صلى اللَّه عليه و آله نازل شدهاند؛ ليكن راويان آنها به دليل آن كه اطلاعات لازم در اختيارشان نبوده، هر يك تصور كردهاند كه آخرين آيه همان است كه آنها باور دارند .
واپسين سوره كاملِ نازل شدهر . ك : ص ۱۷۷ (احاديث مربوط به آخرين وحى قرآنى) .
در باره واپسين سوره كاملى كه نازل شده نيز گزارشهاى متعددى نقل شده است:
۱. سوره نصر:
(بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ * إِذَا جَآءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ * وَ رَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِى دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا * فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابَا .
به نام خداوند رحمتگر مهربان . آن گاه كه يارى و ظفر خداوند آمد ، و مردم را بينى كه گروه گروه وارد دين خدا مىشوند ، پس پروردگارت را با حمد تسبيح كن و از او درخواست آمرزش نما كه او توبهپذير است).
با نزول اين سوره، صحابه خرسند شدند؛ زيرا پيروزى مطلق اسلام بر كفر و تثبيت و استحكام پايههاى دين با گرويدن گروههاى مختلف مردم را بشارت مىداد. ولى عباس عموى پيامبر ، به سبب خبر دادن سوره از پايان كار پيامبر ، از نزول آن سخت غمناك شد و پيامبر پس از آن دو سال بيشتر زنده نبود.مجمع البيان : ج۱۰ ص۸۴۴؛ الدرّ المنثور : ج۶ ص۴۰۶.
در روايتى از امام صادق عليه السلام و نيز امام رضا عليه السلام آخرين سوره،(إِذَا جَآءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ)معرفى شده است.ر . ك : ص ۱۶۶ ح ۱۲۴ و ۱۲۵ .از ابنعباس نيز گزارش شده كه آخرين سوره، نصر است.تفسير ابن كثير : ج۸ ص۴۸۲؛ تفسير القرطبى : ج۲۱ ص۲۲۹؛ الإتقان فى علوم القرآن : ج۱ ص۸۴.
۲. سوره برائت: رواياتى آخرين سوره را برائت معرفى كرده است كه نخستين آيات آن در سال نهم هجرى نازل شد و پيامبر صلى اللَّه عليه و آله على عليه السلام را فرستاد تا آن را بر جمع مشركان بخواند.التبيان فى تفسير القرآن : ج۳ ص۴۰۷؛ تفسير الصافى : ج۲ ص۳۱۸ - ۳۲۰؛ أسباب النزول : ص۱۷ .
۳. سوره مائده: در روايتى آخرين سوره نازل شده، مائده دانسته شده است.التبيان فى تفسير القرآن : ج۳ ص۴۱۳؛ تفسير ابن كثير : ج۳ ص۳؛ الدرّ المنثور : ج۲ ص۲۵۲.
نظريه
در جمعبندى روايات مربوط به آخرين سورهاى كه بر پيامبر نازل شده چند نكتهشايان توجه است :
۱ . سوره نصر ، در عام الفتح و سال هشتم هجرى ، در حجة الوداع و در منا ، نازل گرديده است .ر . ك : ص ۱۸۷ ح ۱۶۷ .
۲ . سوره برائت ، پس از فتح مكّه و در سال نهم هجرى ، نازل شده است .ر . ك : ص ۱۹۴ (پانوشت ش ۴) .
۳ . مطابق برخى از گزارشها ، سوره مائده آخرين سورهاى است كه بر پيغمبر نازل شده است .ر . ك : ص ۱۸۳ (سوره مائده) .
۴ . بر پايه روايتى كه از امام صادق عليه السلام و امام رضا عليه السلام نقل شده و گزارشهاى متعددى كه در منابع شيعه و سنى آمده ،ر . ك : ص ۱۸۳ (سوره نصر) .سوره نصر آخرين سورهاى كه بر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله نازل گرديده است .
با در نظر گرفتن نكات ياد شده مىتوان گفت : بخشهايى از سوره مائده و برائت از واپسين آيات نازل شده است، ولى آخرين سورهاى كه به صورت كامل نازل شد ، سوره نصر است .