به دلیل اینکه زید بن عمرو برای یافتن دین توحید تلاش فراوان کرد تا به اسلام رسید، رسول خدا(ص) او را یک امت خواند.
اُسد الغابة عن زید بن حارثة:
خَرَجتُ مَعَ رَسولِ اللّهِ(ص) یوما حارّا مِن أیامِ مَکةَ وهُوَ مُردِفی، فَلَقینا زَیدَ بنَ عَمرِو بنِ نُفَیلٍ، فَحَیا کلُّ واحِدٍ مِنهُما صاحِبَهُ.
فَقالَ النَّبِی(ص): یا زَیدُ، ما لی أری قَومَک قَد شَنَفوا لَک؟
قالَ: وَاللّهِ یا مُحَمَّدُ إنَّ ذلِک لِغَیرِ نائِلَةِ تِرَةٍ لی فیهِم، ولکن خَرَجتُ أبتَغی هذَا الدّینَ، حَتّی أقدِمَ عَلی أحبارِ خَیبَرَ فَوَجَدتُهُم یعبُدونَ اللّهَ ویشرِکونَ بِهِ، فَقُلتُ: ما هذَا الدّینَ الَّذی أبتَغی! فَخَرَجتُ، فَقالَ لی شَیخٌ مِنهُم: إنَّک لَتَسأَلُ عَن دینٍ ما نَعلَمُ أحَدا یعبُدُ اللّهَ بِهِ إلّا شَیخا بِالحیرَةِ، قالَ: فَخَرَجتُ حَتّی أقدَمَ عَلَیهِ، فَلَمّا رَآنی قالَ: مِمَّن أنتَ؟ قُلتُ: أنَا مِن أهلِ بَیتِ اللّهِ مِن أهلِ الشَّوک وَالقَرظِ، قالَ إنَّ الَّذی تَطلُبُ قَد ظَهَرَ بِبِلادِک، قَد بُعِثَ نَبِی قَد طَلَعَ نَجمُهُ، وجَمیعُ مَن رَأَیتَهُم فی ضَلالٍ. قالَ: فَلَم اُحِسَّ بِشَیءٍ.
قالَ زَیدٌ [بنُ حارِثَةَ]: وماتَ زَیدُ بنُ عَمرٍو واُنزِلَ عَلَی النَّبِی(ص)، فَقالَ النَّبِی لِزَیدٍ: إنَّهُ یبعَثُ یومَ القِیامَةِ اُمَّةً واحِدَةً .[۱]
اُسْدُ الغابَة ـ به نقل از زید بن حارثه ـ:
در یکی از روزهای گرم مکه، در حالی که پیامبر خدا مرا بر تَرک خود سوار کرده بود، بیرون آمدیم. در راه به زید بن عمرو بن نُفَیل برخوردیم و هر یک از آن دو به دیگری سلام گفتند. پیامبر(ص) فرمود: «ای زید! چرا قومت تو را دشمن می دارند؟».
زید گفت: به خدا سوگند، ای محمّد! این دشمنی آنان با من، از سرِ خونخواهی نیست؛ بلکه از آن روست که من، در جستجوی این دین (دین ابراهیم(ع) )، به راه افتادم و نزد عالمان یهودِ خیبر رفتم و دیدم که آنان، خدا را می پرستند؛ امّا بدو شرک می ورزند. با خود گفتم: این، آن دینی نیست که من می جویم. لذا از خیبر رفتم. پیری از آنان به من گفت: تو سراغِ دینی را می گیری که ما کسی را نمی شناسیم که با آن، خدا را عبادت کند، مگر پیرمردی در حیره.
نزد او رفتم. چون مرا دید، گفت: تو از چه مردمی هستی؟
گفتم: من، از اهالی خانه خدایم؛ از سرزمین خار و برگ درخت سَلَم.
گفت: آنچه تو در جستجویش هستی، در سرزمین خودت ظهور کرده است. پیامبری مبعوث شده که ستاره اش طلوع کرده است و همه کسانی که تو دیده ای در گم راهی اند. [زید بن عمرو] گفت: من، چیزی [از ظهور آن مبعوثْ] احساس نکردم.
زید [بن حارثه] گفت: زید بن عمرو از دنیا رفت و [سپس، نخستین] وحی بر پیامبر(ص) نازل شد.
پیامبر(ص) به زید [بن حارثه] فرمود: «او در روز رستاخیز، به تنهایی چونان یک امّت، برانگیخته می شود».
[۱]. اُسد الغابة: ج ۲ ص ۳۶۹ الرقم ۱۸۶۰، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۷، ص ۳۱۴.